صفحه نخست >>  عمومی >> پرسمان
تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۰۵:۴۶  ، 
کد خبر : ۳۳۵۹۲۴

ادعا می شود در دوران پهلوی رفاه مردم قابل قبول و خوب بوده است؛ شواهد تاریخی این ادعا را می‌پذیرد؟

این حرف که گفته می‌شود «اگر زمان می‌گذشت، شاید شاه هم در مسیر خدمت قرار می‌گرفت»، بی‌اساس است. شاه حتی اگر خودش اراده می‌کرد، آمریکا و انگلیس اجازه چنین چیزی را نمی‌دادند.

این حرف هم خلاف واقعیت است که در آن دوران ملت ایران رفاه داشتند؛ خیر! کتاب «خاطراتِ علم» وزیر دربار شاه را بخوانید، او اعتراف می‌کند که ۷۰ درصد مردم ایران در روستاها هستند و در «فلاکت مطلق» زندگی می‌کنند؛ یعنی آب، حمام، آموزش، جاده هیچ امکانات اولیه‌ای نداشتند.

ما کوتاهی کردیم و حتی خاطرات افراد وابسته به پهلوی را در این زمینه منعکس نکرده‌ایم. برای مثال استاندار خراسان طی بازدید از روستاهای سرخس که مرز شوروی سابق بود، می‌گوید: «دیدم که مردم نه برق، نه آب، نه بهداشت و نه مدرسه نداشتند و هیچ امکاناتی نبود.»
۷۰ درصد جمعیت ایران در روستاها از رفاه و امکانات اولیه مثل داشتن یک حمام کوچک محروم بوده‌اند! مردم کشور فاقد ابتدایی‌ترین امکانات بشری بودند درحالی‌که ایران، اولین دارنده منابع گازی است. حتی در تهران لوله‌کشی گاز تا سال ۵۷ وجود نداشت. لوله‌کشی آب تهران هم در دوران محمد مصدق که ضد پهلوی، آمریکا و انگلیس بود، صورت گرفت. تا زمان نهضت ملی شدن صنعت نفت، مردم تهران آب خوردن خود را از جوی‌ها و آب‌انبارهای مملو از زباله و حیوانات تأمین می‌کردند.
پیش از انقلاب از لحاظ امکانات بسیار ضعیف بودیم، حتی میان دو شهر تهران و مشهد، جاده آسفالت کامل، کم‌عرض و یک‌طرفه نداشتیم و نصف این مسیر «شنی» بود. تمام بزرگراه‌های امروز، بعد از انقلاب ساخته شده است. با توجه به این حقایق تاریخی، روند استبداد در دوران پهلوی هرگز به طرف اصلاح و پیشرفت نمی‌رفت، لذا انقلاب در ایران موضوعی ناگزیر بود.
«ابوالحسن ابتهاج» رئیس سازمان برنامه و بودجه و همچنین «اسدالله علم» وزیر دربار شاه در خاطرات خود می‌گوید: «با توجه به وضع پیش آمده، مردم ایران روزی قیام خواهند کرد.» علاوه بر این بسیاری از دولتمردان پهلوی در خاطرات خود نوشته‌اند که روند مسیر اداره کشور در دوره پهلوی به سمتی می‌رود که منجر به قیام ملت ایران خواهد شد.
وقتی آمریکایی‌ها کاپیتولاسیون را ارائه می‌دهند، «باهری» وزیر دادگستری در هیئت دولت می‌گوید: «این استعمار منسوخ شده و همه می‌فهمند! مردم ایران در برابر این استعمار منسوخ شده، قیام کرده و تحمل نخواهند کرد.» بنابراین حتی وابستگان پهلوی قیام را پیش‌بینی می‌کردند.

بر این اساس حکومت پهلوی در مسیر منافع کشور و مردم قرار نمی‌گرفت...

حکومت استبدادی که از طریق کودتا روی کار آمده، هرگز در مسیر منافع مردم قرار نمی‌گیرد، چون دولت‌هایی که حامی این حکومت‌ها هستند، انتظارات ویژه دارند و می‌خواهند در یک فرصت کوتاه، بهره حداکثری ببرند. بنابراین پشتیبانان دولت استبدادی از جمله انگلیس به هیچ‌وجه اجازه نمی‌دادند که رفاه برای مردم رقم بخورد.

«ابوالحسن ابتهاج» می‌گوید: «من به آمریکایی‌ها گفتم که چرا هر سال بودجه عمرانی ایران را کم می‌کنید و فشار می‌آورید که از شما تسلیحات خریداری کنیم؟ اگر می‌خواهید تسلیحات جمع‌آوری کنید، خودتان پولش را پرداخت کنید؛ چرا از بودجه مردم کم می‌کنید؟» این یعنی حامیان دولتی که از طریق کودتا مسلط شده است، می‌خواهند در کوتاه مدت بیشترین چپاول و غارت را داشته باشند، بنابراین اجازه نمی‌دهند که سرمایه مردم صرف خودشان شود و می‌خواهند این سرمایه را غارت کنند.

به همین جهت حکومت استبدادی پهلوی در تعارض خدمت‌رسانی با مردم قرار داشت. این حرف که گفته می‌شود «اگر زمان می‌گذشت، شاید شاه هم در مسیر خدمت قرار می‌گرفت»، بی‌اساس است. شاه حتی اگر خودش اراده می‌کرد، آمریکا و انگلیس اجازه چنین چیزی را نمی‌دادند. کما اینکه در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت، شاه و خانواده‌اش در کنار مردم قرار نگرفتند.

ملی شدن صنعت نفت، یک خواسته طبیعی و حداقلی بود، اما آیا در این خواسته حداقلی، پهلوی‌ها در کنار مردم ایران قرار گرفتند؟ خیر! بلکه با کودتاگران همراهی کرده و علیه ملی شدن صنعت نفت توطئه کردند تا جایی که مصدق مجبور شد اشرف و مادر شاه را از ایران اخراج و برای شاه محدودیت ایجاد کند؛ چرا که مرتب علیه نهضت ملی شدن صنعت نفت توطئه می‌کردند. بنابراین شاه هرگز نمی‌توانست در مسیر منافع مردم گام بردارد؛ ملت ایران راهی جز این نداشت که از طریق انقلاب، به سلطه استبدادی که مورد حمایت آمریکا و انگلیس، پایان دهد.

مهر. سلیمی نمین

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات