روزنامه کیهان **
آرامشان نگذارید که آرامتان نمیگذارند! / حسین شریعتمداری
بعد از ظهر دیروز دانشمند هستهای برجسته کشورمان آقای محسن فخریزاده، توسط عوامل موساد در آبسرد دماوند ترور شده و به شهادت رسید. این چندمین دانشمند هستهای ایران اسلامی است که از سوی تروریستهای وابسته به رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدهاند. چرا باید رژیم صهیونیستی که امروزه روی قوس زوال است و از همه سو در محاصره نیروهای مقاومت قرار گرفته، بتواند به آسانی دانشمندان هستهای ما را ترور کند؟!
چرا باید رژیمی که تا دیروز، پرچم خود را به نشانه از نیل تا فرات با دو خط آبی رنگ منقوش کرده بود ولی امروزه از وحشت به دور خود دیوار حایل کشیده است! جرأت این جنایت را داشته باشد؟! بخوانید!
امام خمینی -رضوانالله تعالی علیه- برای تامین امنیت کشور و حفظ آرامش مردم در مقابل توطئه دشمنان فرمول کارسازی ارائه کرده و میفرمایند: «... امروز خدا ما را مسئول کرده است. نباید غفلت نمود. امروز با جمود و سکون باید مبارزه کرد و شور و حال حرکت انقلاب را پابرجا داشت. من باز میگویم همه مسئولان نظام و مردم ایران باید بدانند که غرب و شرق تا شما را از هویت اسلامیتان-به خیال خودشان- بیرون نبرند، آرام نخواهند نشست. نه از ارتباط با متجاوزان خشنود شوید و نه از قطع ارتباط با آنان رنجور، همیشه با بصیرت و با چشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر لحظهای آرام گذارید، لحظهای آرامتان نمیگذارند». صحیفه امام (ج ۱۲ ص ۹۳۲)
رهبر معظم انقلاب نیز بارها بر ضرورت برخورد پیشگیرانه با دشمن و تحمیل هزینه سنگین در قبال جنایات دشمنان تاکید ورزیدهاند. به کار گرفتن همین فرمول کارساز بوده است که آمریکا و متحدانش را از انتقام ایران به وحشت انداخته است. موشکباران عینالاسد، سرنگون کردن پهپاد مدرن آمریکا، توقیف کشتی انگلیس در مقابل توقیف کشتی ایرانی، موشکباران محل استقرار داعشیها در سوریه به تلافی حمله تروریست داعش به مجلس شورای اسلامی، تاکید بر انتقام سخت از آمریکا در قبال شهادت سرداران بزرگوار اسلام، سلیمانی و ابومهدی و... نمونههای موفق و کارآمدی از به کارگیری فرمول مشترک امام راحل و خلف حاضر ایشان بوده و هست. اگر اینگونه نبود نفتکشهای ما نمیتوانستند سرتاسر اقیانوس را در امنیت کامل طی کنند و محموله خود را به ونزوئلا برسانند و یا به نوشته جان بولتون مشاور سابق امنیت کاخ سفید، ترامپ از ترس انتقام ایران، دست از حمله به فلان نقطه کشورمان نمیکشید و...
شواهد فراوانی از نقش اسرائیل در ترور شهید محسن فخریزاده در دست است به گونهای که با جرأت و صراحت میتوان رژیم صهیونیستی را عامل اصلی این جنایت دانست، از این روی نباید در انتقام از صهیونیستهای جنایتکار کمترین تردیدی به خود راه داد.
۶ روز قبل روزنامه صهیونیستی اسرائیلتایمز «The Times of Israel» نوشته بود، «آمریکا و اسرائیل برای یک رشته عملیات پنهان علیه ایران در هفتههای باقی مانده از دولت دونالد ترامپ برنامهریزی کردهاند»! و تاکید کرده بود که
«بخش هستهای ایران هدف اصلی است و ایران پاسخی نخواهد داد»! شاید این بخش از گزارش ۶ روز قبل «اسرائیلتایمز» بیرون از دایره ترور دیروز شهید فخریزاده باشد! ولی این گزارش حاوی
دو نکته اساسی و قابل توجه است. اول آنکه ترور دانشمندان هستهای ایران در دستور کار مشترک رژیم صهیونیستی و آمریکا قرار داشته و دارد و دوم که تاسفآور است اینکه چرا باید صهیونیستها به این تصور -به یقین موهوم- رسیده و یا به آن تظاهر کنند که «ایران پاسخی نخواهد داد»! آیا این تصور یا تلقی موهوم دشمن ناشی از اظهارات کسانی نیست که مثلاً نوشته شدن نام رژیم صهیونیستی روی موشکهای سپاه را برنمیتافتند؟! و...
