رونمایی از یک بحران در عمق اراضی اشغالی

پایگاه خبری "میدل ایست مانیتور" در گزارشی به مساله وجود تفرقه شدید و قطبی گرایی میان سیاستمداران و شهروندان اسرائیلی، به مثابه یک بحران عمیق و کاملا جدی در عمق اراضی اشغالی پرداخته و از نگرانی شدید رهبران اسرائیلی از این بحران و تبعات وخیم آن که حتی می تواند به فروپاشی و انفجار از درونِ رژیم اسرائیل نیز ختم شود، اشاره می کند.

میدل ایست مانیتور به این نکته می پردازد که بسیاری از سیاستمداران و رهبران اسرائیلی در شرایط کنونی، از محبوبیت چندانی در میان شهروندان صهیونیست برخوردار نیستند و این مساله در ماه ها و سال های اخیر، جلوه های خشونت بار خود را در موارد مختلفی به نمایش گذاشته است. 

میدل ایست مانیتور در این رابطه می نویسد:
«قبل از تشکیل دولتِ ائتلافی بی ثبات و به شدت شکننده رژیم اسرائیل در سال گذشته، رژیم اشغالگر قدس، در دو سال، اقدام به برگزاری چهار دوره انتخابات با هدف تشکیل دولتی برای جایگزینی با دولت "بنیامین نتانیاهو" کرد. حتی پس از انتخابات چهارم هم هیچکدام از احزاب اسرائیلی موفقیتی در کسب کرسی های لازم در پارلمان اسرائیل(کنست) جهت تشکیل یک دولت قدرتمند و متکی به یک حزب و یا حتی یک دولت ائتلافی پُر توان و نیرومند، به دست نیاوردند. 
واقعیت این است که شهروندان اسرائیلی وقتی می خواهند، تصمیم بگیرند تا در انتخابات رژیم اسرائیل رای بدهند، با چالش های فراوانی رو به رو می شوند. اسرائیل اکنون از طیفی از احزاب مختلف و متنوع که هر کدام اهداف و منافع متفاوتی نیز دارند، تشکیل می شود. مساله ای که تا حد زیادی، نمودی عینی از جامعه بحران زده و پر از شکاف اسرائیل و شهروندان آن است. در این چهارچوب، سیاستمداران اسرائیل از احزاب بزرگ این رژیم در حالی که کرسی های حداقلی را در انتخابات کسب می کنند، باید با دیگر احزاب کوچک جهت تشکیل یک دولت ائتلافی مبارزه کنند و در چالش به سر برند. مساله ای که تاکنون بارها به شکست انجامیده است. آن ها حتی گاهی وقت‌ها مجبورند تا با رقبای خونی و جدی خود متحد شوند. در این رابطه به طور خاص می توانیم به نمونه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر سابق اسرائیل و رهبر کنونی حزب لیکود و اتحاد وی با "بنی گانتس" وزیر دفاع کنونی این رژیم اشاره کنیم(اتحادی که در اواخر دولت نتانیاهو برقرار شد).  

نتانیاهو و گانتس به شدت مخالف یکدیگر بودند اما مجبور به تشکیل یک دولت ائتلافی شدند. در این راستا، منافع شخصی و تفاوت دستورکارهای آن ها موجب شد تا اتحادشان فرو بپاشد و اسرائیل مجبور به برگزاری چهارمین انتخابات خود صرف دو سال شود که در نهایت ختم به تشکیل دولت کنونی این رژیم شد. تقریبا تمامی اسرائیلی ها می دانند که دلیل اصلی وقوع اتفاقاتی از این دست، این است که رهبران و سیاستمداران اسرائیلی سعی دارند تا دولت را به تسخیر و تحت کنترل منافع شخصی خود درآورند. سیاستمدارانی که جهت تامین منافع و خواسته های خود، حاضر به انجام هر اقدام کثیفی نیز هستند. در این رابطه به عنوان مثال نیویورک تایمز می نویسد: «نتانیاهو با به راه انداختن شوها و تحرکات سیاسی مختلف، فقط و فقط سعی دارد تا زمینه را جهت تداوم حضور خود در قدرت فراهم کند. وی اینطور فکر می کند که اگر همچنان در دفتر نخست وزیری اسرائیل باقی بماند، می تواند از شر پیگرد قضایی علیه خود به دلیل اقدامات مفسدانه اش در امان بماند. ناظران معتقد هستند که وی می خواهد، مدام اسرائیل را در گیرو دار برگزاری انتخابات مختلف حفظ کند تا در نهایت، در کرسی خود ابقا شود و در مقام نخست وزیر اسرائیل از هرگونه پیگری در امان بماند.» در این راستا، "گاییل تالشیر"، استاد علوم سیاسی دانشگاه عبری بیت المقدس می گوید: «من هیچ متفکر و تحلیلگر شناخته شده ای را نمی شناسم که به طور خاص در مورد چهار دوره انتخابات اسرائیل طی سال های اخیر بگوید که نتانیاهو هدفی جز رهاسازی خودش از محاکمه قضایی دارد. در واقع، این انتخابات صرفا در راستای اهداف و منافع شخصی نتانیاهو قرار دارند.»

