اظهارات معنادار معاون سابق ستاد کل ارتش رژیم اشغالگر قدس ،از تنشهای داخلی در تل آویو و شکاف عمیقی که میان مقامات این رژیم بر سر "معمای ایران قدرتمند" شکل گرفته پرده برداشته است. یائیر گولان، معاون پیشین ستاد کل ارتش رژیم اشغالگر قدس، در گفتگویی با روزنامۀ فرانسوی لوموند از یک توافق اتمی جدید با ایران طرفداری میکند. او معتقد است که بنیامین نتانیاهو از پروندۀ اتمی ایران فقط در جهت منافع سیاسی خود بهره میبرد و فراتر از عملیات خرابکاری، سیاست راهبردی مشخصی در قبال ایران تعریف نشده است.
به نوشتۀ روزنامۀ لوموند، ژنرال یائیر گولان هنگامی که معاونت ستاد ارتش را بر عهده داشت، در سکوت خود با بنیامین نتانیاهو و سیاستهای وی در قبال پروندۀ اتمی ایران مخالف بود. وی در سال ۲٠۱۷ از مقام خود کنار رفت و از سال ۲٠۱٩ به نمایندگی از سوی حزب "میرِتس" (سوسیالیست) وارد پارلمان رژیم صهیونیستی ( کنست) شد.
وی اینک نیز از مخالفتهای تل آویو با دور جدید مذاکرات اتمی انتقاد میکند و به لوموند میگوید:
"وقتی توافقنامه (برجام) امضا شد، ما مقامات عالیرتبۀ ارتش، اطلاعات و موساد جزییات آن را بررسی کردیم و نتیجه گرفتیم که توافقی منطقی است. البته بهترین توافق نبود، ولی به هرحال ما با یک کشور شکستخورده (در جنگ) طرف نبودیم. آمریکاییها برای حفظ ائتلاف با سایر امضاکنندگان (روسیه، چین، آلمان، فرانسه، بریتانیا) به ناچار در مواردی امتیازهایی داده بودند. ما نیز معتقد بودیم که باید توافق را بپذیریم و با آمریکا و دیگران در جهت تعریف چارچوب توافقهای بعدی همکاری کنیم!برجام باعث شد که فشار بر اسرائیل کاهش یابد و ما بتوانیم وقت بیشتری به دست آوریم. و بعد از چند ماه، دیدیم که ایرانیها به تعهدات خود عمل کردهاند".
رمزگشایی از اظهارات یائیر گولان
در خصوص اظهارات این مقام ارشد نظامی سابق رژیم صهونیستی، نکاتی وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنار آنها گذشت. مهم ترین نکته در این خصوص، به استیصال تل آویو در مقابل "ایران قدرتمند"باز می گردد.پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران، نه تنها شاهد دفاع کشورمان از آرمانهای فلسطین بودیم، بلکه شکل دهی اضلاع جدید محور مقاومت در گام نخست و فراتر از آن، تبدیل "محور مقاومت" به " شبکه مقاومت" در منطقه ،قدرت مانور صهیونیستها در منطقه را به شدت محدود ساخت.
حتی شکل گیری مثلث " ریاض- تل آویو-ابوظبی" نیز نتوانست کمکی به تغییر موازنه قدرت در منطقه به سود منافع رژیم صهیونیستی داشته باشد. آنچه اخیرا در جریان شلیک موشک به حریم امنیتی پایگاه دیمونا در سرزمینهای اشغالی شاهد آن بودیم، نقطه اشکارساز استیصال نظامی و امنیتی تل آویو در مواجهه با جمهوری اسلامی و شبکه مقاومت در منطقه محسوب می شود.
اگرچه سیاستمدارانی مانندنتانیاهو،آویگدور لیبرمن و بنی گانتز طی سالهای گذشته و اخیر در صد لاپوشانی حقیقتی به نام "تضعیف قدرت رژیم صهیونیستی" در منطقه بودند، اما کسانی که به صورت تخصصی و از منظری نظامی-امنیتی تحولات داخلی و بین المللی را در قبال رژیم صهیونیستی بررسی می کردند، نسبت به افزایش تصاعدی قدرت مقاومت در منطقه آگاه شده بودند.
