سعید حجاریان اخیراً در پاسخ به پیشنهاد عباس عبدی برای تغییر ساختار سیاسی کشور و لزوم احیای نخست وزیری در ساختار حکومتی ایران، نوشته که: «من برای آنکه نظر آقای عبدی لحاظ شود و ترکیب قانون اساسی برهم نخورد، پیشنهاد ایشان را اینگونه اصلاح میکنم که در انتخابات آتی فقط یک نامزد از سوی شورای نگهبان برای تصدی سمت ریاست جمهوری معرفی و تأیید شود. به این ترتیب اولاً احزاب و نیروهای سیاسی تکلیف کار خود را پیش از موعد میدانند. ثانیاً مردم سود و زیان ورود یا عدم ورود به انتخابات را دقیقتر محاسبه میکنند. ثالثاً دعوایی میان نهاد اجرایی و نظارتی پدید نخواهد آمد، وانگهی در مصرف صندوق صرفهجویی میشود. رابعاً در تولیدات سمعی و بصری و متنی صرفهجویی میشود و خبری از برنامه تلویزیونی و ستاد انتخاباتی، پوستر و… نخواهد بود، البته فکر نکنیم مردم از چنین انتخاباتی استقبال نخواهند کرد چراکه به هر حال در کشور ما عدهای سخن، عمل و پروژه کلان آقای جنتی را حجت میدانند. بر همین مبنا میتوان عدهای را هم بسیج و به سوی صندوق رأی دلالتشان کرد و گفت، چنانچه مُهر انتخابات۱۴۰۰ در شناسنامهتان درج و کدملیتان ثبت نشده باشد، قادر به دریافت گذرنامه، گواهینامه، کارت بازرگانی و… نخواهید بود و حق استخدام و تحصیل و هر نوع ارتقا هم از شما سلب خواهد شد.»
آرزوی برآورده نشده اصلاحطلبانبه دیگری نسبت داده شد
به گزارش جوان، هجویات حجاریان پاسخی ندارد که اگر قرار به پاسخگویی باشد، باید کسی در حد ابتذال همین هجویات همراهش شود، اما انتخابات تککاندیدایی نهایت آمال اصلاحطلبان بوده است. سال ۷۶ کاندیداتوری ناطق نوری را برنتافتند و سال ۸۰ به شمخانی و توکلی به دلیل رقابت با خاتمی حمله کردند. در انتخاباتهای دیگر هم هر کدام به نوعی با سلاح دروغ و ترور شخصیت کوشیدند کاندیداهای رقیب را از میدان به در ببرند که سال ۷۸ با انصراف هاشمیرفسنجانی از نمایندگی مجلس ششم به دلیل موج تخریبهای اصلاحطلبان، توانستند حتی پس از انتخابات، رقیب را از میدان به در کنند.
حجاریان تئوریسین تحریم انتخابات است و مدافع برهم زدن انتخابات و ایستادن جلوی رأی مردم وقتی نتیجه انتخابات به نفع او نباشد، از این رو تمسخر انتخابات و استهزای رأی مردم توسط او اتفاق جدیدی نیست، گرچه در کنار ادعاهای دموکراتیک او و سایر اصلاحطلبان نچسب به نظر میرسد.
ناامید و شکستخورده رو به هجو آورده است
سعید حجاریان سالهاست به دنبال ایجاد حرکتهای جدی علیه ساختار قانونی کشور است، البته که موفق نبوده است و حالا روز به روز رادیکالتر میشود. دولت و مجلسی که پس از سالها توانستند بر سر کار بیاورند در ناکارآمدی شهره عام و خاص شده و حتی بسیاری از آنانی که با گوش دادن حرف اصلاحطلبان به کاندیدای آنان رأی دادند، سالهاست پشیمانند. در انتخابات مجلس هم پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان پس از سرخوردگی از دولت و مجلس اصلاحطلب، با صندوق رأی قهر کرد، چراکه دید وعدههای اصلاحطلبان قصد عملی شدن ندارد. آیا امثال حجاریان حق ندارند سرخورده و ناامید باشند و یک سال مانده تا انتخابات، صندوق رأی و ساختار سیاسی کشور را به استهزا بگیرند؟ البته حق ندارند، سیاستورزی مردان سیاست باید اینگونه باشد که اشتباهات و شکستها را بپذیرند و با عذرخواهی از اشتباهات، مسیر جدید تعریف کنند، اما وقتی مرد سیاست میخواهد فرافکنی کند و همچنان ژست دانای کل و منتقد و ناظر بیرونی بگیرد و مسئولیت خود در مشکلات کنونی کشور را نپذیرد، دیگر راهی جز لودگی برایش باقی نخواهد ماند.
