موضوع خام فروشی نفت یکی از موضوعاتی است که اگر چه به واسطه تحریم های نفتی طی سال های اخیر به حداقل ممکن خود رسیده و فرصت مناسبی برای تحقق اقتصاد بدون نفت مهیا است. اما تجربه نشان داده دولت ها به محض رفع موانع تحریمی باز هم به دنبال افزایش فروش نفت خام خود خواهند بود. در حالی که عبور از خام فروشی نفت یکی از محورهای اصلی سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی و اسناد بالادستی نظام در حوزه اقتصاد است. اما اینکه چرا دولت ها در ایران به خصوص دولت یازدهم و دوازدهم به اداره اقتصاد بدون وابستگی به درآمدهای ناشی از فروش نفت خام اعتقاد و اعتنایی ندارند موضوعی بود که برای بررسی آن به سراغ دکتر مرتضی افقه اقتصاددان و رئیس سابق دانشکده اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز رفتیم. متن کامل این گفتگو از نظرتان می گذرد.
آقای دکتر! چرا دولت همچنان به دنبال فروش نفت خام است. به نحوی که اگر همین امروز شرایط فروش نفت ما عادی شود بسیار علاقه مند است تا مجددا نفت ایران به صورت خام به سایر کشورها صادر شود؟ نمونه آن برجام است که دولت از افزایش فروش نفت خام را به عنوان یکی از موضوع فروش نفت خام به چین در قرار دادی که از آن صحبت می شود خبرساز شده است، مگر با تحریم های آمریکا قرار نبود زمینه ها برای عبور از خام فروشی نفت درایران فراهم شود؟
اصل قضیه این است که دولت به دلیل وابستگی به درآمدهای نفتی نمی تواند خام فروشی نکند، مساله خام فروشی نفت چه پیش از انقلاب و چه بعد از انقلاب یک چالش برای اقتصاد ایران بوده است. علی رغم انتقاداتی که همواره به خام فروشی نفت وجود داشته اما این مسئله طی دهه های اخیر نیز همواره وجود داشته و صرفا در مقاطع تحریم مقداری خرید نفت تا حدودی کاهش داشته است. به نظر می رسد از آنجا که مسوولین دولتی مسیر رها شدن از خام فروشی نفت را بلد نیستند ما تا به امروز نتوانسته ایم از خام فروشی نفت رها شویم.
در واقع اگر تحریم های نفتی آمریکا نبود همچنان در حال خام فروشی نفت بودیم؟
شک نکنید، خبط دیگری که در اقتصاد ما صورت گرفته این است که به غلط به ما گفته شده می خواهیم صادرات غیر نفتی را جایگزین صادرات نفت خام کنیم، قطعا با توجه به اینکه مسیر پیشرفت و توسعه را طی نکرده ایم، علاوه بر فروش نفت خام به خام فروشی مواد دیگر ومنابع معدنی نیز روی آورده ایم، یعنی تا مدتی پیش فقط نفت خام می فروختیم، اما در حال حاضر ده ها ماده خام دیگر را نیز می فروشیم. حتی حدود 50 درصد از صادرات غیر نفتی ما محصولات پتروشیمی هستند که اگر چه به صورت ماده خام صادر نمی شوند اما در واقع مواد نیمه خام هستند و ارزش افزوده چندان بالایی ندارند. لذا ما با صادرات نفت خام و مواد خام معدنی و سایر موادی که به صورت خام به خارج ار کشور صادر می کنیم در حقیقت به ارزش افزوده و ایجاد اشتغال در خارج از کشور کمک می کنیم تا آنها نفت و مواد خام ما را به صدها فراورده دیگر تبدیل کنند، در حقیقت، ما سال هاست برای سایر کشورها شغل و ارزش افزوده ایجاد می کنیم.