خدا بر درجات شهید قاسم سلیمانی بیفزاید که تاکید داشت درباره دشمن نباید از جمهوری اسلامی ایران دو صدا بیرون بیاید. آن شهید به درستی و حکمت بر این باور بود که دو صدا و دو پیام متفاوت دشمن را جری میکند و در این خصوص به حرکت تفرقهافکنانه خوارج در جنگ صفین اشاره میکرد.
در این حال و هوا حیف است که به دو نکته از کلام امام راحلمان(ره) و خلف حاضر او (حفظهالله تعالی) اشاره نکنیم؛ از حضرت امام خمینی است که: «... با توسل به دامن آمریکا ضعف و ناتوانی خود را بر ملا نسازید و از گرگها و درندهها برای شبانی و حفظ منافع خود استمداد نطلبید ابرقدرتها آن لحظهای که منافعشان اقتضا کند شما و قدیمیترین وفاداران و دوستان خود را قربانی میکنند و پیش آنان دوستی و دشمنی و نوکری و صداقت ارزش و مفهومی ندارد آنان منافع خود را ملاک قرار دادهاند و به صراحت و در همه جا از آن سخن میگویند...» صحیفه امام (ج ۲ ص ۹۳۲).
و از حضرت آقاست که: «آن جنتلمنهای پشت میز مذاکره، همان تروریستهای فرودگاه بغداد هستند؛ آنها همان افراد هستند تفاوتی نمیکنند، فقط لباس خود را تغییر میدهند. دست چدنی دارند که پوشش مخملی را بیرون میآورد و خود را نشان میدهد و گرنه باطن همان باطن است و هیچ تفاوتی ندارد، آنها نمیتوانند کسانی باشند که به آنها اطمینان کنیم».
در این باره گفتنیهای دیگری نیز هست که به بعد میگذاریم و تنها به این نکته ضروری بسنده میکنیم که امروز باید همه توجه مردم و نظام روی دو محور متمرکز شود، اول؛ انتقام سخت و پشیمانکننده از صهیونیستهای جنایتکار و دوم؛ شناسایی عوامل داخلی و احتمالاً نفوذی دشمن.
***************************************
روزنامه وطن امروز**
رویکرد دولت بعدی آمریکا به جنگ یمن چیست؟/دکتر حسن هانیزاده*
نزدیک به 6 سال از آغاز تجاوز ائتلاف عربی به فرماندهی عربستان سعودی به یمن میگذرد. ولیعهد جوان و ماجراجوی سعودی که آن زمان در مقام وزیر دفاع سعی داشت از پس این تجاوز، خود را در مقام ناجی و قهرمان عربستان معرفی کند، اکنون به واقع مسؤول اصلی شکست عربستان در این کارزار است. هر چند بنسلمان با لجاجت همچنان در پی تداوم نبرد با مردم یمن و دولت قانونی این کشور است اما آنچه در میدان جنگ رخ داده، نشاندهنده دست برتر ارتش و کمیتههای مردمی یمن در برابر سعودیهاست. آلسعود با هزینه بالغ بر 350 میلیارد دلار در این نبرد که نزدیک به 100 میلیارد دلار آن مربوط به خرید مستقیم تسلیحات آمریکایی بود، نتوانست به هدف خود دست یابد. 6 سال مبارزه مستمر و مقاومت یمنیها با دشمنان متجاوز سعودی و اماراتی در حالی ادامه یافته است که ائتلاف سعودی بارها و بارها کودکان و غیرنظامیان را هدف حملات هوایی خود قرار داده و با محاصره بنادر جنوبی یمن، عملا به نسلکشی یمنیها کمر بسته است. آمار جدید سازمان ملل درباره کودکان یمنی مؤید این واقعیت است که ولیعهد سعودی شباهت بسیار زیادی به رهبران مستبد پیشین منطقه دارد که از هیچ ابزاری برای نیل به اهدافشان پرهیز نمیکردند. نکته مهم در اینجا این است که همه این جنایات تحت حمایت آمریکا از عربستان در مجامع جهانی و در لوای تجارت سلاح و نفت با این کشور صورت گرفته است. این جنگ که در دولت اوباما آغاز شد و در دولت ترامپ ادامه یافت، اکنون به مرحله حساسی رسیده است. در حال حاضر دولت ترامپ سعی در تروریستی اعلام کردن انصارالله یمن دارد تا آخرین هدیه خود را به بنسلمان داده باشد. این در حالی است که انصارالله(دولت یمن) عملا دولت مستقر و مسلط یمن است. در این بین سوالی که مطرح است، انتخابها و رویکرد دولت بعدی آمریکا نسبت به این فجایع است. واقعیت اقتصاد آمریکا این است: این کشور وابستگی شدید به نفت و فروش تسلیحات دارد. رفتار دولت آمریکا درباره خاشقجی نشان داد مسائل حقوق بشری به هیچ عنوان برای آنها در اولویت نیست. فلذا تنها دلیلی که ممکن است دولت بعدی آمریکا در برآوردهای خود نسبت به حمایت از عربستان در جنگ یمن تغییر رویکرد داشته باشد، مسائل راهبردی است که تحت تاثیر پیشرویهای مقاومت در میدان نبرد قابل تحلیل است.
* کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا
***************************************
روزنامه خراسان**
نیروی دریایی؛ الگوی موفق بی اثرکردن تحریم ها/دکتر دریادار حبیب ا... سیاری
دیروز هفتم آذر ، چهلمین سالگرد عملیات غرور آفرین مروارید در سال 1359 بود. عملیاتی که با ایثار دریادلان نیروی دریایی ارتش ، تنها 67 روز پس از آغاز جنگ تحمیلی ، طومار نیروی دریایی عراق را برای هشت سال آینده در هم پیچید و با انهدام سکوهای نفتی الامیه و البکر نه تنها بنادر عراق تا انتهای جنگ در محاصره ایران قرار گرفت بلکه تا سال ها پس از جنگ هم نتوانست از خلیج فارس نفت صادر کند. این مهم در حالی بود که ایران با مجاهدت نیروی دریایی و اسکورت ده هزار کشتی و نفتکش، هیچ گاه با توقف صادرات نفت و واردات کالاهای خود در طول جنگ مواجه نشد و اجازه نداد علاوه بر جنگ نظامی ، جنگ اقتصادی نیز بر ایران عزیزمان تحمیل شود .
40سال از آن حماسه بزرگ می گذرد و به روح بلند شهدای عملیات مروارید و سایر شهدای جنگ تحمیلی درود می فرستیم اما در این سال ها نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران همچون نهالی جوان رشد کرد و به درختی تناور در عرصه دفاع از آب های نیلگون ایران و حفظ منافع کشورمان در آب های بین المللی بدل شده ، درخت تناوری که دیگر حوزه ماموریتی خود را خلیج فارس و دریای عمان نمی داند و هزاران کیلومتر دورتر از ساحل خودی به دفاع از امنیت و منافع اقتصادی کشور می پردازد آن هم در شرایطی که در پس چهار دهه تحریم تسلیحاتی سخت ، چه در حوزه تجهیزات و تسلیحات و چه در حوزه آموزش نفرات ، قابل مقایسه با گذشته های نه چندان دور خود نیست . این حضور مقتدرانه در آب های آزاد پیامدهای مختلفی به همراه دارد. این که این نیرو با وجود تحریم ها توانسته به حدی از توانمندی در ساخت و ساز و آموزش برسد که شناورهای سطحی و زیرسطحی خود را در اقیانوس ها عملیاتی نگه دارد چیزی نیست که از چشمان تیزبین کارشناسان خبره حوزه دریایی دور بماند و این که ایران عزیز بدون ترس و با اعتماد به نفس بالا در کنار ناوشکن ها و ناوهای هواپیمابر بیگانه در آب های بین المللی تحرک دارد از یک خودباوری انقلابی برخاسته که توانسته انگیزه ای به نیروهای بیشتر جوان نداجا دهد تا در مقابل عرض اندام های پوشالین غرب کم نیاورند و با توکل به خدا و اتکا به توان داخلی ماموریت مهم خود را انجام دهند چرا که امروز صیانت و سیادت دریایی در آب های بین المللی یک شاخص مهم برای قدرت هر کشوری و میزانی برای امنیت تجارت و حمل و نقل دریایی غیرنظامی به شمار می رود.
