فلسفه تاکید اسلام بر لزوم وفاداری بر عهد و پیمان، ایجاد زمینه توافق بر همزیستی و زندگی مسالمت آمیز است تا انسانها با آزادی و صلح و امنیت با یکدیگر زندگی کنند و اصول و قواعد حاکم بر زندگی مشترک بر اساس توافق و اراده مشترک تنظیم گردد.
بدون تردید سیره پیامبر اعظم (ص) در زمینه سیاست خارجی، مبتنی بر یک سلسله بنیانها و زیر بناهای نظری برگرفته از دین مبین اسلام و آیات شریف قرآن کریم شکل گرفت که آشنایی با آنها ما را در شناخت بهتر شاخصهای سیاست خارجی پیامبر گرامی اسلام یاری میرساند.
۱-اصل توحید
توحید از مهمترین مبانی سیاست خارجی دولت اسلامی است. این اصل محور اصلی دیپلماسی در اسلام را تشکیل میدهد. اعتقاد به یگانگی خدا زیر بنا و اساس همه ادیان آسمانی به خصوص اسلام است و تمام شئون آن اعم از عقائد، احکام و اخلاق بر آن استوار است. قرآن کزیم، انسانها را به توحید دعوت کرده و شرک را تنها گناهی که قابل آمرزش نیست معرفی میکند.
«ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء» (نساء / آیه ۴۸)
پیامبر اسلام نیز دعوت خویش را از توحید شروع نمود و این اصل مبنای اولیه دعوت پیامبر اعظم (ص) بود.
۲-اصل عدالت
با نگاهی به تعالیم و معارف قرآن و آموزههای پیامبر (ص) کمتر مسئلهای را میتوان یافت که از نظر اهمیت به پای اصل عدالت برسد، زیرا مساله عدل همچون توحید و توحید گرائی در تمامی اصول و فروع و ابعاد عقیدتی و عملی دین ریشه دوانده است.
از دیدگاه اسلام نظام هستی بر اساس حق و بر محور عدل استوار است و به عنوان یک واقعیت جاودانه قرآن کریم فلسفه بعثت و نهضتهای انبیاء الهی را این اصل کلی بیان میکند که پیامبران آمدند تا عدل و دادگری و قسط و انصاف بر نظام زندگی انسانها و جوامع سایه بگستراند و مردم برای عدالت به پا خیزند.
«لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزالنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط» (حدید/ آیه ۲۵)
۳-اصل نفی سبیل
قائده نفی سبیل یکی از اصول مهم حاکم بر سیاست خارجی اسلام محسوب میشود. این اصل بر تمام مسائل روابط خارجی و بین الملل اسلام در زمینههای گوناگون نظامی، سیاسی، اقتصادی و... حاکمیت دارد و تمامی آنها میبایست بر اساس آیه شریفه «ولن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا» (نساء / آیه ۱۴۱) برنامه ریزی و کنترل گردد.
بر اساس قاعده نفی سبیل راه هر نوع نفوذ و سلطه کفار بر جوامع اسلامی در حوزههای مختلف میبایست مسدود شود. عدم تسلط بر مقدرات و تدابیر نظامی، عدم وابستگی اقتصادی، جلوگیری از نفوذ فرهنگی و. در این راستا مورد توجه قرار میگیرد.
در حوزه سیاست خارجی، نپذیرفتن تحت الحمایگی، نفی ظلم و استبداد و استعمار، جایز نبودن مداخله بیگانگان در امور داخلی کشور اسلامی و تصمیم گیریهای سیاسی مورد تاکید است؛ بنابراین قاعده نفی سبیل بیانگر دو جنبه ایجابی و سلبی است که جنبه سلبی آن ناظر بر نفی سلطه بیگانگان بر مقدرات و سرنوشت سیاسی و اجتماعی مسلمانان و جنبه ایجابی آن بیانگر وظیفه دینی امت اسلامی در حفظ استقلال سیاسی و از میان برداشتن زمینههای وابستگی است.
۴- اصل تولی و تبری
قرآن کریم برای تنظیم روابط اجتماعی و سیاسی پیروان خود یک اصل کلی را تحت عنوان «ولایت و برائت» یا «تولی و تبری» مشخص کرده و از آنان خواسته تا این اصل را پایه و محور عملی خود قرار دهند. این اصل به عنوان یکی از فروع اعتقادی اسلام عامل تنظیم روابط سیاسی و اجتماعی در عرصه سیاست خارجی میان مسلمانان و دیگران میباشد.
