صبح صادق >>  نگاه >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۲ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۶  ، 
کد خبر : ۳۲۴۲۹۸
صبح صادق بازی تروئیکای اروپایی در سناریو‌های ضد برجامی کاخ سفید را بررسی می‌کند

در انتظار باخت ترامپ!

راهبرد آمریکا در سناریوی واسازی، کشاندن پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل است. استفاده از سازوکار ماشه یکی از راهکارهای آمریکاست.

بنیادهای سناریو‌های ضد برجامی کاخ سفید در همان زمان تکوین(1392) تا تصویب (1394) وجود داشت. این «بنیاد» هم در متن بود و هم در رویکرد. در آمریکا‌ـ طرف اصلی ایران در توافق‌نامه هسته‌ای‌ـ از همان ابتدا دو رویکرد کلان و متفاوت درباره برجام وجود داشت که هر دو هدف واحدی در سر داشتند؛ رویکردی که دموکرات‌ها به رهبری اوباما آن را نمایندگی می‌کرد،مبتنی بر این بود که سیاست‌های حداکثری به همراه خواسته‌های حداکثری برای مهار و مقابله با ایران کارآمد نیست؛ از این رو آنها با اتخاذ سیاست‌های گام به گام فرمول برجام 1 را طراحی کردند تا در ادامه با شرطی‌سازی نتایج اقتضاییِ فرمول فرمول برجام 2 و سپس 3... را عملیاتی کنند. این سیاست همان اتفاق نظری بود که با تروئیکای اروپایی به دست آمده بود. به موازات این، رویکرد دومی در کنگره و سنای آمریکا و محافل اندیشه‌ای این کشور وجود داشت که معتقد بود باید خواسته‌های حداکثری را با تداوم سیاست حداکثری، یکجا بر ایران تحمیل کرد. به این ترتیب، وقتی برجام تصویب شد، آنها برجام را یک توافق‌نامه فاجعه‌آمیز توصیف کردند که هر چه سریع‌تر باید جلوی آن را گرفت. طراحان و مجریان دیپلماسی دولت یازدهم با بی‌توجهی به این دقایق سیاست در آمریکا و نظام بین‌المللی، متن برجام را به گونه‌ای نبستند که بعد بستر طراحی سناریو‌های ضد برجامی و فرصت‌طلبی سایر بازیگران نشود و این همه خسارت بر کشور وارد نکند. به هر جهت بازخوانی سناریوی ضد برجامی ترامپ و بازیگری تروئیکای اروپایی در شرایطی که آمریکا تلاش دارد همه تحریم‌های گذشته را بازگرداند، حائز اهمیت است.

 

 

۱ سناریوی بازسازی و اصلاح برجام:

اولین سناریوی کاخ سفید تجدیدنظر در برجام در زمینه زمان و کیفیت و کمیت محدودیت‌های تسلیحاتی، موشکی و هسته‌ای ایران به اضافه تغییر رفتارهای منطقه‌ای و داخلی ایران بوده است. این امر ممکن نبود مگر اینکه ایران بار دیگر وارد میز مذاکره شود؛ از این رو راهبرد فشار حداکثری عملیاتی شد. در این میان، حضور در برجام مانع فشار حداکثری تلقی شد و از آنجایی که هیچ‌گونه تشریفات و الزامات حقوقی درباره خروج یکی از اطراف توافق‌نامه برجام پیش‌بینی نشده بود، کاخ سفید در 18/2/1397 به صورت رسمی و بدون هر نوع مانع و رادع حقوقی و سیاسی خروج از برجام را اعلام کرد تا دستش برای اعمال هر نوع تحریم اولیه و ثانویه و هسته‌ای و غیر هسته‌ای باز شود. برای تروئیکای اروپایی نیز تردیدی وجود نداشت که این اقدام آمریکا نقض فاحش و اساسی برجام است، اما آنها نه در بازداری و نه در بازگرداندن کاخ سفید کاری نکردند. در مقابل به گونه‌ای عمل کردند که بیشتر به سیاست فشار حداکثری آمریکا کمک کرد تا به ایران. سیاست‌های اعمالی اروپا در واقع فرصت‌طلبی و فرصت‌سازی برای همان چیزی بود که با اوباما به توافق رسیده بودند؛ یعنی بازسازی زودهنگام برجام برای تحقق فرمول‌های برجام 3 و 4. آنها به موازات اجرا نکردن تعهدات خود، وقتی دیدند فشارهای حداکثری عرصه را بر ایران تنگ کرده، تلاش کردند با وعده‌های توخالی (مانند وعده اعتبار 15 میلیارد دلاری فرانسه) ایران را متقاعد کنند که مذاکره با ترامپ بهتر از هر گزینه دیگری است. در همین راستا، تروئیکای اروپایی برای فشار بیشتر در اقدامی ناباورانه (برای تیم هسته‌ای ایران)، طی بیانیه‌ای اعلام کردند سازوکار ماشه را فعال خواهند کرد. بار دیگر پس از مدتی در چارچوب سناریوی بازسازی برجامی آمریکا، قطعنامه‌ای ضد ایرانی‌ را در آژانس به تصویب رساندند که نوعی شوک به دستگاه دیپلماسی بود؛ چراکه یکی از دلایل توافق اروپایی‌ها در برجام حل شدن همه مسائل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و ایران به ویژه PMD بود. اقدام دیگر تروئیکای اروپایی را باید در نحوه مواجهه آنها با پیش‌نویس قطعنامه تمدید تسلیحاتی در شورای امنیت ملاحظه کرد. معنای سیاسی رأی ممتنع اروپا این بود که اگرچه مخالف آن هستیم، ولی مانع کار آمریکا هم نیستیم. تروئیکای اروپایی به صراحت اعلام کردند رأی ممتنع آنها به رأی نیاوردن حتمی پیش‌نویس بوده است؛ یعنی در غیر این صورت با آمریکا همراهی می‌کردند؛ چراکه آنها طی بیانیه‌ای ابراز داشتند: «از پایان تحریم‌های تسلیحاتی نگران هستند» و «انقضای تحریم تسلیحاتی نیاز به زمان و مشورت بیشتری دارد». بر این اساس، ارزیابی علت شکست آمریکا در تمدید تحریم تسلیحاتی را به قوت برجام ارجاع دادن خطاست. نباید بازی پیچیده اروپا را در سناریوهای ضد برجامی آمریکا نادیده گرفت.