جنجالسازی رسانهای
بیژن مقدم، فعال سیاسی و رسانهای اصولگرا اظهارات اخیر عباس عبدی و سعید حجاریان درباره انتخاب نخست وزیر یا رئیسجمهور یک ساله را نوعی جنجالسازی رسانهای توصیف کرد و گفت: «مشکل این جریان این است که تکلیفشان با خودشان روشن نیست، به این معنا که در یک مقطعی تمام حیثیت، توان و انرژی مادی و معنوی خود را صرف پیروزی در انتخابات ریاست جمهوی میکند، اما بعد که برنده شدند و به پایان دوره ریاستجمهوری نزدیک شدیم، میگویند که رئیسجمهور کارهای نیست. باید از آنها پرسید که اگر رئیسجمهور کارهای نیست پس چرا این قدر برای پیروزی در انتخابات حرص زدید و خون به جگر خودتان و دیگران کردید؟! این حرفها و رویکردها تناقض دارد. نمیتوان که آقای خاتمی را رئیسجمهور کرد و بعد گفت که رئیسجمهور صرفاً یک تدارکاتچی است! زیرا اگر قرار به انتخاب یک تدارکاتچی بود این همه هزینه نمیشد.»
این فعال سیاسی اصولگرا در پاسخ به اینکه اصلاحطلبان با بیان این اظهارات موفق میشوند که به جامعه و افکار عمومی القا کنند که دموکراسی در کشور حاکم نیست و نهاد ریاست جمهوری کارآمدی لازم را ندارد؟ گفت: «مسئله این است که اینها ساختار موجود را که مبتنی بر قانون اساسی است، قبول ندارند و نمیتوانند آن را به هم بزنند، بنابراین با بیان اینگونه مطالب تلاش میکنند شبهه ایجاد کنند. این در حالی است که خود اینها از ابتدای انقلاب و از زمان نوشتن قانون اساسی گرفته تا بعدها در وزارت و... حضور داشته و سمتهایی را به عهده داشته اند. این حرفها همه ناشی از بازیهای سیاسی در آستانه انتخابات است. در آستانه هر انتخاباتی چند کلیدواژه را انتخاب و روی آن کار میکنند شاید جواب دهد. در صورتی که اگر واقعاً منظور تغییر و اصلاح قانون اساسی باشد، مسیر و مکانیسم آن مشخص است.»
فرار به جلو
ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا درباره طرح دیدگاه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری با تک نامزد توسط سعید حجاریان به خبرنگار «فردا» گفت: این طنزی تلخ و غیرواقعی با جهتگیری سیاسی است و در واقع میگوید «رئیسجمهور آینده انتخاب شده و دیگر چرا وقت کشور و مردم را میگیرید؟» آقایان دقت نمیکنند که کشور چند سال با همین مکانیسم انتخاباتی در اختیار اصلاحطلبان بود.
این تحلیلگر مسائل سیاسی درباره اهداف واقعی سعید حجاریان از طرح چنین پیشنهادی برای انتخابات ۱۴۰۰ یادآور شد: این صحبتها نوعی فرار به جلو است، جریان اصلاحات در هشت سال گذشته دولت را حمایت کرد و اکثریت مدیران ارشد دستگاههای اجرایی نیز از آن جریان منصوب شدند. وی افزود: امروز اصلاحطلبان باید درباره وضعیت کنونی کشور پاسخگو باشند، اما آنها نمیخواهند پاسخگو باشند برای همین فرار به جلو میکنند، بنابراین میگویند «این حکومتی توتالیتری است و نتیجه انتخابات از پیش تعیین میشود، بنابراین چرا زحمت میکشید و خرج روی دست کشور میگذارید، یک نفر را خود حکومت تعیین کند و بعد مردم بروند رأی دهند تا وقت کسی هم گرفته نشود.»
ایمانی درباره توصیه به سعید حجاریان گفت: توصیهای همواره به جریان اصلاحات داشتهام که به گونهای صحبت نکنند که به شعور مردم توهین شود. ما وضعیت آنها را درک میکنیم، چون نمیتوانند پاسخ افکار عمومی را به جهت عملکرد دولت بدهند، اما طوری هم صحبت نکنند توهین به شعور مردم شود.
بصیرت