اندیشکده راهبرد و امنیت اورشلیم در گزارشی به قلم جاناتان اسپایر تحلیلگر و عضو این اندیشکده صهیونیستی و اندیشکده انجمن خاورمیانه نوشت: امضای توافقنامههای «عادیسازی کامل» روابط دیپلماتیک، اقتصادی، و همه روابط میان اسرائیل، امارات، و بحرین عمدتاً به یک واقعیت از قبل موجود رسمیت میبخشد. این کشورها در خصوص مسائل راهبردی کلیدی پیش روی خاورمیانه دارای چشماندازهای مشترک و منافع مشترک هستند. آنها در پشت پرده مدتهاست که با یکدیگر همکاری دارند.
مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرحشده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید نیست.
ظهور اتحادهای جدید در منطقه
در این گزارش آمده است: پروندههای مربوطه در این خصوص عبارتند از: چالش نشأت گرفته از جاهطلبیهای ایران در منطقه (نگرانی امنیتی اصلی اسرائیل)، توسعهطلبی ترکیه در منطقه بهعنوان طلایهدار اسلام سیاسی سنی به تقلید از اخوان المسلمین (تمرکز ویژه بر روی امارات)، و پیامدهای ناشی از کمرنگ شدن حضور آمریکا در خاورمیانه و افزایش نفوذ چینیها در منطقه.
کشورهایی که در خصوص این موضوعات با یکدیگر همسویی دارند به اسرائیل، بحرین، و امارات محدود نمیشود. مصر، اردن، و مراکش نیز دغدغههای مشابهی دارند. تصویر راهبردی نوظهور در خاورمیانه در واقع رقابت میان این ائتلاف طرفدار غرب ــ که آمریکا به دنبال ایجاد و تقویت آن است ــ و اردوگاههای رقیب متشکل از ایران، ترکیه، و متحدان و عوامل نیابتیشان را بازتاب میدهد. ده سال از زمان وقوع بهار عربی گذشته است و بخشهای بزرگی از دنیای عربزبان چندپاره شدهاند و حاکمیت چندپاره دارند. یمن، لیبی، عراق، سوریه، و لبنان در حال حاضر به معنای واقعی کلمه کشور محسوب نمیشوند و صرفاً محیطهای جغرافیایی محسوب میشوند.
حضور عوامل نیابتی ایران و ترکیه را در سرتاسر خاورمیانه میتوان مشاهده نمود. در این محیطهای ازهمفروپاشیده در منطقه مدیترانه و خلیج فارس، رقابت میان ائتلافهای رقیب کلید خواهد خورد.
کمرنگ شدن نقش اروپا در منطقه
این اندیشکده صهیونیستی در ادامه نوشت: در پایتختهای اروپایی، درک و شناخت درباره این تصویر جدید و نوظهور همچنان محدود است. در نتیجه، کشورهای اروپایی بطور فزایندهای اهمیت خود را در دیپلماسی خاورمیانه از دست میدهند یا اصلاً دیده نمیشوند.
چشماندازهای همچنان غالب در اروپا عمدتاً مربوط به دورانی هستند که اکنون دیگر رو به افول گذاشته است: محوریت مناقشه اسرائیل و فلسطین در راستای برقراری ثبات در خاورمیانه، تمایل به بازگشت به توافق هستهای منعقده با ایران، اولویت کلی بیشتر برای توافقات رسمی و چندجانبه، آنهم در شرایطی که منطقه توافقات ضمنی، عملگرایانه، و دوجانبه را ترجیح میدهد.
در نتیجه، کشورهای اروپایی در پیدایش و تبلور ائتلاف ضمنی کشورهای طرفدار غرب که اسرائیل و امارات بخشی از آن هستند، هیچ نقشی ایفا نکردهاند. این ائتلاف در قالب پیوندهای دوجانبه، اما با تشویق بیسروصدا و هدایت آمریکا، پدیدار شده است.
به همین نحو، سیاست فشار حداکثری آمریکا ضد ایران که از حمایت قوی کشورهای غربگرای منطقه برخوردار است، با مخالفت کشورهای مهم اروپایی مواجه شده است. کشورهای اروپایی طرفدار بازگشت به برجام هستند. اروپا بواسطه این امر نه تنها منافع خود را به پیش نمیبرد، بلکه اهمیت خود را از دست میدهد.