پس از شکست رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه ( سال 2006 میلادی)، از یک سو شاهد افزایش تصاعدی قدرت مقاومت و در مقابل، شاهد کاهش قدرت بازدارندگی و توان مداخله گرایی صهیونیستها در امور منطقه بودیم. حتی تاسیس گروه ترویستی- تکفیری داعش و حمایت تمام عیار صهیونیستها، سعودیها و کشورهای غربی نیز در نهایت نتوانست به ابزاری برای تغییر معادلات به سود تل آویو تبدیل شود و در سال 2018 و علی رغم تلاش وافری که حامیان تروریسم تکفیری در منطقه کردند، داعش مقهور و مغلوب قدرت و اخلاص جبهه مقاومت شد.
تل آویو بازی را در مقابل ایران باخته است
یائیر گولان در بخش دیگری از اظهارات خود، استراتژی فشار حداکثری دولت ترامپ و متعاقبا، خروج وی از توافق هسته ای در سال 2018 میلادی را بدترین بازی ممکن در برابر ایران دانسته و در این خصوص می گوید:
" رژیم ایران با وجود همه اتفاقاتی که رخ داده ، با ثبات به نظر می رسد. حالا ایرانیها سانتریفیوژهای مدرن را به کار انداخته و غنیسازی را شتاب دادهاند. بنابراین من نمیفهمم چطور میتوان ادعا کرد که با خروج آمریکا از برجام موفقیتی به دست آوردهایم.معتقدم که ما جهت را در قبال ایران گم کرده ایم! امیدواریم اسرائیل در روند مذاکرات جدید وین، اسباب زحمت آمریکا نشود.تل آویو باید در جهت منافع آمریکا عمل کند و نه در جهت خلاف آن."
همان گونه که از اظهارات این مقام ارشد نظامی رژیم صهیونیستی بر می آید، تل آویو پس از تحولات اخیر، خصوصا آغاز غنی سازی 60 درصدی توسط جمهوری اسلامی ایران، انفجار در کارخانه تولید موتورهای موشکی در سرزمینهای اشغالی و شلیک هدفمند و موفقیت آمیز موشک به نزدیکی پایگاه هسته ای دیمونا، صهیونیستها در یافته اند که در مسیر"تقابل سخت" با ایران و دیگر اضلاع جبهه مقاومت اساسا حرفی برای گفتن ندارند.
صهیونیستها به دنبال تغییر شرایط جدال با ایران هستند
در چنین شرایطی بسیاری از صهیونیستها معتقدند باید به صورت همزمان، به "مهار نرم ایران" و به موازات آن، "تشدید تهدیدات و لفاظی ها "علیه کشورمان روی آورند. بدیهی است که در این نوع نگاه، صهیونیستها به دنبال افزایش ضریب آسیب پذیری ایران و در مقابل، افزایش قدرت مانور خود در برابر ملت و نظام ما هستند. بدون شک باید چنین بازی خطرناک و هدفمندی را با هوشمندانه ترین و قاطعانه ترین روش ممکن رصد کرده و خنثی ساخت.اگر برخی صهیونیستها از "احیای برجام" حمایت می کنند، این حمایت نه به دلیل " حمایت از دیپلماسی" ، بلکه به دلیل "شکست در مسیر تقابل سخت با ایران" می باشد.
آنها جهت تغییر مسیر و قواعد منازعه خود با ایران ، به دنبال یک " نقطه ثقل" می گردند.در اینجا به خوبی متوجه می شویم که اصرار بی مورد بر "احیای برجام به هر قیمت ممکن" یا " عدم اتخاذ گارد بسته در مقابل آمریکا"در مذاکرات وین و فراتر از آن ،بازگشت به تعهدات برجامی در ازای عدم رفع واقعی تحریمها( که با توجه به مواضع طرف آمریکایی نشانه ای از آن مشاهده نمی شود) ، نوع خبط راهبردی در حوزه سیاست خارجی کشورمان محسوب می شود.
بهتر است کسانی که به فکر" احیای ظاهری برجام" در داخل کشورمان ، آن هم خدای ناکرده با اهداف انتخاباتی و جناحی هستند،نیم نگاهی به سخنان معنادار یائیر گولان و بسیاری از شخصیتهای نظامی و امنیتی در رژیم اشغالگر قدس بیاندازند!