درگیریهای داخلی در عراق که روزهای گذشته شاهد آن بودهایم، بازار تحلیل را برای عدهای داغ کرده است؛ به خصوص حالا که در آستانه فرارسیدن اربعین حسینی و هفته دفاع مقدس هستیم، برخی سعی دارند با یادآوری روزهای جنگ ایران و عراق، بذر کینه را در دلها بکارند؛ از این رو در وهله نخست، به تحریف وقایع هشت سال دفاع مقدس دست زدهاند. به تازگی، در فضای مجازی کشور، این جمله به وفور به چشم میخورد که «در دوران جنگ، مردم عراق علیه مردم ایران بودهاند؛ در حالی که رزمندگان ما در جنگ با صدام و رژیم بعث جنگیدهاند.» اما واقعیت چیست؟ در زمان جنگ مردم عراق و ایران چه روابطی با یکدیگر داشتند؟ رسیدن به پاسخی دقیق نیازمند آن است که به تاریخ رجوع کنیم. به هر حال در طول تاریخ، از زمان فروپاشی عثمانی و شکلگیری دولت عراق در غرب ایران، اختلافات ارضی، مرزی، مسائل قومیو نژادی همانند مناقشة عرب و عجم و... از جمله عوامل اصلی تنش بین دو کشور در 50 سال اخیر به شمار میآیند.
فراز و فرود روابط ایران و عراق
با این حال، روابط دو کشور همیشه هم در سطحی نامطلوب قرار نداشته و در تاریخ روابط ایران و عراق نقاط قابل اتکایی نیز یافت میشود. بررسی اینکه در کدام مقاطع زمانی، میاناین دو کشور همسایه، اختلاف و درگیری پیش آمده، مجالی دراین گزارش ندارد؛ چرا که موضوع قابل اهمیت پاسخ به شبهاتی است که در خصوص روابط مردم ایران و عراق در دوران جنگ تحمیلی مطرح شده است. برای تبیین این موضوع ابتدا این موضوع را بررسی میکنیم که حزب بعث چگونه پدید آمد و دراین راستا برخورد صدام با مردم عراق در زمان جنگ تحمیلی با ایران چگونه بود و مردم عراق نیز نسبت به ایرانیها در دوران هشت ساله جنگ، چه رفتاری داشتند؟
جنایات صدام علیه مردم عراق
نقل است که صدام حسین برای تثبیت موقعیت خویش در کشور و ایجاد رعب و وحشت نزد اذهان عمومی بارها اقدام به تسویه حسابهای خونینی در سطح کشور کرده است؛ تسویههایی که گاهی حتی دامان نزدیکترین اشخاص به شخص رهبر عراق را نیز گرفته است. هر گونه خطر یا خیانت به شخص صدام حسین با مرگ طرف مقابل پاسخ داده میشد؛ از این رو اسناد و مدارک تاریخی گواه این است که صدام حسین در اثنای جنگ با ایران، 90 نفر از اعضای خانواده حکیم را دستگیر و 16 نفر از آنها را در سال 1361 اعدام کرد تا ازاین طریق بر محمد باقر حکیم برای توقف مبارزه علیه رژیم بعث فشار وارد کند. همچنین «عبدالرزاق ناجیالشمری» در شبکه الفرات گفت: «همه اقشار جامعه عراق از جنایتهای رژیم سابق رنج بردند و برخی از گورهای دستهجمعی خودسرانه نبش شدند.» وی با اشاره بهاینکه بقایای اجساد شهدایی در داخل لولههای فاضلاب و خودروهای زیرزمینی در جرف الصخر و شهر الخضر به دست رژیم سابق پیدا شده است، افزود: «همچنین یک گور دستهجمعی در نزدیکی آرامگاه الامام بکر در داخل یک گودال بسیار بزرگ پیدا کردهایم که بر روی آن زبالههای پزشکی ریخته بودند تا از کشف آن جلوگیری شود.» الشمری ادامه داد: «در قبرستان المحاویل والبزل، هزاران شهید انتفاضه شعبانیه را پیدا کردیم و در شهرهای الجرف والخضر نیز گورهای دستهجمعی دیگری پیدا شده است.» مدیر بنیاد شهید استان بابل عراق با اشاره بهاینکه جستوجوی بیرویه گورهای دستهجمعی در سال 2006 میلادی متوقف شد، فاش کرد: «سه نفر از افرادی که زنده در یک قبرستان دستهجمعی دفن شدند، فرار کردهاند و برخی از بی گناهان نیز با چرخ گوشت اعدام و در رودخانه انداخته میشدند.» الشمری در پایان گفت: «بیش از 1500 خانواده شهدای انتفاضه شعبانیه غرامتی دریافت نکردهاند.» از سوی دیگر استفاده از تسلیحات شیمیایی در شمال و جنوب عراق در دهه 60 و ترور بسیاری از شخصیتهای مخالف عراق در خارج از این كشور، از جمله حاج السلمان در سال 1365 تنها گوشهای از جنایات صدام علیه مردم خود در دوران هشت سال جنگ تحمیلی با ایران است که او را در فهرست جنایتکاران قرن بیستم جای داده تا از هیتلر، موسولینی و پل پوت پیشی بگیرد.