عدم هماهنگی و اختلاف میان اروپاییها
در خصوص اقدامات ترکیه در منطقه شرق مدیترانه، فرانسه و یونان نقش حیاتی و مهمی ایفا میکنند. با این حال، یک موضع متحد اروپایی در حال شکلگیری نیست. ایتالیا یکی دیگر از قدرتهای برتر اتحادیه اروپا در موضع مخالف فرانسه قرار دارد و با ترکیه همسو است.
این ترس و نگرانی همچنان وجود دارد که اردوغان از مهاجران سوری بهعنوان ابزاری جهت ارعاب بهره بگیرد.
در حال حاضر، امارات با مصر و ژنرال خلیفه حفتر در لیبی همسو شده و در آنسوی میدان نیز ترکیه و دولت فیاض سراج مورد حمایت اخوان المسلمین در طرابلس قرار دارند. امارات با حمایت عربستان به دنبال ایجاد شبکهای از اتحادها جهت به چالش کشیدن ترکیه و عقب زدن جاهطلبیهای ترکیه در شرق مدیترانه است.
روابط اسرائیل با ترکیه همچنان رسماً پابرجاست، اما این روابط به شدت رو به سردی گراییده و هیچ علائمی دال بر بهبود روابط مشاهده نمیشود (هرچند تجارت میان دو کشور همچنان پررونق است). ترکیه در حال حاضر میزبان دفتر حماس در استانبول است. این دفتر اخیراً افشا کرد که ترکها اعطای شهروندی به عوامل حماس ساکن در ترکیه را آغاز کردهاند.
بالاگرفتن تنشها میان ترکیه و اسرائیل
با بالا گرفتن رقابت با ترکها در شرق مدیترانه، امارات به اسرائیل به چشم یک شریک طبیعی در آن حوزه مینگرد. در واکنش به اقدام ترکیه در اعزام یک کشتی تحقیقاتی به همراه ناوهای جنگی به منطقه تحت مناقشه در تاریخ ۱۰ اوت، اسرائیل برای اولین بار با صدور بیانیه واضح و شفافی حمایت خود را از یونان اعلام کرد.
در بیانیه مذکور که توسط وزارت امور خارجه اسرائیل صادر شد، آمده بود که «با بالا گرفتن تنش در شرق مدیترانه، اسرائیل از نزدیک اوضاع را دنبال میکند. اسرائیل همبستگی و حمایت کامل خود از یونان را اعلام میدارد.» نخستوزیر نتانیاهو بعداً بر این موضع صحه گذاشت. بنابراین، ائتلاف نوظهور در شرق مدیترانه جهت مهار ترکیه شامل مصر، امارات، اسرائیل، یونان، فرانسه، و قبرس میشود. در پاسخ به این چالش که در مرزهای اروپا در حال رخ دادن است، یک واکنش متحد اروپایی باید صورت پذیرد. چنین واکنشی هنوز صورت نگرفته است.
آمریکا تمرکز خود بر خاورمیانه را از دست داده است
این اندیشکده در پایان آورده است: غیبت آمریکا از مشخصههای وضعیت در شرق مدیترانه است. در حقیقت، خروج آمریکا واقعیت ورای تصویر راهبردی در منطقه است. خستگی آمریکا از خاورمیانه، مسائل مبرم در داخل، استقلال نوظهور در حوزه انرژی، و چالش فزاینده از طرف چین همگی موجب شدهاند تا آمریکا تمرکز خود را از روی خاورمیانه بردارد. این امر موجب شده تا متحدان آمریکا در قالب توافقات دوجانبه به یکدیگر نزدیکتر شوند. در اینجا اروپا میتواند اعمال نفوذ کند و نقش عمدهای بر عهده گیرد. اما چنین چیزی بستگی به آن دارد که اروپا خودش را با واقعیات راهبردی نوظهور و عمیقاً تغییریافته منطقه خو دهد. این امر هنوز اتفاق نیفتاده است. چنین چیزی باید خیلی زود اتفاق افتد.