این روزها شناخت نسل جوان و نوجوان کشورمان که از آنها به نسل Z یاد میشود، به یکی از مهمترین دغدغههای کارشناسان و سیاستگذاران فرهنگی کشورمان بدل شده است؛ چرا که این نسل اکنون به سن و سالی رسیده که خود را بازیگری جدی و صاحب نقش در عرصههای فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی کشور میداند[...]
این روزها شناخت نسل جوان و نوجوان کشورمان که از آنها به نسل Z یاد میشود، به یکی از مهمترین دغدغههای کارشناسان و سیاستگذاران فرهنگی کشورمان بدل شده است؛ چرا که این نسل اکنون به سن و سالی رسیده که خود را بازیگری جدی و صاحب نقش در عرصههای فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی کشور میداند. افزون بر این، کنشگری این نسل خواسته یا ناخواسته ابعاد و جنبههای گوناگون کشور را تحت تأثیر قرار میدهد.
این نسل که از آن میتوان با عنوان «نسل اینترنت» یاد کرد، به واسطه عجین بودن فرآیند رشد و تکامل شخصیتشان با روابط مجازی، بر خلاف نسلهای پیش از خود عمدتاً دارای نظام ارزشی و مطلوبیتهای خاص و ویژهای است که بعضاً درک و فهم آنها از سوی نسلهای والد دشوار و گاه ناممکن است.
امروزه، سیاستگذاران فرهنگی، اجتماعی و حتی رسانهای با مشکل عدم فهم نسل Z دست به گریبانند؛ چرا که عمدتاً شکاف نسلی بین آنها و جامعه پر مخاطب جوان و نوجوان موجب طراحی و حتی اجرای برنامهها و اقداماتی میشود که عملاً در بین جامعه هدف، مخاطب و دنبالکننده چندانی پیدا نمیکند؛ به همین دلیل اغلب شاهدیم که با وجود صرف هزینههای هنگفت در پروژههای فرهنگی تحول ملموسی در جامعه مخاطب صورت نمیگیرد.
با عنایت به تجربیات گذشته و همچنین پژوهشهای جدید در حوزه شناخت نسل Z به نظر میرسد، یکی از راهکارهای هوشمندسازی سیاستگذاری فرهنگی و رسانهای در رابطه با نسل جدید، تمرکز بر مخاطبشناسی و احصای ذائقه رسانهای آنها با هدف تأثیرگذاری فرهنگی مطلوب و مؤثر بر نسل جوان است؛ چرا که در عصر جدید رسانهها مهمترین عامل ذهنیتسازی در نسل جوان و نوجوان به شمار میآیند. با این حال، رسانه به خودی خود شامل طیف متنوعی از ابزارها و بسترهای ارتباطی است که هر یک مزیتها و نقاط ضعف و قوت خاصی دارند؛ بنابراین، در فرآیند طراحی اقدامات فرهنگی و اجتماعی در رابطه با نسل جدید باید سرمایهگذاری را معطوف بر رسانهای کرد که از اقبال و تأثیرگذاری بیشتری بر نسل جدید برخوردار باشد. بدون شک، رسانههای اجتماعی محبوبترین رسانه نسل Z به شمار میآیند؛ اما پژوهشها نشان میدهد این رسانهها الزاماً تأثیرگذارترین نوع رسانه بر روی این نسل نیستند!
بر خلاف تصور عموم، جالب است بدانید که در بین انواع رسانههای مورد علاقه نسل Z، پادکستها از موقعیت و جایگاه ویژهای در حوزه تأثیرگذاری و جلب اعتماد مخاطب برخوردارند؛ چرا که این نوع رسانه به دلیل ماهیت صوتی و البته غنای محتوای آن جذابیت بیشتری برای این نسل دارد!
کلمه «پادکست» از ترکیب دو واژه پاد(Pod) و برودکست(broadcast) تشکیل شده است. این کلمه به زبان ساده، نوعی رسانه دیجیتال به شمار میآید که بهطور معمول به صورت سریالی و چند قسمته در دسترس عموم قرار میگیرد. بیشتر پادکستها حول محور یک موضوع خاص هستند و مجری یا مجریان در هر قسمت در مورد آن موضوع صحبت میکنند.