 

 

۲ سناریوی واسازی و نابودسازی برجام:

راهبرد آمریکا در سناریوی واسازی، کشاندن پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل است. استفاده از سازوکار ماشه یکی از راهکارهای آمریکاست. دلیل آن نیز فراهم بودن زمینه چنین ابزاری در متن قطعنامه و برجام است که اکنون با بهره‌گیری از بازی‌های حقوقی خود را مشارکت کننده قطعنامه معرفی کرده و شکایت‌نامه خود را تسلیم رئیس دوره‌ای شورای امنیت کرده است. بازی اروپا در اینجا قابل توجه است؛ بیانیه آنها کم و بیش شبیه همان بیانیه علیه پیش‌نویس قطعنامه تمدید تسلیحات است؛ یعنی ابراز نگرانی از انقضای تحریم تسلیحاتی، برنامه موشکی ایران و درخواست از ایران مبتنی بر اینکه «باید تمام اقداماتی را که با تعهداتش در این توافق ناسازگار است به عقب بازگردانده و بدون فوت وقت به پایبندی کامل به برجام بازگردد.»

در صورت عدم موفقیت، شواهد نشان می‌دهد آنها تلاش خواهند کرد تا از طریق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی راهبرد مزبور را محقق کنند. زمینه آن نیز قدرتی است که قطعنامه 2231 و برجام به آژانس داده است. متأسفانه، تروئیکای اروپایی با قطعنامه ضد ایرانی در آژانس انرژی اتمی زمینه اولیه این راهکار را فراهم کرده‌اند. راهکار سوم این است که آمریکا یکی از سه کشور تروئیکای اروپایی را با خود همراه و سازوکار ماشه را از مسیر کمیسیون مشترک برجام و سپس شورای امنیت سازمان ملل فعال کند. زمینه این موضوع را هم از قبل اروپایی‌ها ایجاد کردند. تروئیکای اروپا در دی ماه سال 1398 طی بیانیه‌ای به بهانه «بی‌تعهدی ایران به توافق اتمی»، اعلام کردند سازوکار ماشه علیه ایران فعال شد. در مجموع بازی تروئیکای اروپایی در این مرحله، این است که برجام نابود نشود، چراکه نابودی برجام، به منزله نابودی بقیه فرمول‌های برجام در چارچوب سیاست گام به گام است. در عین حال، اروپا این وضعیت را برای بازسازی برجام نوعی فرصت ارزیابی می‌کند؛ از این رو به گونه‌ای رفتار می‌کند که دستگاه محاسباتی ایران را به شرایطی که آنها برای برون‌رفت پیشنهاد می‌کنند، متمایل کند.

 

 

۳سناریوی برگشت‌ناپذیرسازی برجام:

این سناریو حداقل بر دو فرض مبتنی است: نخست اینکه سناریوی سازوکار ماشه عقیم شود و دوم اینکه نتایج انتخابات بر شکست ترامپ دلالت داشته باشد. در این صورت، برنامه‌های سیاست حداکثری کاخ سفید به گونه‌ای است که دولت بعدی نتواند برجام را به شکل سابق احیا کند. از جمله این برنامه‌ها برداشتن همه معافیت‌های تحریمی و وضع تحریم‌های مضاعف است که رفع آنها برای دولت بعدی کار ساده‌ای نباشد. با توجه به روند رفتارهای اروپایی‌ها، به نظر می‌رسد آنها در این مرحله تنها در انتظار باخت ترامپ در انتخابات می‌نشینند و در صورت پیروزی دموکرات‌ها بازی هماهنگ‌تری را به موازات احیای برجام، برای تحمیل نرم فرمول‌های برجامی مربوط به تحریم‌های تسلیحاتی و موشکی و حتی زمان محدودیت‌های غنی‌سازی تلاش خواهند کرد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات