صفحه نخست >>  عمومی >> پرسمان
تاریخ انتشار : ۰۱ مهر ۱۴۰۱ - ۰۵:۰۲  ، 
کد خبر : ۳۴۰۱۴۷

مسأله، نظم امریکایی است!

مواجهه غرب و امریکا با ایران اسلامی در بیست سال گذشته همزمان از دالان دو موضوع صورت گرفته است؛ یکی آنچه که پرونده هسته‌ای ایران نامیدند و دیگری پرونده کذایی حقوق بشر!

به عبارت روشن‌تر، این دو موضوع - بخوانید دو پروژه و پرونده‌سازی امریکا علیه ایران- با هدف هجمه و حمله به محکمات جمهوری اسلامی است تا با اهرم فشار بتوانند مسیر پیشرفت و حرکت ملت ایران را   متوقف کنند؛ چرا؟ چون به قول فارین پالیسی، این کشور زیر بلیت امریکا و قدرت‌های غربی نرفته است. برای همین، مسأله؛ هسته‌ای شدن و ایران هسته‌ای یا بحث حقوق بشر نیست، مسأله «ایران اسلامی» است که زیر بار حکمرانی سکولار و لیبرال نرفته و تلاش کرده حکمرانی دینی را از حاشیه به متن بیاورد. بنابراین از سطح مواجهه ظاهری دشمنان با ایران اسلامی باید به عمق تحولات و اهداف استراتژیک رفت تا اصل داستان روشن‌تر شود. همچنانکه در فتنه اخیر و آشوب‌ها و اغتشاشاتی که دشمن در پشت سر آن ایستاده بود و سناریوهای مختلف و پیچیده و چندلایه را به صحنه آورد، مسأله اساساً حجاب و آنچه که آزادی زنان می‌نامند، نبود.
اجازه بدهید به موضوع اصلی این نوشته بازگردیم و ببینیم پرونده‌سازی هسته‌ای و حقوق بشر به موازات یکدیگر چه نقطه‌ای را نشانه رفته و دشمن در بستر «جنگ ترکیبی» (Hybrid War) چه هدفی را در سر می‌پروراند؟
ماجرا از این قرار است که دشمن می‌خواهد با فشارها و تحریم‌های فزاینده به بهانه هسته‌ای یا حقوق بشر در گام اول، ایران اسلامی را مهار کند و در گام بعدی، کلیشه‌های حکمرانی خودش را به ایران تحمیل نماید. یعنی حتی اگر الگوی ولایت فقیه هم حاکم باشد فقط «صورت» و ظاهر آن باشد و «سیرت» آن را بر نمی‌تابد.
همچنان که به مناسبتی، رهبر بصیر انقلاب به این موضوع پرداختند و با اشاره به اینکه هدف دشمن، استحاله جمهوری اسلامی ایران و تغییر باطن و سیرت، با حفظ صورت و ظاهر آن است؛ بر این نکته مهم تأکید فرمودند: «در چهارچوب اهداف جنگ نرمِ دشمن، باقی ماندن نام «جمهوری اسلامی» و حتی حضور یک معمم در رأس آن مهم نیست، مهم آن است که ایران تأمین‌کننده اهداف امریکا، صهیونیسم و شبکه قدرت جهانی باشد».
(20/7/ 1394)
بنابراین در موضوع هسته‌ای وقتی به برجام رسیدیم، قرائن و شواهد غیرقابل انکار نشان می‌داد که هدف دشمن از برجام، حل شدن آنچه که پرونده هسته‌ای نامیدند، نبوده و بلکه هدف اصلی، انقلاب زدایی بوده است. یعنی ایران اسلامی از اصول و محکمات خودش عقب نشینی کند و به سازش تن دهد و به اصطلاح این سبک و سیاق جابیفتد که نباید در برابر زورگویی و قلدرمآبی غرب، مقاومت کرد. دقیقاً تفاوت «نرمش قهرمانانه» با توافق به هر قیمتی در اینجاست که عیان و نمایان می‌شود. از همین رو؛ دولت سیزدهم به‌دنبال یک توافق متوازن است که هم تحریم‌ها برداشته شود و هم راه زیاده خواهی طرف مقابل را ببندد. از سوی دیگر؛ به موازات مسأله هسته‌ای، دشمن همواره مسأله حقوق بشر را بر ضد کشورمان پیش کشیده است و در اینجا نیز هدف دشمن، فقه زدایی از قوانین است تا قوانین کشور به سمت قوانین سکولار و منهای آموزه‌ها و احکام اسلامی، حرکت نماید. خب! تصور کنید «انقلاب زدایی» با مسأله هسته‌ای و «فقه زدایی» با مسأله حقوق بشر اتفاق بیفتد، آن وقت است که ایران اسلامی برای حکمرانی سکولار و لیبرال خطری ندارد. حالا از این زاویه به اغتشاشات و آشوب‌های اخیر به بهانه آزادی حجاب و نظایر آن بنگرید. مسأله این است که وقتی مقامات غربی و رسانه‌ها و شبه رسانه‌های آنها آشکارا و بدون ملاحظه به صحنه می‌آیند و فضای افکار عمومی ما را به‌صورت جهت‌دار بمباران خبری می‌کنند و شایعه و شبهه و دروغ را پمپاژ می‌نمایند و برای ماجرای تلخ  فوت یک دختر ایرانی اشک تمساح می‌ریزند؛ مسأله فراتر از فضاسازی‌های رسانه‌ای است. بنابراین طبیعی است که مثلاً جناب گزارشگر حقوق بشر در امور ایران (جاوید رحمان) به میدان بیاید و به موضوع حجاب اسلامی حمله کند. مسأله این است که نمی‌خواهند یک کشور با مدل حکمرانی اسلامی به جمع کشورهای قدرتمندی بپیوندد که نظام سرمایه‌داری و نظم امریکایی را به چالش بکشند و نظم جدیدی در اندازند که بیش از پیش افول امریکا را نشان بدهند. نکته کلیدی و راهبردی این است که پارادایم امنیت در صحنه روابط بین‌الملل وارد فاز جدیدی شده و هیاهوی رسانه‌های غربی نمی‌تواند واقعیت حرکت کشورها به سمت نظم جدید جهانی را انکار یا پنهان نماید.

روزنامه ایران /حسام‌الدین برومند

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات