رهبر معظم انقلاب در دیدار رمضانی ۱۴۰۱ با دانشجویان فرمودند:
شما امروز میشنوید در خیلی از بیاناتی که در روزنامهها و در فضای مجازی پخش میشود، مسئلهی ایدئولوژیزدایی به عنوان یک کار لازم [مطرح میشود]؛ این همان هویّتزدایی است. ایدئولوژی، تفکّر، ارزشها، هویّت یک ملّت است. امروز قبلهی اینها آمریکا است و آمریکاییها دائم روی ارزشهای آمریکایی تکیه میکنند که ارزشهای آمریکایی این جور میگوید، ارزشهای آمریکایی این جور میخواهد ــ ارزشهای آمریکایی یعنی همان ایدئولوژی ــ [امّا] اینها حاضر نیستند این را از آمریکا یاد بگیرند.
در فتنه با اسم رمز مهسا امینی شاهد یک فتنه و جنگ شناختی ترکیبی بودیم. جنگ شناختی در این فتنه به عنوان سلاح تسخیر افکار عمومی مردم ایران با هدف دستکاری گفتمان عمومی توسط عناصر خارجی بکارگیری شد و هدف دشمن در این فتنه تضعیف وحدت اجتماعی یا آسیب رساندن به اعتماد عمومی به نظام سیاسی- اجتناعی و دینی بود، همچنین پاشیدن بذر بی اعتمادی در میان سرمایه اجتماعی نظام از اهداف اصلی این فتنه به حساب می آمد.
برای درک جنگ شناختی، شروع با مفهوم شناخت مفید است که احتمالاً به عنوان «فرایند ذهنی کسب و درک دانش، که متضمن مصرف، تفسیر و درک اطلاعات است» تعریف میشود (اتول، 2020). در نتیجه، یک درک ممکن این است که حوزه شناختی شامل «ادراک و استدلالی است که در آن مانور با بهرهبرداری از محیط اطلاعاتی برای تأثیرگذاری بر باورها، ارزشها و فرهنگ افراد، گروهها و/یا جمعیت به هم پیوسته حاصل میشود.
بر اساس تفسیر حوزه شناختی ارائه شده در بالا، پل اوتول (2020) جنگ شناختی را به عنوان "مانورهایی در حوزه شناختی برای ایجاد یک ادراک از پیش تعیین شده در بین مخاطبان هدف به منظور کسب مزیت نسبت به طرف دیگر" تعریف می کند.
با توجه به تعاریف بالا بستر این جنگ در حال حاضر در سطح کشور ما که دشمن می تواند بر روی ادراک و رفتار سرمایه اجتماعی کشور تاثیرگذاری حداکثری داشته باشد سرویسهای فضای مجازی عمدتا خارجی است که متاسفانه این شبکه های اجتماعی و پیام رسان های غربی کاملا در فضای مجازی رهاشده مجری این جنگ شدهاند.
در شرایط کنونی اتفاق دیگری که در کشور ما رخ داده و بسیار آزاردهنده است تجربه عجیب #استعمار_پلتفرمی در سال ۲۰۲۲ است که تقریبا در هیچ کدام از کشور های پیشرفته آنرا در این سطح نمیبینیم اینست که که محتوای امیدبخش مرتبط با نظام در حباب فیلتر شبکه های اجتماعی قرار می گیرند یا حذف می شوند و محتوای تحقیر آمیز و یاس آور به صورت گسترده در میان مخاطبان با هدایت دشمن و هوش مصنوعی این ابزارها منتشر می شوند.
تجربه اتحادیه اروپا مخصوصا از سال ۲۰۱۲ و پس از افشاگریهای اسنودن که بخشی از مقابله این اتحادیه ضد جنگ شناختی-ترکیبی آمریکاییهاست اکنون در برابر ماست: راه اندازی شبکه اروپایی با هدف جلوگیری از سرقت دادههای اروپاییها توسط پلتفرمهای آمریکایی(جلوگیری از شنود NSA و جاسوسی GCHQ(مصاحبه مرکل))، تصویب قوانین GDPR، آنتی تراست و اخیرا DMA برای جلوگیری از این استعمار پلتفرمی و...
همچنین در عصر فعلی، جنگ شناختی ابزار اصلی دستیابی به سیاست های نو استعماری توسط صهیونیستها با هدف پیاده سازی نظم نوین جهانی و حکمرانی شبکه ای آنان در جهان است.
یکی از اهداف ایجاد متاورس توسط زاکربرگ و نیورالینک توسط ایلان ماسک فراهم کردن ابزار این جنگ شناختی-ترکیبی برای اهداف ذیل الذکر برای مدیریت یکطرفه با ارزشهای آمریکایی-صهیونیستی آینده انسانها است و این تلاشی جدید برای تصرف و حفظ قلمروها و سرزمینهای ذهنی و قلبی بشر است.