با نگاه به دیگر سیاستمداران اسرائیلی از جمله آن هایی که اکنون نیز همچنان در قدرت هستند، می توان گفت که به غیر از نتانیاهو، دیگر سیاستمداران اسرائیل نیز عملا فقط و فقط به منافع خود اهمیت می دهند و نه شهروندان صهیونیست و نه حتی خودِ رژیم اسرائیل برای آن ها مهم نیست. این رویه های حاکم میان سیاستمداران اسرائیلی عملا در جامه اسرائیل نیز نمود یافته است. جامعه ای که سال هاست از تبعیض های نژادی مزمن و وخیمی رنج می برد. 

جامعه اسرائیل در شرایط کنونی به شدت به دلایل نژادی دچار تفرقه شده است و این مساله عملا دولت و جامعه این رژیم را در آستانه فروپاشی قرار داده است. این مساله به ویژه در سخنرانی های رهبران اسرائیلی به مناسبت های مختلف به وضوح قابل مشاهده است. به طور خاص "نفتالی بنت"، نخست وزیر کنونی اسرائیل در جریان یک سخنرانی خود گفته است که اسرائیل سال هاست که از دوران وحدت اعضای جامعه خود دور شده و هر کس در جامه اسرائیل در پی منافع خود است. مساله ای که از دید وی یک موضوع هشدار آمیز برای کلیت و موجودیت رژیم اسرائیل است. دیگر مقام های اسرائیلی، نظیر "یائیر لاپید" ، وزیر خارجه و بنی گانتس، وزیر دفاع اسرائیل نیز مدام بر اینکه جامعه اسرائیلی باید متحد شود، تاکید دارند. جالب اینکه وقتی نفتالی بنت در سخنرانی اخیر خود در اراضی اشغالی در حال دعوت کردن اسرائیلی ها به وحدت بود، خانواده های نظامیان کشته شده صهیونیست  فریاد می زدند که "شما باید از خود خجالت بکشید...ما از شما متنفریم...گمشو بیرون... تو نباید برای سخنرانی به اینجا می آمدی."

حتی وزیر کشور اسرائیل "آیلت شاکد"، نیز در جریان یک سخنرانی که در قالب آن شهروندان اسرائیلی را به وحدت فرا می خواند، توسط برادر یکی از سربازان کشته شده اسرائیل مورد حمله قرار گرفت. فرد حمله کننده از وزیر کشور اسرائیل خواست که "خجالت بکشد" و مکان سخنرانی را هر چه سریع تر ترک کند. وی سخنرانی های مقام های اسرائیلی با محوریت وحدت میان اسرائیلی ها را نوعی آب دهن انداختن روی شهروندان اسرائیلی دانسته بود. بنی گانتس نیز در رابطه با سخنرانی های خود و دعوت از اسرائیلی ها، جهت ایجاد و برقراری وحدت با هشدارهای فراوانی رو به رو شده است و با این حال، او نیز به خوبی فهمیده که سطح نفاق و پراکندگی در جامعه اسرائیل به قدری بالاست که عملا به خطری برای موجودیت رژیم اسرائیل تبدیل شده است. 

به طور کلی این طور به نظر می رسد که تبعیض های نژادی و عدم وحدت میان شهروندان و رهبران اسرائیلی، به یک بیماری مزمن تبدیل شده و عملا اسرائیل را به موجودیتی هزاران تکه تبدیل کرده که هر آن احتمال فروپاشی و انفجار آن از درون می رود. درست به همین دلیل است که سیاستمداران اسرائیل با درک این خطر، مدام از اسرائیلی ها می خواهند تا اختلافاتشان را کنار بگذارند. با این حال، فقدان وحدت میان رهبران و سیاستمداران اسرائیلی و قطبی گرایی شدیدِ حاکم در جامعه اسرائیل، باعث تفرقه و تشنج بیشتر در جامعه اسرائیل و تسهیل روند فروپاشی رژیم اسرائیل می شود.»