نیروی دریایی ارتش در بیش از یک دهه گذشته با حضور در آب های آزاد و توسعه دیپلماسی دریایی موفق شد با تامین امنیت در خلیج عدن به حفظ روابط اقتصادی کشور با جهان کمک به سزایی داشته باشد و پرچم جمهوری اسلامی ایران را در میان بالاترین سطوح تکنولوژی دریایی کشورهای غرب و شرق و ادعاهای نظامی آن ها بالا نگه دارد که چیز کمی نیست ضمن این که استفاده از آخرین فناوری های روز در حوزه شناورهای سطحی و زیرسطحی و تسلیحات و موشک های پیشرفته که به عنوان دست بلند دفاعی ایران عمل می کنند توسط دشمن قابل کتمان نبوده و همین توان، بخش بزرگی از بازدارندگی امروز ایران را سبب شده که می تواند به عنوان یک عنصر مهم در ثبات و پایداری در همه بخش های دیگر کشور به ویژه اقتصاد مورد توجه قرار گیرد .
همچنین توجه به کرانه های راهبردی دریای عمان تحت عنوان ساحل مکران ، از دیگر نقاط درخشش نیروی دریایی ارتش در سال های اخیر و با تدبیر مهم رهبری معظم انقلاب بوده است که پایه مهمی برای تمدن دریایی آینده ایران و توسعه و رفع محرومیت های تاریخی از این منطقه به شمار می رود و در عین حال برای کشور ثمرات اقتصادی امنیتی، فرهنگی و اجتماعی مهمی خواهد داشت .
اما نقطه اوج و هنر بزرگ نیروی دریایی در این 40سال بومی سازی امنیت دریایی است . اقدامی که به مدد متخصصان و پیش کسوتان نیروی دریایی محقق شده و توانسته ایران را در این حوزه نه تنها به قدرت اول در میان کشورهای منطقه بدل کند بلکه با تامین امنیت دریایی بومی برای کشور ، آن را تا ابد از گزند هر تحریم و محدودیت نظامی در امان نگاه دارد . همان راهبردی که رهبری انقلاب به تازگی در دیدار با سران نظام به آن اشاره داشتند و آن را چاره خلاصی از فشار تحریم ها بیان کردند . در واقع نیروی دریایی با بومی کردن هر آن چه از تجهیزات و تسلیحات و آموزش نیاز دارد باعث شده تا برای تحریم ناپذیری، الگویی موفق در کشور ایجاد کند . بر این اساس می توان از نحوه عملکرد نیروهای مسلح، از جمله نیروی دریایی ارتش بهره برد و تجربیاتش در بی اثر کردن تحریم ها را که به فرموده رهبرانقلاب راه «خوش عاقبت» در این مسیر است به کار برد و عملا تحریم های اقتصادی را خنثی کرد.
***************************************
روزنامه ایران**
دفاع از سلامت با افزایش مشارکت مردم/محمود فتوحی
رئیس دانشگاه صنعتی شریف
اوجگیـــــری دوبـــــــاره بحــران کرونا و رشد آمار مبتلایان و ثبت رکــــوردهـــای جـــدید در آمــــار مبتــــلایان و جانباختگان ناشی از ویروس کرونا موجب شد تا ستاد ملی مقابله با کرونا محدودیتهای بیشتری را برای حفظ سلامت مردم در نظر بگیرد. محدودیتهایی که البته فقط مخصوص کشور ما هم نیست و هم اکنون با رسیدن فصل سرما مردم بیشتر کشورهای جهان دوباره به قرنطینه رفتهاند و موضوع شیوع و افزایش مرگ و میرها در همه دنیا دوباره مطرح شده است. با این حال از همان روزهایی که کرونا آمد تا حالا مسئولان بهداشت و درمان روی دو نکته مهم تأکید داشتند ؛ اول اینکه آنها از مردم خواسته بودند که ماسک بزنند و موضوع مهمتر این بود که فاصله اجتماعی را رعایت کنند و تا آنجایی که میتوانند در خانه بمانند. این دو موضوع متأسفانه از سوی مردم خیلی جدی گرفته نشد و ما در هفتههای اخیر شاهد تجمعات مردم در شهرهای مختلف کشور بودیم. همچنین برخی شهروندان سفر میرفتند و میهمانی میگرفتند.
