آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا، روز چهارشنبه، ۱۹ ژانویه، مدعی شد که درخواست تضمین ایران برای بازگشت به برجام یکی از گرههای اصلی گفتوگوهای وین است.آنتونی بلینکن در این خصوص، لبه ی تیز انتقادات خود را متوجه دولت پیشین آمریکا کرد و گفت: «فکر میکنم منصفانه است بگوییم که تصمیم برای خروج از آن توافق هستهای یکی از بدترین تصمیمهایی بود که در تاریخ اخیر سیاست خارجی آمریکا گرفته شده است.»
بلینکن در ادامه گفت: «هنوز فکر میکنیم که بهترین نتیجه این خواهد بود که از طریق بازگشت به برجام، برنامه هستهای ایران را دوباره مهار کنیم.»
آنتونی بلینکن در ادامه، گزارشهایی را مبنی بر آن که ایران از آمریکا درباره ترک نکردن دوباره برجام ضمانت خواسته است، تأیید کرد و در عین حال مدعی شد :
"رئیس جمهوری کنونی نمیتواند رئیس جمهوری آینده را مقید کند. یک ملاحظه دیگر این است که ایران در این فاصله برنامه خود را گسترش داده و به توانمندی و دانشفنی بیشتری دست یافته است که دیگر حتی در صورت برگشت به برجام، آن توافقنامه مزیتهای پیشین را برای آمریکا ندارد، و افزون بر این، مشکل غنیسازی سطح بالا و به میزان فراوان است که هماینک در حال انجام است و کار را دشوار کرده است."
تضمین گریزی آشکار آمریکایی ها
رمزگشایی از اظهارات اخیر آنتونی بلینکن چندان دشوار نیست. مذاکرات وی به مرحله ای حساس و سرنوشت ساز رسیده است.تیم مذاکره کننده ی هسته ای کشورمان در این مذاکرات تاکید کرده است که تاریخ مصرف "برجام تعهد محور" دیگر پایان یافته و باید "برجام تضمین محور" را جایگزین آن ساخت. به عبارت بهتر، واشنگتن به دلیل خروج از توافق هسته ای در دوران ریاست جمهوری ترامپ، باید تضمینهایی را در حوزه های اقتصادی،فنی و عملیاتی به کشورمان ارائه دهد که در صورت تکرار این روند ( که اساسا احتمال آن نیز وجود دارد )، شاهد تکرار تجربه ی سال 2018 یعنی زمان خروج دولت قبلی آمریکا از توافق هسته ای نباشیم. با این حال، مقامات آمریکایی به عناوین مختلف تلاش می کنند تا "برجام تعهد محور" را به گونه ای احیای کنند که در هر زمان بتوانند با کمترین هزینه ی ممکن از این توافق خارج شوند.
چرا بلینکن دروغ می گوید؟
واقعیت امر این است که مقامات آمریکایی با هدف تضمین گریزی در مذاکرات وین، ادعاهایی مطرح کرده اند که هیچ یک با واقعیات جاری در حوزه سیاست خارجی آمریکا سازگاری ندارد.
