جشنوارههای خارجی چندسالی است که روی خوش به فیلمهای ایرانی نشان میدهند[...]
جشنوارههای خارجی چندسالی است که روی خوش به فیلمهای ایرانی نشان میدهند، اما نه هر فیلمی؛ هرچقدر که فیلم سیاهتر و وضعیت بغرنجتری از خانواده یا جامعه ایرانی به نمایش بگذارد، برای این جشنوارهها جذابتر است. همین موضوع و نگاه حاکم بر جشنوارههای خارجی باعث شده تا فیلمسازان ایرانی هم برای خوشامد مذاق این جشنوارهها و بردن جایزه از آنها، به سمتی حرکت کنند که تمام نگاهشان و تلاششان بازنمایی سیاهیهای جامعه ایرانی باشد. جشنواره کن یکی از مهمترین جشنوارههای سینمایی دنیاست که تاکنون هفتادوپنج دوره آن برگزار شده است و تاکنون فیلمهای ایرانی موفق به کسب 40 جایزه در بخشهای مختلف آن شدند. اگرچه «طعم گیلاس» عباس کیارستمی با بردن نخل طلایی کن و «قهرمان» اصغر فرهادی با بردن جایزه بزرگ هیئت داوران مهمترین موفقیتهای فیلمهای ایرانی در این جشنواره بوده است. جشنواره کن، جشنواره برلین و مراسم اسکار سه جشن بزرگ و رویداد مهم سینمایی دنیا هستند که همواره بازیگران و کارگردانان بزرگ سینما تلاش بسیاری برای ارائه آثار خود در آن و مطرح کردن نام خودشان دارند. سینماگران ایرانی هم که نمیخواهند از این قافله عقب بمانند، به خوبی فهمیدهاند که راه موفقیت در این جشنوارهها سیاهنمایی و بازتاب شرایط غیرواقعی از جامعه ایرانی در قاب تصویر سینمایی است. برای نمونه، آثاری مثل فروشنده، جدایی نادر از سیمین، کسی از گربههای ایرانی خبر نداره، و همین فیلم اخیر برادران لیلا، همگی آثاری هستند که با بازنمایی غیرواقعی از جامعه ایرانی، وضعیت حاکم بر خانواده و جامعه ایرانی را وضعیتی آشفته، درهم، عصبی و خشن و غیرآزاد معرفی میکند و نشان میدهد چگونه جامعه ایرانی باید برای همه چیز دست و پا بزند و آخرش هم به جایی نرسد! در برخی از این فیلمها بر برخی معضلات غیر اخلاقی جامعه به اندازهای غلو شده که این گونه تصور میشود آحاد جامعه درگیر چنین موضوعاتی هستند؛ وجود آسیبهای اجتماعی در هر جامعهای قابل کتمان نیست، اما شکل غلو شده و اغراقآمیز آن بدون شک، تأثیر مثبتی بر نگاه خارجیها به جامعه ایرانی نخواهد داشت. نکته مهمی که در این خصوص وجود دارد این است که فیلمنامهنویسان و کارگردان ایرانی به جای اینکه در آثار خود به دنبال بنمایههای اصیل ایرانی و اسلامی باشند که بسیار غنی و قابل توجه هم هستند، بیشتر توجه و نگاه خود را متوجه خواست جشنوارههای غربی از سینمای ایران کردهاند و با توجه به نگاه سیاسی این جشنوارهها در تقدیر از آثار ضد جامعه ایرانی، فیلمسازان ایرانی نیز در همین مسیر گام برمیدارند. فارغ از جنبههای فنی فیلمهای مذکور که در نوع خود فیلمهای به نسبت قوی هم هستند، اما موضوع این است که آسیبهایی که این فیلمها بر جامعه میگذارند، کاملاً مخرب و مضر است. تجربه نزدیک به چهار دهه نشان داده، معمولا فیلمهایی در جشنوارههای خارجی موفق هستند که در آنها چهره مثبت از خانواده و جامعه ایرانی ترسیم نشده است. اتفاقی که در «فروشنده» رخ داده است. در این فیلم میبینیم که خانواده ایرانی به شدت متزلزل و عصبی است، این خانواده به مشکلات خود نمیاندیشد، بلکه تنها با عصبیت و ناامیدی امور خود را میگذراند. این امر کاملا مغایر با خانوادهای است که در سبک زندگی ایرانیـ اسلامی شاهد آن هستیم.