در سرزمین مادری ما نیز به دلیل وجود فضای مجازی رها (بستر جنگ شناختی دشمن) و فقدان سند راهبرد سایبری، نفوذ و ... در این عرصه تأثیرات مخرب این جنگ شناختی-ترکیبی به وضوح قابل مشاهده است و دشمنان با اخبار جعلی و پیامهای مهندسی شده به سمت فرسایش شناخت ملت، آرمانها، ارزشها، هویت و ایدئولوژی آنان حرکت کرده و آرمانها و ارزشهای خود را تلاش می کنند جایگزین کنند.
نکته مهم اینجاست تا در تودههای مردمی آگاهی عمومی حساسیت نسبت به این نبرد شناختی-ترکیبی وجود نداشته باشد یعنی آنان آماده پذیرفتن هر نوع حملهای می باشند که نتیجهاش هم فریب، حرکت در مسیر طراحی شده توسط دشمن، اختلال محاسباتی یا تسلیم شدنشان است که در فتنه اخیر شاهد آن بودیم.
در این فتنه مراکز اعتدال عربستان، منافقین در آلبانی، تیمهای سایبری در اربیل و یگان ۸۲۰۰ رژیم صهیونیستی ماموریت جنگ شناختی و ساخت اخبار جعلی را ضد کشور ما بخصوص در موضوع مهسا امینی داشتند.
پیام رسان آمریکایی- صهیونیستی تلگرام نیز مقام دوم پخش شایعات و اخبار جعلی پس از توییتر را در موضوع فتنه اخیر داشت و همچنان به عنوان بستر زیست تروریستهای سازمان یافته تربیت شده توسط آمریکایی ها شناخته میشود.از بستر تلگرام پیش ازاین بیش از 5 حمله تروریستی و 3 فتنه به کشور تحمیل شده است.
در این فتنه شاهد رفتار دوگانه بسیار واضح غربی ها در معنای آزادی بیان نیز بودیم و نکته مهم آنجاست که از زمان بوجود آمدن اینترنت تا امروز جایزه نخست خشن ترین سرکوب آزادی بیان در فضای مجازی به آمریکایی ها می رسد که رییس جمهور مستقرشان ترامپ و کمپینش را پس از انتخابات ۲۰۲۰ آمریکا به بهانه صیانت از امنیت ملی خود از فضای سایبر محو کردند و امروز به بهانه مهسا امینی تمام امکاناتشان را برای آسیب رساندن به ایران اسلامی به صحنه آورده اند.
همچنین شاهد بودیم در اعتراضات مردم آمریکا پس از تقلب گسترده در انتخابات 2020 یک خانم جوان با تیر مستقیم نیروهای امنیتی آمریکا در کنگره این کشور کشته شد که تمام اخبار مرتبط با آن سانسور و کسی هشتگ نه به آمریکا و... نزد و حتی بعدها این خانم که کهنه سرباز آمریکایی نیز بود متهم به حمله به کنگره آمریکا پس از کشته شدنش شد!
همچنین در این فتنه شاهد بودیم از 22 شهریور تا 8 مهر بیش از 100 میلیون توییت با هشتگ مهسا امینی منتشر شد که وقتی تعداد افرادیکه این میزان توییت و ری توییت را زده اند برررسی می کنیم می بینیم عملیات رباتی در این عملیات توییتری مشهود است.در این عملیات در بازه رمانی فوق الذکر نزدیک 500 هزار اکانت هشتگ مهسا امینی را بیش از 100 میلیون بار استفاده کرده اند و با بررسی ریتوییت ها با سامانه های داده کاوی می بینیم برخی از اکانت های فیک بیش از 3500 ریتوییت در یک بازه زمانی کوتاه زده اند و تاسف بار ترین قسمت ماجرا آنجاست که توییتر این عملیات موتور محور جعلی را حذف نکرده است.
همچنین در تلگرام نیز از بازه زمانی 22 شهریور ماه تا 8 مهر ماه 253 هزار پست در 26 هزار کانال با بازنشر 37 هزار تایی و بازدید یک میلیارد و صد و سی میلیونی مشاهده می شود که نشان از حمایت مدیران و گردانندگان تلگرام از براندازی و ایجاد نا امنی روانی در ایران دارد.
در پایان باید گفت برای مقابله با ایدیولوژی زدایی توسط دشمن در کشور باید بستر این جنگ شناختی-ترکیبی را مانند بسیاری از کشورهای پیشرفته با قوانین مناسب مدیریت کرد، سواد رسانهای و فضای مجازی مردم، مدیران و مسئولان را ارتقا داد، همیشه در لایه پدافند نباید قرار داشته باشیم و باید رو به آفند شناختی نیز بیاوریم و برای آینده این فضا مخصوصا در حوزه متاورس، اینترنت ماهوارهای، نیورالینک و دیگر فناوریهای جدید برنامه ریزی مناسب و به موقع داشته باشیم.