آقای خامنهای حتی وقتی در جیرفت دوران تبعید خود را میگذراند، نسبت به اتفاقات و کنشهای بزرگان دقت نظر داشت و به آنان نامهنگاری میکرد؛ از جمله درباره کشتار رژیم در 17 شهریور 1357. در شرایطی که صدای شکسته شدن استخوانهای رژیم به گوش میرسید، شخصیت پرطرفداری، مثل آیتالله شریعتمداری در سخنرانیاش از تندروها انتقاد کرده بود که آقای خامنهای برای او نامهای نوشت.
«روش آقای شریعتمداری این بود که با اظهارات خود سعی میکرد هم رژیم را راضی کند، هم مردم را. طبیعت اظهارات وی طوری بود که معمولاً رضایت رژیم را بیشتر مدنظر داشت، زیرا رژیم مفهوم آنها را میفهمید و بهرهبرداری لازم را میکرد، اما مردم ممکن بود با یک موضعگیری ضعیف و شکننده سرگرم شوند. تعبیر«تندروها» در آن شرایط بسیار خطرناک بود؛ چرا که اگر بر سر زبانها میافتاد، همه پیروان راه انقلاب به عنوان تندروها معرفی و محکوم میشدند. لذا نامهای به وی نوشتم و گفتم این اظهارات بهانهای به دست رژیم میدهد تا به نام مبارزه با افراطیگری انبوه جمعیت خروشان را از دم تیغ بگذراند و در چنین شرایطی مسئولیت این قتل عام به عهده شما خواهد بود. وقتی نامه را به پایان بردم و آن را امضا کردم، هنوز آن را نفرستاده بودم که خبر کشتار 17 شهریور در میدان ژاله تهران رسید. در حاشیه آن نامه نوشتم؛ این آغاز عملیات نابودسازی تندروهاست.»
منبع: روایتی از زندگی و زمانه
حضرت آیتالله خامنهایـ جعفر شیرعلینیا