همه این موضوعات موجب شد تا جان بسیاری از هموطنانمان بهخطر بیفتد. تا جایی که حالا ستاد ملی مقابله با کرونا تصمیم گرفت که محدودیتهای بیشتری را برای حفظ سلامتی مردم در نظر بگیرد. پیشبینی من این است که تا یک ماه آینده شاهد کاهش بیماری و مرگ و میرها در کل کشور باشیم چرا که این روزها مردم بیشتر از قبل پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکنند. آنها فهمیدند برای زندگی سالم و در امان ماندن از کرونا باید بیشتر مراقب یکدیگر باشند و میدانند که این بیماری همیاری و همکاری جمعی را میخواهد. البته در محدودیتهای جدید نظارتها هم بیشتر شده و این خودش به اجرای درست محدودیتها کمک میکند. با این همه محدودیتها مشکلاتی هم برای زندگی مردم بهوجود آورده است.به نظرم این بیماری بیشترین آسیب را به سلامت جسمی و روانی افراد جامعه و همچنین گردش چرخ اقتصاد کشور زد، چرا که در چند ماه اخیر برخی صنوف آسیبهای جدی در حوزههای اقتصادی دیدند و فکر میکنم که بعد از ریشه کن شدن این بیماری دولت باید شرایط و تسهیلات ویژهای برای کسب و کارها در نظر بگیرد.
***************************************
روزنامه شرق **
دولت آینده با چه مردمی روبهروست؟/احمد غلامی . سردبیر
دولت آینده ایران بعد از انتخابات 1400 با چه مردم و وضعیتی روبهروست؟ با فرض اینکه آمریکا به برجام برگردد، باز هم تغییر اساسی در طبقات اجتماعی و مطالبات مردم رخ نخواهد داد؛ چراکه مطالبات آنان صرفا اقتصادی نیست. ناگفته پیداست بخشی از این خواستهها اقتصادی است و با بهبود وضعیت معیشتی از رنج مردم کاسته خواهد شد؛ اما در نگاه انتقادی آنان به سیاست و سیاستورزی در ایران، تغییری جدی روی نخواهد داد. چهبسا با بهبود وضعیت اقتصادی دوباره مطالبات مدنی و روح عدالتخواهی و آزادیطلبی احیا شود. آنچه عیان است اینک مردم بهدلیل فشارهای اقتصادی حاصل از تحریمها دچار وضعیت بحرانی شدهاند و دغدغهای جز مرتفعساختن نیازهای اولیه خود ندارند، اما این وضعیت نتوانسته روح آنان را به سیطره خود درآورد و مردم در کنار مطالبات اقتصادیشان بیش از هر چیز انتظار تغییر سیاست و سیاستورزی را دارند. اعتراضات سال 88، دیماه 92 و آبان 98 از جمله این ابراز مخالفتها با رویکردهای سیاسی و اقتصادی است. شاید این یکی از ویژگیهای نادر جامعه ایرانی است که با همه مشکلات معیشتی همچنان دغدغه مطالبات مدنی دارند. بیتردید این جامعه قابل مقایسه با جوامع کشورهای همسایه نیست. این اصرار و پافشاری بر مطالبات مدنی را باید جدی گرفت، خاصه جریانهای سیاسی که همواره تلاش میکنند تا مردم را به عقب بازگردانند. آنچه اصولگرایان را در برخی انتخاباتها با شکستی سخت روبهرو کرده، اصرارشان بر برداشت ارتجاعی از سنت است و اگر اصلاحطلبان اثرگذاریشان را در میان مردم از دست دادهاند، ازاینروست که باوری راسخ به گفتهها و ادعاهای خود در شکلبخشیدن به جامعه نوین ایران نداشتهاند. مردم به اصلاحطلبان اثبات کردهاند اینکه نگذاشتهاند و نمیگذارند آنان کار کنند، نافی مسئولیتشان در برابر مردم نیست؛ چراکه کمترین وفاداری به مطالبات مردم کنارهگیری از قدرت است و بس اما در چهار دهه انقلاب اسلامی کدام اصلاحطلبی با صدای رسا در اعتراض به ناتوانی در برآوردهساختن مطالبات مردم از مسئولیت کنارهگیری کرده است؟ البته کنارهگیری در اینجا به معنای استعفا است. اگر اعتراضی بوده رنگوبوی چانهزنی برای فشار از پایین به بالادستیها بوده است. بگذریم که همه از این سخنان کلیشهای آگاهاند. اگر برگردیم به سخن اصلی که دولت آینده ایران با چه مردمی روبهروست، باید بگوییم با مردمی متکثر با مطالباتی متنوع که بعید است دیگر با وعدههای انتخاباتی هوش از سرشان بپرد اما چهرههای سیاسی و نامزدهای انتخاباتی بسیار خوشبین هستند. آنان در خفا بر این نکته تأکید میکنند اگر در اوضاع اقتصادی کمی بهبود حاصل شود، کار آنان سهل خواهد شد و یکشبه از چهرهای کلیشهای در قدرت به قهرمانی محبوب تبدیل خواهند شد. اثبات رد این مدعا فعلا ناممکن است اما تحلیل وضعیت جامعه با همه دشواریهایش سادهتر از تحلیل این چهرههای سیاسی است. جامعه ایران در یک آشوب معنایی به سر میبرد. جامعهای که در یک دوگانه عمیق واقع شده است. به تعبیر آنتونی گیدنز در دوگانه «سیاست رهاییبخش» و «سیاست زندگی». به باور گیدنز در گذر از مدرنیته به مدرنیته متأخر امر سیاسی دچار تغییر اساسی شده است (از کتاب زیستسیاست نوشته توماس لمکه، ترجمه بهراد رحمانی، ص 58). این جامعهشناس سیاست غالب در دوران مدرنیته را سیاست رهاییبخش میداند. رهایی از فشارهای سیاسی و اجتماعی و مبارزه با استثمار و نابرابری. مردمی وسیع و متکثر و متضاد در روش که جملگی خواهان تثبیت عدالت، برابری و مشارکت در نهادهای مدنیاند؛ اما در برابر این مردم، مردم دیگری نیز هستند که گرایش به سیاست زندگی دارند. سیاستی برای افزایش امکانهای رضایتبخش برای همه. اگر سیاست رهاییبخش درباره فرصتهای زندگی است، سیاست زندگی در پی سبک زندگی است. اگر اینگونه تقسیمبندی کنیم آنانی که بهدنبال سیاست رهاییبخشاند، طالب عدالتاند و جستوجوگران سبک زندگی هدفشان شکوفایی زندگی و هویتشان است. این دو رویکرد کلان به شبکههای پیچیدهتری از مردم منتهی میشود که با بیشماری از مطالبات منطقی و غیرمنطقی در هم تنیده شده است. بهراستی چه دولتی میتواند در انتخابات 1400 روی کار بیاید تا این وضعیت متناقض را مدیریت کند، البته باید گفت با تعمیمدادن نظرات گیدنز به جامعه ایران نهتنها در وضعیت بحرانی لایههای اجتماعی آن اغراق نکردهایم بلکه تعارضها و تنشهای موجودش را با این دو رویکرد تقلیل هم دادهایم.
اگر بخواهیم دشواری مدیریت وضعیت موجود را عیان کنیم ناگزیریم از تعابیر الکساندر روستو یکی از دو نماینده مهم لیبرالیسم آلمان در پس از جنگ استفاده کنیم که با مزاج جناحهای سیاسی ایران سازگاری بیشتری دارد. روستو بر «سیاست موفقیتآمیز» تأکید دارد (همان کتاب، ص 7). سیاست موفقیتآمیز مبتنی بر سه عامل است؛ اول، سلامت خانواده که مانند سلولهای بنیادین بدن اجتماعی عمل میکنند. دوم، همبستگی گروهها در محل کار و آخری همبستگی بین قوه مجریه و مقننه برای یکپارچهسازی بدن ملت. حالا با نگاهی دقیق به این سیاستها میتوان به این نتیجه رسید که دولت و جامعه ما وضعیت مطلوبی در هر سه این گزینهها ندارد. اینک نامزدهای ریاستجمهوری 1400 خودشان باید قضاوت کنند تا چه میزان قادرند وضعیت موجود را تغییر دهند، بسامان کنند و مردم را اقنا ع کنند. هر قضاوتی مبتنی بر خوشبینی دولت و جامعه ایران را با مصائب عمیقتری روبهرو خواهد کرد.
***************************************