بر اساس جدیدترین آمارهایی که در سال 2022 میلادی منتشر شده است، 71 درصد مخاطبان پادکستها را نوجوانان و جوانان تشکیل میدهند. افزون بر این، کودکان نیز در بین مخاطبان پادکستها جای گرفتهاند و محتوای طنز، بازی و داستان به طور ویژه از سوی این طیف از مخاطبان دنبال میشود.
افزایش محبوبیت مصرف پادکست در بین نسل جوان و نوجوان و قابلیت استفاده از آن در هر زمان و مکانی موجب شده است که به مرور زمان میزان مصرف این نوع رسانه در بین نسل Z افزایش یابد؛ به گونهای که در حال حاضر اعضای این نسل به طور متوسط روزانه حداقل یک ساعت زمان صرف شنیدن پادکست میکنند. یکی از نکات جالب و مهمی که در رابطه با پادکستها باید به آن توجه داشت، نرخ بالای تأثیرپذیری نسل جوان و نوجوان از این نوع رسانه است که باید به آن توجه ویژهای داشت!
آمارها همچنین نشان میدهد، پادکستهای مربوط به سلامت روان و همچنین توانمندسازی شخصی از اقبال بالایی در بین نسل Z برخوردارند. این نکته این واقعیت را نشان میدهد، شکاف بین نسلی موجود بین والدین و معلمان با این نسل موجب شده است، این نسل ارتباطگیری با نسل والد را بیثمر در نظر گرفته و خود رأساً برای حل مشکلات روحی خود و توانمندسازی شخصی در مواجهه با مشکلات به دنبال راهکار باشد که این مسئله میتواند زمینهساز تعمیق شکاف بین نسلی و تضعیفکننده بیش از پیش پیوند با نسلهای قبلی شود.
همچنین پژوهشها نشان میدهد، نسل جوان و نوجوان با این نوع رسانه احساس راحتی بالایی دارند؛ چرا که مجریان پادکستها درست در گوش آنها صحبت کرده و این خود احساس امنیت و اعتماد بالایی را به نوجوانان و جوانان القا میکند. به طور طبیعی این ویژگی برای جوانان و نوجوانان بسیار جذاب و دارای اهمیت است؛ چرا که وجود شکاف نسلی بین نسل Z و نسل والد، آنها را از داشتن والدین و معلمانی همراه و صمیمی محروم کرده است!
در رابطه با پادکستها باید به این نکته توجه کرد که اغلب آنها شبیه یک مکالمه هستند. بیشتر کاربران هنگام رانندگی، دویدن یا پیادهروی، به ویژه در ایام تنهایی به پادکست گوش میدهند. این مسئله به معنای آن است که پادکستها تأثیر مستقیمی بر مخاطبان دارند؛ به ویژه به این دلیل که بیشتر پادکستها شامل مکالمات، داستانها و تجربیاتی است که برای مخاطبان شنیدنی است؛ لذا پادکستها بر خلاف تلویزیون میتوانند ارتباطات عمیقتری با مخاطبان خود ایجاد کنند. با عنایت به آنچه تاکنون بیان شد، پادکست کمکم در حال تبدیل شدن به تأثیرگذارترین و البته جریانسازترین رسانه عصر حاضر است که البته کشور و ملت ما نیز از آن مستثنی نیست. با این حال، شاهدیم که هنوز سیاستگذاران فرهنگی و رسانهای کشور ما چندان به این موضوع پی نبرده و ضرورت سرمایهگذاری در حوزه را درنیافتهاند.
علاوه بر این، نرخ اعتماد و تأثیرپذیری بالای نوجوانان از پادکستها فرصتها و تهدیدات قابل توجهی را به همراه دارد که باید برای بهرهبرداری از فرصتها و مقابله با تهدیدات آن، به سیاستگذاری ایجابی و هوشمندانه خصوصاً در حوزه کاهش شکاف بین نسلی از طریق آگاهیبخشی اجتماعی دست زد.
در پایان باید از فعالان و سیاستگذاران جریان انقلاب دعوت کرد که بخشی از توان و سرمایهگذاریهای خود را معطوف به تولید و خلق محتواهای مفید در قالب پادکست کنند تا از این طریق زمینه جذب مخاطبان جوان و نوجوان در چارچوب اولویتها و منافع انقلاب اسلامی فراهم شود.