به عنوان مثال، مقامات کاخ سفید مدعی هستند که در صورت عدم تصویب برجام توسط دو سوم اعضای مجلس سنا (حداقل 67 سناتور) این توافق به سندی حقوقی و لازم الاجرا در حوزه سیاست خارجی آمریکا تبدیل نمی شود.از این رو نمی توان برای دولت بعدی آمریکا در این خصوص تعیین تکلیف کرد! در نقد این ادعا باید متوجه موضوعی اساسی بود. اینکه رئیس جمهور فعلی آمریکا حداقل تا سال 2024 میلادی ( دور اول ریاست جمهوری بایدن) می تواند مطابق قانون اساسی آمریکا از اختیارات ویژه ی خود جهت ارائه ی تضمین در خصوص توافق هسته ای استفاده کند. به عبارت بهتر، در اینجا اصالت توافق برجام برای کنگره ی آمریکا اهمیتی برای ایران ندارد بلکه "هزینه ساز بودن خروج آمریکا از برجام" موضوعیت دارد. دولت آمریکا اگر بخواهد می تواند با پذیرش برخی تعهدات ، جرایم احتمالی ( در صورت خروج از برجام ) و دادن اختیارات و امتیازات از پیش تعیین شده و لازم به شرکتها و موسسات با هدف استمرار تجارت با ایران پس از خروج دوباره ی آمریکا از برجام ، هزینه های دولت بعدی آمریکا را برای عقب نشینی از توافق هسته ای افزایش دهد. با این حال رویکرد دولت بایدن در مذاکرات وین نشان داده است که کاخ سفید به صورت عامدانه ، در صدد عدم ارائه ی تضمین به ایران و دیگر اعضای باقیمانده در برجام است تا بتواند اضلاع استراتژی "مهار حداکثری "کشورمان را ترسیم نموده و محقق سازد. این بازی ، به خوبی از سوی جمهوری اسلامی ایران رصد و تحلیل شده است.
رویکرد کلان دموکراتها نسبت به برجام
بایدن در قبال ایران اهدافی دارد که با اهداف دولت ترامپ یکسان می باشد. این اهدافدر ذیل یک استراتژی خلاصه می شود آن ، مهار همه جانبه ایران قدرتمند است. بر همان اساس بایدن به صورت ذاتی قصد ندارد کمترین تحریم ضد ایرانی را در قبال کشورمان رفع یا حتی تعلیق کند. با این حال، آنچه دولت آمریکا را در پیشبرد این هدف ناکام ساخته است، اصرار جمهوری اسلامی ایران بر خطوط قرمز تعیین شده در مسیر "رفع تحریمهای ضد ایرانی" می باشد. بدیهی است که یکی از این خطوط قرمز، ارائه ی تضمین در خصوص آینده ای توافق هسته ای و افزایش هزینه های واشنگتن در صورت اراده ی دولت فعلی و آتی آمریکا در خصوص خروج از این توافق می باشد.
پیام ایران به غرب مشخص است
پیام جمهوری اسلامی ایران به واشنگتن و تروییکای اروپایی در خصوص " تضمین محوری برجام" کاملا مشخص است. اینکه تاریخ مصرف " برجام تعهد محور" پایان یافته و اکنون، واشنگتن نه تنها باید چندین نوع تضمین را در قبال آینده ی توافق هسته ای و نحوه ی رفع تحریمهای ضد ایرانی ارائه کند.
فراموش نکنیم که تضمین گریزی آشکار آمریکا در قبال برجام، از سوی دموکراتهایی انجام میگیرد که در دوران ریاست جمهوری ترامپ، مدعی بودند که وی با خروج از توافق هستهای دچار بزرگترین خبط ممکن در قبال ایران شده است!دموکراتها خود نیز بهخوبی میدانند که به دلیل ماهیت «بینالمللی» توافق هستهای، قطعا در اینجا میتوان مکانیسمهایی را طراحی کرد که هزینههای ابطال برجام توسط دولت فعلی یا آتی آمریکا شدیدا افزایش پیدا کند اما به آن تاکنون تن ندادهاند.
بدیهی است که جمهوری اسلامی ایران ذرهای از این خواسته مهم و تعیینکننده و دیگر خواستههای خود عقبنشینی نخواهد کرد.
بازگشت بدون خاصیت آمریکا به برجام امروز بیش از هر زمان دیگری محکومبه شکست میباشد. دموکراتهای کاخ سفید در زمان انعقاد توافق اولیه ی برجام نیز با اصرار بر گنجاندن مکانیسم ماشه و فراتر از آن، قرار دادن سرنوشت برجام در گروی امضا و تایید رئیس جمهور مستقر در کاخ سفید در فواصل 120 روزه، عملا این توافق را به ابزاری سیاسی مبدل ساخته و ابعاد حقوقی آن را نابود ساختند.