خفقان علیه حوزه نجف
حوزه علمیه نجف اولین حوزه علمیه شیعیان است که در قرن پنجم هجری تأسیس شد. از آن زمان افراد بسیاری از ایران برای کسب علوم دینی به شهر نجف هجرت کردند. بسیاری از استادان حوزه علمیه نجف نیز روحانیون و علمای ایرانی بودند. بسیاری از مردم نیز برای ملاقات با مراجع تقلید و فقیهان عازم نجف و کربلا میشدند. در این میان، بررسی رفتار صدام با حوزه علمیه نجف بسیار مهم و قابل توجه است. صدام حسین افزون بر کشتار و جنایت بیحد و اندازه مردم عراق، جو خفقانی را علیه علمای حوزه علمیه نجف به راه انداخته بود. او بعد از جنگ هشت ساله علیه ایران، شروع به سركوب شیعیان عراق كرد و با جنایات وحشیانهای بسیاری از علمای بزرگ شیعه را حبس کرد و به شهادت رساند، به گونهای که وحشت سراسر كشور عراق را فرا گرفت. در این جو اختناق، شیعیان به خصوص علما و از جمله حضرت آیتالله سیستانی شروع به تدریس و تربیت شاگردان و رسیدگی به مشكلات مردم کردند.
مهربانی مردم عراق با ایرانیها
از هیچ نگاهی پوشیده نیست که مزدوران غربی و آمریکا و البته برخی از دول عربی، با تحریک صدام علیه جمهوری اسلامی تازه نفس، خود را پشت جنگ نیابتی رژیم بعث عراق علیه ایران پنهان کردند غافل از اینکه مؤمنان عراقی در سایه ظلم و ستم صدام مخالف جنگ با برادران ایرانی خود بوده و تا آنجا که توانستند از رفتن به جنگ امتناع کردند. نقل است که آن زمان یک مؤمن عراقی با وجود اجبار صدام، به جبهه جنگ علیه ایران نرفت، به همین دلیل نیروهای بعث فرزندان او را در باغچه خانهاش سر بریدند. در توضیح بیشتر شرایط مردم عراق در زمان جنگ با ایران، کاظمیه البدری، دختر شهید عراقی در گفتوگویی که به تازگی منتشر شده خاطراتی دراین باره بیان کرده و گفته است: «نیروهای بعث قصد داشتند به زور پدرم را به جنگ علیه ایران بفرستند، اما او مخالفت میکند، نیروهای بعث پدرم را دستگیر میکنند و تصمیم میگیرند ایشان را به زندان ببرند. در طول مسیر، ایشان مورد شکنجه جسمی و روحی قرار گرفتند و در همان مسیر قبل از ورود به زندان به شهادت میرسند. ما و بسیاری از عراقیها در آن زمان دوست داشتیم به ایران سفر کنیم، اما نیروهای بعث به راحتی اجازه نمیدادند که عراقیها به ایران بیایند. یکی از برادرانم ابورحمان را به زور به جنگ علیه ایران بردند، او سعی میکرد به سمت رزمندگان ایرانی تیراندازی نکند، تااینکه یکی از نیروهای بعث متوجه میشود و برادرم را دستگیر کرده و شش ماه در زندان ابوغریب زندانی میکنند و بالاخره بعد از رایزنیها و دادن پول توانستیم او را از زندان نجات دهیم.»
