بحث فساد سطحیترین نگاهی است که میتوان به پهلویها داشت. رژیم پهلوی خیانتهای بزرگی مرتکب شد که ملت ایران را به این جمع بندی رسانید که باید آنها را از حکومت خارج کنند. قطعاً قاجار هم فساد اخلاقی داشت؛ اما ایرانیان در نهضت مشروطه خواهان ساقط شدن قاجار نبود، چون آنها را خائن به خود نمیدانستند، اگرچه آنها را از لحاظ اخلاقی منحط میشناختند.
اما خیانتهای پهلوی را ببینید؛ «اسدالله علم» در خاطرات سال ۴۹ درباره جدایی بحرین از ایران میگوید: «شاه به من گفت که هرگز تن به جدایی بحرین از ایران نمیدهم چون این خیانت است.» اما بعد که انگلیس به شاه دستور میدهد او تسلیم میشود و بحرین را در اختیار آنها قرار میدهد. وقتی مردم این خیانت را فهمیدند دیگر این رژیم برایشان قابل تحمل نبود.
پهلویها در زمینههای مختلف بیهویتی خود را نشان دادند و بدون هیچ جنگی بخشهایی از خاک ایران را آن هم به دستور بیگانگان، به دیگران بخشیدند.
همچنین در سیستان و بلوچستان «دشت ناامید» را به دستور آمریکا واگذار کردند، در دوران پهلوی اول نیز، «کوههای آرارات» را به ترکیه بخشیدند. پهلویها در زمینههای مختلف بیهویتی خود را نشان دادند و بدون هیچ جنگی بخشهایی از خاک ایران را آن هم به دستور بیگانگان، به دیگران بخشیدند.
در زمان پهلوی اول انگلیسیها میخواستند یک خط دفاعی در برابر اتحاد جماهیر شوروی ایجاد کنند، اتحادی بین ترکیه، عراق، ایران و افغانستان به وجود آوردند. وقتی انگلیسیها این اتحاد را میخواستند به وجود بیاورند ترکها امتیازی از انگلیسیها میخواستند، چون میخواستند در برابر همسایه شمالی خود قرار بگیرند و از مزایایی محروم شوند.
انگلیس میخواست یک خط دفاعی برای منافع خود ایجاد کند و باید هزینه آن را خودش پرداخت میکرد؛ اما هزینه این کار را ملت ایران پرداخت کردند. به رضاخان دستور دادند که مناطق نفت خانقین را به عراق، ارتفاعات آرارات به ترکیه و دشت ناامید را به افغانستان بدهد تا آنها انگیزهمند بشوند که آن خط دفاعی ایجاد کنند. متأسفانه در دوران پهلوی دوم نیز بخش دیگری از خاک ایران به افغانستان داده شد. حضور ۵۰ هزار مستشار آمریکایی که همه امور کشور دست مستشاران آمریکایی بود. همه این موارد برای ملت ایران تحقیرآمیز و خفت بود.
موارد زیادی وجود دارد که جوانان مطالعه کنند تا بدانند در دوران تسلط آمریکاییها چه وضعیتی بر کشور حاکم بوده است. اینها مسائلی است که ملت ایران را به حد یک انفجار کشاند. صرفاً مسئله اخلاقی به میان نبوده است. اگر پهلوی به ملت ایران خیانت نمیکرد و فقط فساد اخلاقی داشتند ملت ایران آن را به نوعی تحمل میکرد.
بحث فساد نبود بلکه بحث خیانت پهلوی بود و ملت ایران به این جمع بندی رسید که پهلویها هیچ «عرق ملی» ندارند. اگر پهلوی عرق ملی داشت در نهضت ملی شدن صنعت نفت کنار ملت ایران میایستاد یا وقتی به آنها بیگانگان گفتند که خاک ایران را تسلیم کنید در برابر آنها مقاومت میکردند. فقط کسی که به ایران تعلق ندارد به این راحتی به جدایی بخشی از خاک ایران تن میدهد؛ آن هم نه در جنگ، بلکه در شرایط صلح و به دستور بیگانگان!
در مورد جواهر سلطنتی تنها پهلویها بودند که به ملت ایران خیانت کردند و بخشی از آن را به سرقت بردند. این کاری بود که پادشاهان قبل نکرده بودند، آنها جواهرات سلطنتی را امر مقدسی میدانستند. قاجار در بدترین و سختترین شرایط به جواهرات سلطنتی دست نزدند. اما پهلوی اول و دوم دست اندازیهای بسیار جدی به این سرمایه ملت ایران داشتند.
مهر- سلیمی نمین