تولی در لغت به معنای دوستی کردن، ولی قرار دادن، ولایت دادن، کاری را به عهده گرفتن و همچنین به معنای دوستی و محبت است. تبری به معنای بیزاری جستن و بیزار شدن است. واژه تولی گاه بدون حرف (عن) وگاه با آن استعمال میشود، در صورتی که بدون حرف (عن) استعمال شود به همان معنای لغوی یعنی دوست داشتن کسی و پیروی کردن از او، ولی گرفتن وی و یاری رساندن به او ذکرشده، و در صورتی که با حرف (عن) به کار رود به معنای رویگرداندن است. در قرآن کریم در بیشتر موارد به معنای برگشتن و پشت کردن آمده است. ولی در آیاتی نیز به معنای اول به کار رفته است؛ از باب مثال در آیه ۵۱ سوره مائده میفرماید: «یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا الیهود وَ النصاری اولیاء بعض و من یتولهم منکم فانه منهم ان الله لا یهدی القوم الظالمین» «ای کسانی که ایمان آورده اید، یهود و نصاری را دوست و تکیه گاه خود انتخاب نکنید، آنها اولیای یکدیگرند و کسانی که از شما با آنان دوستی کند از آنها هستند، خدای سبحان جمعیت ستمکار را هدایت نمیکند.» در منابع شیعی تولی به معنای دوست داشتن، تصدیق و تبعیت و پذیرش ولایت خدا و پیامبر و ائمه (ع) است. از جمله آیاتی که برای این معنا، به آن استشهاد شده است آیات سوره ۵۵ و ۵۶ سوره مبارکه مائده است که میفرماید: «انما ولیکم الله وَ رسوله وَ الذین آمنوالذین یقیمون الصلاه و یوتون الزکاه و هم راکعون و من یتول الله و رسوله والذین آمنو فان حزب الله هم الغالبون»
«سرپرست و ولی شما فقط خداست و پیامبر او و کسانی که ایمان آوده اند همانهایی که نماز را برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند و کسانی که ولایت خدا و پیامبر او و افراد با ایمان را بپذیرند، زیرا حزب و جمعیت خدا پیروز است.» در تفاسیر، مصداق مومنانی که در نماز در حال رکوع زکات میدهند، را علی بن ابی طالب (ع) میدانند و با استناد به این آیه تنها، ولی و سرپرست خدا و پیامبر (ص) و افراد با ایمان یعنی ائمه (ع) را بپذیرد پیروز خواهد بود.
دربینش اسلامی مسلمانان باید بداند به عنوان جزئی از کل عضو پیکر جامعه اسلامی است و این مساله خواه ناخواه شرائط و حدودی را ایجاب میکند. همچنین ولاء منفی در اسلام عبارت است از اینکه مسلمان همواره در مواجه با غیر مسلمان بداند با اعضاء یک پیکر بیگانه مواجه است و این مساله به معنای قطع ارتباط با غیر مسلمانان نیست.
از این رو سیاست خارجی دولت اسلامی نسبت به ملل و کشورهای مسلمان با ملاک نزدیکی آنان به اسلام و میزان تبعیت شان از قوانین اسلامی تعیین میشود و در رابطه با کشورهایی که دارای خط مشی سیاسی ظالمانه و تجاوز طلبانه هستند باید دستور العمل «کونوا لظالم خصما و للظلوم عونا» ملاک و مجوز روابط سیاسی قرار گیرد و با توجه به میزان گرایشات ظالمانه آنها تبری صورت پذیرد.
۵-اصل التزام و پایبندی به پیمانهای سیاسی
وفا به عهد و احترام به قراردادها و پیمانهای سیاسی به عنوان یک اصل مهم در سیاست خارجی اسلام محسوب میشود و آیاتی از قرآن کریم براین مساله تاکید دارد: «یا ایها الذین آمنوا اوفو بالعقود» (مائده / آیه ۱) «ای اهل ایمان به عهد و پیمان خود وفا کنید.» ودر جای دیگری آمده: «و اوفوا بالعهد ان العهد کان مسولا» (اسراء / آیه ۳۴) «وهمه باید به عهد خود وفا کنید که البته از عهد و پیمان سوال خواهد شد.» از تاکید این آیات به دست میآید که مسلمانان باید نسبت به عهود و قرارهایشان کاملا وفادار باشند گرچه به ضرر مادی آنها تمام شود. در نظر اسلام پیمان محترم است. در هر شرایط و طرف پیمان هم هر که باشد حتی فاسق یا کافر، مسلمین باید با اعمالشان به دیگران درس انسانیت و فضیلت و دوستی بدهند. فلسفه تاکید اسلام بر لزوم وفاداری بر عهد و پیمان، ایجاد زمینه توافق بر همزیستی و زندگی مسالمت آمیز است تا انسانها با آزادی و صلح و امنیت با یکدیگر زندگی کنند و اصول و قواعد حاکم بر زندگی مشترک بر اساس توافق و اراده مشترک تنظیم گردد.
ادامه دارد...
منابع:
- محمدی الموتی، محسن، «سیاست خارجی پیامبر اعظم (ص)»، فصلنامه مطالعات سیاسی سال ششم شماره بیست و یکم، پائیز ۸۵
- مطهری، مرتضی، «ولاءها و ولایتها» قم: صدرا، ۱۳۸۵
ـ حاجی یوسفی، امیر محمد، «سیاست خارجی ج ا. ا. در پرتو تحولات منطقهای» تهران: دفتر مطالعات ۱۳۸۴
ـ سجادی، عبدالقیوم، «اصول سیاست خارجی در قرآن» فصلنامه علوم سیاسی، سال چهارم، شماره ۱۵، پاییز ۱۳۸۱
ابراهیم امینی، سیاست خارجی حکومت اسلامی، شماره ۴-۳ (بهمن ۱۳۶۴) ص ۱۳۴_