خدمات شیعیان عراق در ایام جنگ
با نگاهی به گذشته درمییابیم که مهربانی و خدمت مردم عراق نسبت به ایرانیها در دوران خفقان صدام، در مناسبتهایی همچون اربعین حسینی به اوج خود میرسد. در اربعینهایی که مصادف با دوران جنگ تحمیلی نیز بود، زنان و مردان مؤمن عراقی، در تاریکی شب برای زائران نشانه میگذاشتند و مخفیانه زائر را برای پذیرایی به خانه خود میبردند؛ حتی به زائران امداد و کمک هم میشد و اهالی روستاها و ساکنان خانههای در مسیر، درها را میگشودند و بساط پذیرایی را آماده میکردند و بهصورت پنهانی زائران حسینی را پذیرایی میکردند و وقتی مأموران بعثی به خانههایشان میریختند، میگفتند که اینها مهمانان ما هستند. درصورتی که اگر صدام از چنین روندی با خبر میشد، برخورد سخت و وحشیانهای از خود نشان میداد. بنابراین اغلب نمیدانند پیادهروی اربعین که امروزه شکوه جهانی دارد، روزگاری مخفیانه بود و خطر حبس و اعدام داشت و حتیاینطوری بود: «گاهی بعثیها بهمحضاینکه زائر پیاده اربعین را مییافتند، وی را به قتل میرساندند.» اکنون سالها از سقوط و سرنگونی دیکتاتور قرن میگذرد. سالهاست که درایام عزاداری سالار شهیدان به خصوص اربعین حسینی، کربلا، به میعادگاه دو ملت ایران و عراق تبدیل شده است که تجلیگر وحدت و همدلی است و نشان از آن دارد که قدرت شیعه مانع ازایجاد هر گونه فتنه میان این دو ملت شده است.
فتنه علیه دو ملت ایران و عراق
اوج همدلی و شکوه پیادهروی اربعین، باعث شد تا رسانههای بیگانه در هر دو کشور این مسئله را مطرح کنند که مگر شما با یکدیگر نجنگیدهاید و بسیاری از عزیزانتان را دراین مسیر از دست ندادهاید؛ پس چرا باید با یکدیگر ارتباط داشته باشید؟ آنها بیان نمیکنند که دشمنی ایران با بعثیهایی بود که یک دنیا را در حمایت خود داشتند، و نه این افرادی که جانانه از زائران اربعین میزبانی و «حبالحسین یجمعنا» را معنا میکنند. حتی در همان زمان جنگ هم بسیاری از عراقیها به صف جبهههای ایرانی پیوستند و با حزب بعث جنگیدند.ازاین رو در پیاده روی اربعین، نه رنگ و بویی از هشت سال جنگ در دهه 60 وجود دارد، نه خصومتی میان مردم ایران و عراق.
شعار اربعین ۱۴۰۱ «انا من حسین»
اکنون در آستانه فرا رسیدن ایام اربعین، رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در عراق در آیین رونمایی از شعار اربعین ۱۴۰۱ «انا من حسین» تأکید کرد: «راهپیمایی اربعین محور وحدت دو ملت ایران و عراق است.» حجتالاسلام اباذری، رایزن فرهنگی ایران در عراق نیز در بخش دیگراین مراسم، گفت: «با توجه به تجربیاتی که در زمینه زیارت اربعین دارم، سه مؤلفه را دراین زیارت مهم میدانم. اولین نکته این است که زائر اربعین باید توشه معنوی برداشته و ما نیز به عنوان دستگاههای اجراییاین فرآیند به او کمک کنیم. نکته دوم در زیارت اربعین تلاش کنیم نفعی برای دو کشور وجود داشته باشد. اربعین محور وحدت بین ایران و عراق است و میتواند کشورها را به هم متصل کند.» وی اظهار داشت: «تشکر از نیروهای امنیتی و عتبههای حسینی، علوی، عباسی از دیگر مواردی است که باید لحاظ شود. لازم است به قوانین مردم عراق احترام گذاشته و با مدارک درست به کشور آنها پا بگذاریم، استقلال عراق را حفظ کرده و بهتر است در فضای اربعین همه فعالان فرهنگی با این دستور کار پیش روند.»
نتیجهگیری
در روزهای گذشته، عراق صحنه درگیریهای داخلی بود. انتخابات پیش از موعد در عراق و ادعای تقلب در آن و نیز تشکیل نشدن دولت مقتدی صدر، دلیلی بر افزایش تنش دراین کشور شده بود. این اتفاقات موجب شد تا ارتش رسانهای عبری، عربی، غربی به خط شوند و به گسترش اعتراضات دامن بزنند؛ با این هدف که از هم زمان شدن اربعین حسینی و هفته دفاع مقدس در ایران، موج دیگری از فتنهانگیزی میان این دو ملت را رقم بزنند. در صورتی که دشمنان کوردل فراموش کردهاند پس از سقوط صدام، روابط مردم ایران و عراق افزایش پیدا کرد و با رونق گرفتن راهپیمایی جهانی اربعین حسینی ارتباطات مردم ایران و عراق وارد دورهای طلایی شد که رقمزننده نظم نوینی در منطقه خواهد بود.