درست پنج ماه پس از آنکه «جو بایدن» نامزد حزب دموکرات آمریکا از تصمیم خود برای بازگشت به برجام در صورت پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰ خبر داد، این حزب در اوایل مرداد ماه با انتشار پیشنویس سند چشمانداز ۸۰ صفحهای خود، خواستار بازگشت واشنگتن به برجام شد و بر در پیش گرفتن سیاستهای مسالمتآمیز در قبال تهران تأکید کرد. این پیشنویس سند چشمانداز که هیئتی ۱۵ نفره از رهبران حزب دموکرات با همکاری ستادهای انتخاباتی «جو بایدن» و «برنی سندرز» آن را تهیه کردهاند و سهشنبه 17 جولای درمیان اعضای حزب دموکرات اعلام عمومی شد، ضمن بازگشت به پیمان آبوهوایی پاریس و توافق هستهای ایران(برجام)، خواستار این است که آمریکا نباید تغییر رژیم را بر دیگر کشورها تحمیل کند و این مسئله به عنوان هدفی در سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران باید کنار گذاشته شود. نکته جالب توجه اینجا بود که بخش قابل توجهی از این پیشنویس۸۰ صفحهای سند چشمانداز حزب دموکرات، به منطقه غرب آسیا و پاراگرافی بلندبالا نیز به ایران اختصاص یافته است. در این بخش از پیشنویس سند چشمانداز حزب دموکرات آمده است: دموکراتها از ترامپ میخواهند «مسابقه جنگ» با ایران را کنار گذارد و «دیپلماسی هستهای» را سرلوحه کار خود قرار دهد، از تنشها بکاهد و به مذاکرات منطقهای روی آورد. اما آنچه که مورد توجه جریانات سیاسی به ویژه جریان غربگرا قرار نگرفت و مغفول ماند، این بود که در پیشنویش سند ۸۰ صفحهای حزب دموکرات آمریکا، جمهوری اسلامی ایران همچنان بهعنوان تهدیدی جدی معرفی میشود و ضمن انتقاد از سیاستهای ترامپ، بر این باور است که خروج آمریکا از برجام، ایران را به سمت ساخت سلاح هستهای سوق خواهد داد. این در حالی است «جو بایدن» که چندی پیش معاونت «باراک اوباما» رئیسجمهور سابق آمریکا را برعهده داشت،و معمار سیاستهای جدید تحریمی و پروژه انحرافی برجام بود، حالا به عنوان نامزد اصلی حزب دموکرات به کارزار انتخاباتی آمده و برای بالا بردن شانس موفقیت خود در انتخابات پیش رو، بر طبل بازگشت به برجام میکوبد؛ البته افکار عمومی و محافل آزاداندیش به خوبی به یاد دارند در اواخر خرداد ماه سال جاری بود که «آنتونی بلینکن»، مشاور ارشد جو بایدن در جمع یهودیان آمریکا گفته بود حتی اگر جو بایدن به ریاستجمهوری آمریکا برسد، هیچ تغییری در نوع نگرش آمریکا نسبت به ایران رخ نخواهد داد و تمام تحریمهای دولت ترامپ علیه تهران ادامه خواهد یافت. اما آنچه در این میان حائز اهمیت است، ورود جریانهای غربگرا و اصلاحطلب و ذوقزدگی آنها از روی کار آمدن دوباره دموکراتها بر مسند قدرت کاخ سفید و اصرار بر این باور غلط سیاسی است که نگاه آمریکا به جمهوری اسلامی تفاوت خواهد کرد. جریانات وابسته و طیف غربگرای داخلی در شرایطی به انتخابات آمریکا و پیروزی «جو بایدن» و شکست ترامپ امید بستهاند که اگر به کارنامه دو حزب جمهوریخواه و دموکرات نگاه بیندازند، مشاهده خواهند کرد همیشه این دو حزب مطرح آمریکا سیاست واحدی در قبال ایران داشتهاند و در چهار دهه گذشته از هیچ اقدامی علیه جمهوری اسلامی دریغ نکردهاند، حتی براندازی نظام را در رأس سیاستهای خود قرار دادهاند. با وجود اینکه اکثر کارشناسان و تحلیلگران سیاسی به طرفداران مذاکره با آمریکا و طیف غربگرای داخلی هشدار دادهاند حتی با روی کار آمدن دموکراتها، تغییری در نوع نگرش آمریکا به جمهوری اسلامی رخ نخواهد داد، اما آنها همچنان بر اثبات مسیر اشتباه خود تأکید دارند؛ مسیری که طی هفت سال اخیر سیاست تحریمی نظام سلطه را استمرار بخشید و فشارهای اقتصادی زیادی را بر کشور و ملت ایران وارد کرد، حتی خسارات محاسباتی بسیاری را نیز به نظام تحمیل کرد؛ البته ذوقزدگی جریانات وابسته و به تعبیری بر عهده گرفتن نقش ستادهای تبلیغاتی نامزدهای انتخاباتی آمریکا، نشان میدهد جریانات غربگرا همچنان راهبرد «دوگانهسازی» را در دستور کار خود دارند؛ راهبردی که با تبلیغ گسترده رسانهای برای یک جریان در آمریکا به خلق دوگانه آمریکای خوب و آمریکای بد همت میگمارد تا همیشه ایران در مسیر سازش با قلدر نظام سلطه و عقبنشینیهای غیرمنطقی از مؤلفههای قدرتساز داخلی گام بردارد. حال این سؤال جدی مطرح است که واقعاٌ چه رابطه ای میان چاکران خوشلباس آمریکایی صهیونیسم بینالملل و عناصر غربگرای داخلی وجود دارد که در پس هر تحول سیاسی در آمریکا، بوقهای تبلیغاتی و رسانهای خود را بالا میبرند و با زدن تیترهای پرطمطراق ژورنالیستی دم تکان میدهند؟!