به گزارش پایگاه «مرکز اسناد انقلاب اسلامی» در ادامه نوشت: به موازات این جریان نهادهای مردمی دیگری در داخل و خارج از کشور بهوجود آمد که اوج نافرمانی و خارج شدن قدرت از دست رژیم پهلوی را نشان میداد. یکی از این نهادها شورای مدیریت سفارت ایران در آمریکا بود. کارکنان سفارت ایران در آمریکا دست به اعتصاب زدند و از ورود سفیر، اردشیر زاهدی ممانعت کردند. این اقدام دولت آمریکا و ایران را در یک بنبست قرار داد زیرا نه گروهی بیرونی سفارت را به اشغال درآورده بودند تا پلیس وارد عمل شود و نه سفیر جرأت ورود به سفارتخانه را داشت.
انتصاب شورای مدیریت سفارت امریکا
همزمان امام خمینی در اقدامی بهنگام شورای پنج نفرهای را برای اداره امور سفارت ایران در آمریکا معرفی کرد. به روایت محمد هاشمی که در آن دوران در نوفللوشاتو بود «آقای [ابراهیم] یزدی برای سفارت آمریکا پنج نفر را پیشنهاد داد از جمله شهریار روحانی (دامادش)، دکتر جلیل ضرابی (از اعضای نهضت آزادی)، آقای نوربخش. خلاصه هر پنج نفری که آقای یزدی در لیست آورده بود همه از بچههای نهضت آزادی و وابسته به آقای یزدی بودند. من خدمت امام اعتراض کردم و گفتم آقا مگر بنا نیست که در جمهوری اسلامی مسائل بر مبنای ضابطه باشد نه رابطه. در آمریکا، در انجمن اسلامی دانشجویان، افراد واجد شرایط و صلاحیت زیادی برای انتخاب هست، اما متأسفانه افرادی که آقای یزدی معرفی کرد هر پنج نفرشان از یک گروه هستند. این انتخاب بر مبنای رابطه است و تأثیر منفی میگذارد. امام فرمودند که حرف درستی است.»
بدین ترتیب امام خمینی طی حکمی در ۲۸ دی ماه ۵۷ اعضای شورای مدیریت سفارت امریکا را منصوب کردند.
«بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر جلیل ضرابی
به طوری که مسبوق هستید، سفیر فاسد غیرقانونی طرفدار محمدرضا پهلویِخیانتکار، که متصدی غاصبانۀ سفارت ایران در امریکاست حاضر نشده است حتی بعد از خلع شاه از سلطنت و فرار وی از ایران، دست از تلاشهای مذبوحانۀ خود بردارد؛ و کارمندان محترم سفارت ایران در واشنگتن و کنسولگریهای ایران در مراکز مختلف امریکا حَسَب وظیفۀ قانونی و ملی خود وی را نپذیرفتهاند. لهذا بدین وسیله به جنابعالی و آقایان دکتر طباطبایی، رضا صدر، احمد عزیزی، شهریار روحانی مأموریت داده میشود تا با همکاری کارمندان سالم و علاقهمند به حیثیت و شرافت اسلامی و ملی، برامور سفارتخانه و کنسولگریها سرپرستی نموده در حفظ اسناد و مدارکی که به ملت ایران تعلق دارند به هر ترتیب که مقتضی میدانید عمل بفرمایید. البته کارمندان محترم با جنابعالی و هیأت تحت نظر شما همکاری خواهند نمود. روحالله الموسوی الخمینی»
به تعبیر احمد عزیزی - از اعضای شورای پنجنفره - امام «در یک اقدام سیاسی بیسابقه، پیشاپیشِ پیروزی و کسب قدرت، قلب بدنه دیپلماتیک رژیم در خارج از کشور را هدف گرفت.»
اولین مواجهه دیپلماتیک با رژیم
شورای پنجنفره کار خود را آغاز کرد اما برای ورود به سفارت و در اختیار گرفتن امور با موانع متعددی مواجه بود. روز دوم بهمن اطلاعیهای از سوی اعضای کمیته منتشر و تاسیس سفارت انقلاب اسلامی رسما اعلام شد. این کمیته بیانیهای هم خطاب به کارکنان سفارت منتشر کرد و در زمان خروج از ساختمان، به دست آنها داده شد. همزمان از خبرنگاران هم دعوت کردند تا روز سوم بهمن برای شرکت در کنفرانس خبری در هتل حاضر شوند. شهریار روحانی به سوالات خبرنگاران جواب میداد و طی آن هشدار داده شد که ارتباط ایالات متحده امریکا با اعضای سفارت ایران بدون اطلاع سفارت در سایه، مغایر با منافع مردم ایران است. صبح سوم بهمن ۵۷ دیداری میان اعضای کمیته با کاردار و کارکنان سفارت تنظیم شد.
کاردار سفارت از پذیرش دانشجویان معترضی که خواهان ورود به ساختمان همراه با اعضای کمیته بودند، خودداری کرد اما «علیاصغر آگاه»، از دوستان اعضای کمیته، همراه آنها به داخل سفارت رفت. آگاه بعدها به عنوان کاردار جمهوری اسلامی انتخاب شد. احمد عزیزی که در این جلسه حضور داشته، نوشته است اسد همایون، کاردار موقت ایران گفت: «ما در اصول مخالفتی با شما نداریم اما بنابر موازین قانونی، با تاکید بر کنوانسیون وین و قیود و تعهدات دیپلماتیک، ملزم به رعایت حقوق دولت حاکم هستیم و در صورت کوچکترین تخلفی از این موازین، دولت میزبان اخراجمان میکند ... او اطمینان داد که امکان جابجایی اسناد سفارت وجود ندارد و شاید حضور وی در مسئولیت جاری بدین لحاظ به مصلحت نزدیکتر هم باشد.»
اعضای کمیته نگران بودند که اسناد سفارت از سوی اردشیر زاهدی یا دیگر دیپلماتهای وفادار به او از ساختمان خارج شوند اما کاردار ایران قول داده بود که چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
تسخیر سفارت در امریکا
اما همزمان با پیروزی انقلاب در ۲۲ بهمن ۵۷، بالاخره منصوبان امام موفق به ورود به سفارت ایران در واشنگتن و به دست گرفتن امور شدند. احمد عزیزی آن لحظات را اینگونه روایت میکند: «در آستانه ورودی بلند سفارت، در برابر انبوه دوربینهای خبرنگاران رسانهها شوری به یاد ماندنی جاری بود. پلیس امریکا تنها نظارهگری خاموش بود. قابهای تصاویر شاه در برابر دوربینها و میکروفنها و در میان غریو شادی ایرانیان درهم شکسته میشد و بر پلههای سنگی ورودی میریخت. دوستان جوانتر را میدیدم که با صعود از شبکههای فلزی محافظ پنجرههای سفارت در حال پالودن آنها از نماد رژیم - تاج شاهی - بودند. مراسم بزرگ جشن مردمی پیروزی به سرعت تمهید شد: جشنی به میزبانی اولین هیات دیپلماتیک ایران اسلامی در خارج از کشور و با درهای باز برای همه ایرانیان مقیم. آن روز فردای ۲۲ بهمن همه بودند و همه امید به آینده داشتند. صدای انقلاب در سالن بزرگ و مجلل تشریفاتی سفارت طنین افکند و با دستگاه ضبطی ساده به همت و برنامهریزی دانشجویان جوان انجمن اسلامی سرود زیبا و مبارک الله، الله، الله ... لااله الاالله از پشت میکروفن تریبون سخنرانی در سالن پخش شد.»
منبع: ایسنا