زمانی که تحریم نبودیم بدون وجود هیچ مشکلی نفت می فروختیم، اما در حال حاضر که به دلیل تحریم های ظالمانه آمریکا، با کمبود درآمدهای ارزی مواجهیم قطعا باید تمام تلاش خود را کنیم که نفت یا کالای قابل صادراتی را به دنیا صادر کنیم. در این میان ممکن است دریافت ارزهای صادراتی ما نیز با مشکلاتی مواجه شود. برای مثال در حال حاضر برخی از کشورها مثل کره جنوبی به دلیل تحریم ها نمی تواند 8 میلیارد دلار بدهی خود به ایران را پرداخت کند.
به نظرتان ایجاد زیر ساخت های مورد نیاز برای عبور اقتصاد ایران از خام فروشی نفت چه قدر زمان بر است و برای ورود دراین مسیر باید از کجا آغاز کنیم؟
به نظرم با این مسیری که مسوولین ما در حال طی کردن هستند نه این دولت بلکه دولت های بعدی نیز نمی توانند از خام فروشی نفت عبور کنند چرا که توسعه و تولید باید متکی به فکر واندیشه انسان ها باشد در صورتی که سیاست گذاری های غلط دولت ها موجب حرکت در مسیری اشتباه شده است. مادامی که مدیریت کشور در سطوح مختلف در اختیار افرادی باشد که فاقد شایستگی های لازم هستند و ملاک گزینش ها، شایستگی افراد نباشد نتیجه ای غیر از اقتصاد و مدیریت فشلی که سال هاست با آن رو به روهستیم نخواهیم داشت، در نتیجه هیچ گاه به تولید محصولات نهایی و محصولات فکر و اندیشه محور نخواهیم رسید، از آن طرف سالانه ده ها هزار نیروی نخبه که باید در فرایند تولید محصولات نهایی فکر و اندیشه و ساخت و توسعه کشور شرکت کنند ازکشور خارج می شوند و اتفاقا ما با همین سیاست های غلط آنها و دانش آنها را دو دستی تحویل کشورهایی مانند آمریکا می دهیم که دشمن ما به شمار می روند.
دلیل اصلی خروج دانش و نخبگان علمی از کشور را چه می دانید؟
دلیل اصلیش این است که مسولین ایرانی زمینه مشارکت آنها در اقتصاد و سایر حوزه های کشور را فراهم نکرده اند، چرا که مسوولین ما یاد گرفته اند فقط خام فروشی کنند، چون تربیت و آموزش نیروی انسانی سخت است اما خارج کردن نفت از زمین و فروش آن کار راحتی است. ما خام فروشی نفت را انتخاب کرده ایم، بنابراین در گام اول باید دولت ها بپذیرند توسعه زمانی ایجاد می شود که عرصه برای نخبگان باز شده و کشور تشنه محصولات فکر و اندیشه باشد.
چرا ما نمی توانیم مثل کشورهایی مانند نروژ یا کانادا که دارای منابع نفتی هستند به این درآمدها متکی نباشیم و از نفت به عنوان یک ثروت بین نسلی استفاده کنیم؟
در حالی که آموزه های اسلامی و دینی براین موضوع تاکید دارند که کار و اشتغال، حرمت مومن، زندگی با کرامت و با عزت نفس و... همه از ارزش انسانی و الهی به شمار می روند اما این مسائل چندان مورد پرداخت ما قرار نگرفته است. اگرما اشتغال و کاهش فقر را ارزش تلقی می کردیم یقینا امروز این تعداد فقیر در کشور وجود نداشت و نخبگان ما مهاجرت نمی کردند، یکی دیگر از ریشه های این موضوع به نگرش فلسفی ما به معیشت مردم و انسانها بازمی گردد، از سوی دیگر با افزایش فساد اداری و بروکراسی های پیچیده کشور هر روز با مشکلات بیشتری مواجه می شود، بنابراین عوامل مختلفی چون ناکارآمدی مدیریتی، فروش نفت خام، عدم حمایت از نخبگان و... کشور را به این وضعیت کشانده است. متاسفانه در حالی که تحریم هستیم هنوز از مساله فروش نفت خام و مشکلات اقتصادی کشور عبرت نگرفته ایم یعنی همچنان در همان مسیر غلط قبلی قرار گرفته ایم.