حمایت از جمهوری آذربایجان و مواجهه جانبدارانه با مساله قرهباغ، به رویکرد مشترک کمالیستها، ملیگراها، چپها و محافظهکاران ترکیه تبدیل شده است.
حضور پررنگ بازیگران خارجی یکی از خصوصیات مهم درگیریهای اخیر قرهباغ در مقایسه با دو جنگ محدود قبلی است که اولی در فروردین ۱۳۹۵ و دومی در تیر ۱۳۹۹ یعنی سه ماه پیش در گرفت.
ورود فعال اردوغان
ترکیه که یک نیروی بزرگ اقتصادی در منطقه قفقاز به شمار میرود، این بار برخلاف سابق حضور و ورود فعالتری در قرهباغ پیدا کرده، طوری که حتی پای عناصر تکفیری و رادیکال را نیز به قفقاز جنوبی و منازعه قرهباغ باز کرده است.
مواضع صریح و بیپرده اردوغان در حمایت از آذربایجان، هماکنون به یکی از حواشی مهم منازعه اخیر به وجود آمده در قرهباغ تبدیل شده است. این بار برخلاف سابق، جبههبندی اردوغان در قرهباغ از شفافیت و قاطعیت بیشتری برخوردار شده و آنکارا با تمام قوا در کنار آذربایجان ایستاده است. به طوری که حجم موضع گیریها، سخنرانیها، توییتها و خبرهای مربوط به بیان دیدگاههای مقامات و سیاستمداران ترکیه علیه ارمنستان و قرهباغ، به مراتب بیشتر از تعداد مواضع مسئولین خود جمهوری آذربایجان است!
هماکنون حمایت از جمهوری آذربایجان و مواجهه جانبدارانه با مساله قرهباغ، به رویکرد مشترک کمالیستها، ملیگراها، چپها و محافظهکاران ترکیه تبدیل شده است.
اهداف اردوغان
با توجه به خصومت گسترده در ترکیه در قبال ارمنستان و روابط تنگاتنگ و تاریخی آن با جمهوری آذربایجان، از سرگیری جنگ بر سر قره باغ کوهستانی میتواند فرصت دیگری برای منحرف کردن اذهان عمومی برای اردوغان باشد. اردوغان از منازعه قرهباغ عمدتاً در سه عرصه بهرهبرداری میکند:
۱- افزایش اعتبار نزد ملیگرایان داخلی که این موضوع میتواند به تقویت جایگاه داخلی اردوغان و همچنین پایگاه سیاسی اسلامگرای او نیز بینجامد و مسیر اتحاد او با ملیگرایان سکولار را سهل و هموار سازد؛
۲- انحراف افکار عمومی داخلی از مشکلات اقتصادی که با شیوع کرونا تشدید شده است؛
۳- از منظری خاص میتوان ورود اردوغان به منازعه قرهباغ را راهحل فرار به جلو و ایجاد بحران جدید برای فرار از بحران قبلی دانست که ترکیه در منطقه درگیر آن شده است؛
۴- کاریزماسازی از خود در سطح منطقه به عنوان یک رهبر سیاسی که در مقابل ظلم و تعدی به حقوق دیگران ایستاده است؛
۵- القاء این باور در بین اذهان عمومی منطقه و جهان اسلام که اردوغان یک چهره حامی ملتهای مسلمان است که لیاقت رهبری جهان تسنن را دارد؛
۶- برجستهسازی ترکیه و اردوغان در سیاستگذاریهای نوین منطقهای، به این معنا که ترکیه خود را در قد و قامت کشوری نشان میدهد که نه تنها در عراق، سوریه، شرق مدیترانه و بخشی از آفریقا، بلکه در آسیای میانه و قفقاز نیز حرفهایی برای گفتن دارد؛
