بعد از حدود دو هفته درگیری نظامی شدید بر سر منطقه قره باغ، سرانجام جمهوری آذربایجان و ارمنستان با میانجی گری روسیه به آتش بس دست یافتند.
توافق آتش بس که با میزبانی وزیر امور خارجه روسیه و حضور وزرای خارجه دو کشور امضا شد، در این مرحله بسیار محدود است و طبق بیانیه وزارت خارجه روسیه، شامل چهار بند اساسی است که مهمترین آن تبادل زندانیان جنگی و ادامه مذاکرات در چارچوب گروه «مینسک» و سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE)می باشد.
گروه مینسک در سال ۱۹۹۲ توسط سازمان امنیت و همکاری اروپا برای حل و فصل صلح آمیز بحران قره باغ کوهستانی ایجاد شد. ریاست مشترک گروه مینسک را روسیه، فرانسه و آمریکا برعهده دارند. علاوه بر این سه کشور، بلاروس، آلمان، ایتالیا، پرتغال، هلند، سوئد، فنلاند، ترکیه و همچنین ارمنستان و جمهوری آذربایجان عضو گروه مینسک هستند.
با وجود اعلام خبر برقراری آتش بس، برخی رسانه ها تبادل آتش توپخانه بین دو طرف بعد از اجرای آتش بس خبر داده اند.
درگیری نظامی دو طرف اگرچه کوتاه بود، اما شدیدترین درگیری میان دو کشور از زمان آتش بس جنگ سال ۱۹۹۴ محسوب می شود. این درگیری دست کم ۴۰۰ کشته بر جای گذاشته که عمدتا شامل غیرنظامیان بوده و نیز موجب آوارگی هزاران نفر شده است.
درگیری اخیر نشان داد اختلاف جمهوری آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه کوچکی به نام قره باغ بسیار جدی است و ممکن است زمینه ساز یک جنگ تمام عیار شود.
هر گونه درگیری و جنگ در منطقه ناخواسته پای بازیگران خارجی به ویژه ترکیه و روسیه را نیز به این معرکه می گشاید. دخالت ترکیه در جریان جنگ و نیز میانجی گری مسکو جهت پایان نبرد، نشان از تاثیرگذاری این بازیگران دارد.
حمایت آنکارا از باکو کاملا آشکار بود، اما روسیه به رغم آن که متحد اصلی ارمنستان در این منطقه محسوب می شود، سعی کرد خود را بی طرف نشان دهد.
در این میان، موضع جمهوری اسلامی که با هر دو کشور مرز مشترک دارد، کاملا روشن بود. ایران خواستار آتش بس فوری، احترام به تمامیت ارضی آذربایجان و گفت وگوهای سیاسی مدت دار شد.
مساله قابل توجه در باره آتش بس آن است که این توافق دائمی و تثبیت شده نیست، بلکه مقدمه ای است برای مذاکرات بیشتر که ممکن است به نتیجه نرسد و در نتیجه موجب لغو آتش بس شود.
هر چند الهام علی اف، رئیس جمهوری آذربایجان در سخنرانی های خود تا پایان جنگ، هیچ گونه نرمشی نشان نداد و بارها تاکید کرد که باکو از پایان دادن به اشغال از مسیر نظامی، ابایی ندارد؛ اما جمهوری آذربایجان در نهایت در این جنگ موفق نشد مناطق تحت کنترل جدایی طلبان را از دست آن ها خارج کند. به عبارتی جمهوری «آرتساخ» با ادعای استقلال از آذربایجان، همچنان در منطقه قرهباغ پابرجا است.
صرف نظر از این که آیا آذربایجان قدرت نظامی کافی را برای تصاحب کامل قره باغ در مدت زمان کوتاه دارد یا نه، اصولا اجرای این راهبرد، بسیار دشوار و پرهزینه خواهد بود. یکی از چالش های آذربایجان سرنوشت ارمنی های قره باغ و شهرهای اطراف می باشد که به هیچ وجه نسبت به باکو نگاه خوبی ندارند.
از طرفی، برای ترکیه حمایت نظامی همه جانبه از جنگی که در جریان آن، هزاران ارمنی کشته و آواره شوند، کار ساده ای نخواهد بود. به ویژه آن که آنکارا هنوز پس از بیش از یک صد سال، از شبح «نسل کشی ارامنه» رهایی نیافته است.
البته دولت جمهوری آذربایجان در تبلیغات رسمی، از مساله بازپس گرفتن قره باغ از طریق نظامی عقب نشینی نخواهد کرد. این در حالی است که جنگ اخیر نشان داد منطقه قره باغ همچنان ظرفیت تبدیل شدن به یک بحران بزرگ فراتر از مرزهای داخلی را دارد.
برای نمونه، پیامدهای جنگ اخیر به ویژه برای اروپا مهم است، زیرا جمهوری آذربایجان به اروپا نشان داد که قره باغ نه فقط یک اختلاف مرزی، بلکه یک بحران مرتبط با موضوع امنیت انرژی قاره اروپا است.
شایان ذکر است دو خط لوله انتقال نفت و گاز از جمهوری آذربایجان به اروپا، از مناطقی عبور میکنند که با مرز مناطق مورد مناقشه و در واقع همان خط مقدم یک جنگ تمام عیار، فاصله اندکی دارد.
در مقابل، موضع اصولی ارمنستان، الحاق بخش هایی از خاک جمهوری آذربایجان به خاک خود نیست، بلکه حمایت از ارمنی هایی است که دهه ها در دوران اتحاد جماهیر شوروی، به عنوان استان قفقاز از خودمختاری برخوردار بودند. پس از فروپاشی شوروی سابق، بر اساس تقسیمات رسمی، این منطقه در قلمروی جمهوری آذربایجان قرار گرفت.
عدم دستیابی آذربایجان به مناطق مورد مناقشه، برای ارمنستان نوعی دستاورد میدانی محسوب می شود، اما با اعلام آتش بس، ناچار است درباره وضعیت حقوقی این مناطق با جمهوری آذربایجان مذاکره کند.
منطقه قره باغ کوهستانی که تحت کنترل ارمنستان است، ۱۴۵ هزار نفر جمعیت دارد و اکثر شهروندان آن را ارمنیها تشکیل میدهند، اما از نظر حقوق بین الملل این منطقه بخشی از خاک جمهوری آذربایجان محسوب می شود.
البته مذاکرات در چهارچوب گروه مینسک برای آذربایجان هم دشوار است، زیرا در گروه مینسک، روسیه و آمریکا حضور دارند و لابی سیاسی ارمنی ها در هر دو کشور با نفوذ و قدرتمند است. از طرفی، دیانت ارمنی ها موجب نزدیکی و جلب حمایت غرب شده است.
به همین دلیل ناظران حوزه قفقاز بر این باورند که مذاکرات آتی بین آذربایجان و ارمنستان حتی اگر با جدیت دنبال شود، دست کم در کوتاه مدت ثمره ای دربرنخواهد داشت.
در مجموع باید گفت بحران قره باغ به عنوان یکی از مسایل قدیمی و لا ینحل میان دو کشور همچنان تداوم یافته و توافق آتش بس اخیر تنها این شعله را به طور موقت در خاکستر پنهان می کند.