امام خمینی(ره) در پیامی که به مناسبت منشور مقاومت داده بودند، مشخص کرده بودند که دفاع مقدس ما چه ثمرهها و نتایجی به دنبال داشته است. به طور طبیعی این پرسش مطرح میشود که آیا اصولاً جنگ مطلوب است یا جنگیدن پدیده خوبی است؟ در پاسخ به این گونه پرسشها باید گفت، در درجه اول جنگیدن ممکن است با آن وجه خشن منفی به نظر برسد، اما زمانی که دفاع را تفسیر و تعریف میکنند، ما از جنگ دفاع و مقاومت را به دست میآوریم که قطعاً متفاوت از آن پدیده منفی است که جنگ بدون هدف یا برخاسته از غریزه یا بر اساس ظلم و ستم انجام میشود. به هر حال، مقاومت کار پسندیدهای است؛ یعنی به هر عقل بشری که رجوع شود، علیالقاعده مقاومت در برابر ظلم را تأیید میکند. دفاع مقدس ما نیز از همین جنس مقاومت بود، به همین دلیل اسم آن دفاع مقدس گذاشته شد؛ چون این دوران، جنگ بر سر خاک یا وجه جغرافیایی نبود، بلکه دفاع از آرمانها و اصول و مبانی بود؛ چون حمله صدام به کشور ما فقط یک حمله جغرافیایی نبود، بلکه یک حمله هویتی بود و همه ابرقدرتهای جهان در این جنگ او را همراهی میکردند.
صدام قطعاً تعرض جغرافیایی و سلطهطلبی جغرافیایی را در نظر داشت، اما بحثی که در کلان این جنگ وجود داشت، و دشمنان ما از جمله آمریکا در پشت صحنه این جنگ آن را دنبال میکردند، از بین بردن هویت دینی و انقلابی مردم ایران بود؛ به همین دلیل در این دفاع مقدس، ما از هویت و آرمانهایمان دفاع کردیم؛ از این رو این موضوع به یک الگو تبدیل شد. به عبارتی، اگر فقط بحث دفاع از خاک بود که پس از پذیرش قطعنامه و پس از اینکه صدام همه خواستههای جمهوری اسلامی ایران را پذیرفت، قضیه تمام میشد؛ اما آن فضای کلی و الگویی که در دفاع مقدس ساخته شد، مخصوص آن زمان و مکان نبود و یک دامنه گسترده پیدا کرد و این الگو در حوزههای گوناگون حتی در حوزههای غیر جنگی تداوم یافت. الگوی دفاع مقدس، الگویی نبود که فقط در حوزه جنگ به آن نگاه شود؛ بلکه در حوزههای تقویت معنوی، اقتصاد، مقاومت در سطح دنیا و حوزه سیاسی نیز مطرح بود و در واقع مدلی را ایجاد کرد که در همه حوزهها کاربرد و کارآیی دارد. امروز نشانههای این الگو را در عراق، سوریه، یمن، بحرین، لبنان و فلسطین میبینیم. گفتنی است، این الگو به این شکل سابقه نداشته است؛ در حالی که امروز در سراسر کشورهای اسلامی جبهه مقاومت آن را مشاهده میکنیم و میتوان گفت جبهه مقاومت، امتداد دفاع مقدس ما به شمار میآید.