۷- از نظر تاریخی نیز پرونده کشتار ارامنه توسط ترکیه که همواره یک سایه سنگین در مناسبات آنکارا - ایروان بوده باعث شده که ترکیه در دعوای بین آذربایجان و ارمنستان همواره در جبهه باکو قرار گیرد. این بار نیز ترکیه با حمایت از باکو در صدد زهر چشم گرفتن از ارمنستان و حتی فرانسه است که همواره پرونده ارامنه را علیه ترکیه گشوده نگه داشتهاند. برای همین است که مکرون رئیس جمهور فرانسه موضع ترکیه در قرهباغ را خطرناک دانسته است؛
۸- با توجه به اینکه ترکیه و روسیه دو بازیگر درگیر با اختلافات تنشزا در سوریه هستند، لذا ترکیه از طریق قرهباغ در حال گشودن جبهه جدیدی علیه روسیه است که بهطور سنتی حامی ارمنستان بوده است؛
۹- ترکیه از طریق حمایت از باکو، به دنبال تقویت روابط سیاسی، اقتصادی و دفاعی با جمهوری آذربایجان و تثبیت و ارتقای روابط موجود با این کشور گازفروش و خوش جغرافیای منطقه است که رابطه با آن منافع بسیاری برای ترکیه دارد؛
۱۰- ترکیه مایل است در مقابل قدرتی به نام روسیه، امنیت یا حریم امنیتی خود را در قفقاز جنوبی گسترش دهد و این حریم امنیتی هم تقویت آذربایجان به عنوان متحد نزدیک به خود است؛
۱۱- احیای تفکر عثمانی از اهداف دیگر ترکیه اردوغان از ورود به منازعه قره باغ است. به این معنا که اردوغان با زیرکی تمام با استفاده از منازعه قرهباغ در حال تلقین تفکرات عثمانی خود در مناطق ترکزبان است و چنین تلقین میکند که در صورت تشکیل یک امپراتوری بزرگ و قدرتمند ترک، دیگر چنین حوادثی به وقوع نخواهد پیوست.
سطح و محدوده بازیگری
در خصوص حمایتهای صریح اردوغان و بازیگری او در منازعه قرهباغ به نظر میرسد مواضع او بیشتر اعلامی و تاکتیکی است، اگرچه ورود جدی به بحران قره باغ داشته، اما بعید به نظر میرسد اردوغان بخواهد در صورت تشدید بحران و گسترش احتمالی آن، به صورت عملیاتی به آن ورود پیدا بکند. چرا که اولاً روسیه اجازه چنین تحرکات سنگینی را به آنکارا نمیدهد و ثانیاً اردوغان آدم محاسبهگری است و به نظر نمیرسد تمایل چندانی برای جنگ و درگیری جدی با ارمنستان بر سر قرهباغ داشته باشد. ضمن اینکه دولت ترکیه مناسبات سیاسی، اقتصادی، تجاری و ... متعددی با روسیه دارد و بسیار بعید است به خاطر قرهباغ با روسیه وارد درگیری نظامی شود.
نکته پایانی
نقشآفرینی ترکیه در مناقشه قرهباغ فقط تا یک سطح مشخصی است. ترکیه میداند که روسها اجازه نمیدهند آنکارا به رغم اظهارنظرها و مواضع مسئولانش، هر چه دلش خواست انجام دهد.
خطوط قرمز روابط مسکو - آنکار، سقف و محدوده مشخصی برای نقشآفرینی ترکیه در قرهباغ مشخص کرده است.
ماجرای سرنگونی جنگنده روسی توسط ترکیه در سال ۱۳۹۴ و قتل سفیر مسکو در آنکارا در سال ۱۳۹۵ که در هر دو مورد، موضوع طوری مدیریت شد که به تنش حاد نینجامید، دو مصداق بارز است که نشان میدهد تنش در روابط دو طرف بر سر هر موضوعی که میخواهد باشد، از خطوط قرمز تعریف شده عبور نمیکند. 40