رصد تحولات و تحرکات اغتشاشات اخیر در مناطق مختلف ایران نشان میدهد یکی از دستورکارهای مهم دشمنان ایجاد دوقطبیسازی هویتی است. بیش از دو ماه از آغاز اغتشاشات در مناطق مختلف کشور میگذرد؛ گرچه مردم از همان روزهای نخست متوجه تلاش دشمن برای بهرهبرداری از تحولات داخلی شدند و از اغتشاشات حمایت نکردند، اما دشمن سناریوی از قبل برنامهریزی شده و هدفمند خود را در حوزه هویتی اجرا کرد.
تلاش دشمن این بود هویت واحدِ «جمهوری اسلامی ایران» را مورد هجمه قرار دهد. بر این اساس، درصدد برآمد هویت واحد را به دوگانه «اسلامی و ایرانی» تقسیم کند. عرصه ورزش یکی از اصلیترین عرصههایی بود که به وسیله دشمن برای اجرایی کردن این دوگانه هویتی هدف گرفته شد و تمرکز بر این قرار داشت زنان ورزشکار حجاب از سر بردارند و همزمان زنان و مردان ورزشکار سرود ملی را در میادین منطقهای و جهانی نخوانند.
سرود و پرچم ملی یکی از عناصر هویتی هر کشور و شهروندانش است و به حدی اهمیت دارد که در برخی از کشورها ازجمله در اروپا هرگونه بیاحترامی به آن حتی مجازات حبس به دنبال دارد. نخواندن سرود ملی به وسیله برخی از ورزشکاران به حدی برای دشمنان نظام جمهوری اسلامی شور و شعف ایجاد کرد که به طور گسترده آن را پوشش دادند.
دشمنان از سویی با فشار شدید علیه بازیکنان ملیپوش تلاش کردند مانع حضور آنها در تیم ملی شوند و آنها را به خداحافظی از تیم ملی تحریک کنند و حتی به فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) نیز برای حذف تیم ملی ایران از جام جهانی 2022 قطر فشار وارد کرده بودند
جام جهانی قطر، اما مهمترین آوردگاهی بود که دشمنان از مدتها قبل روی آن حساب ویژهای باز کرده بودند. رهبر معظم انقلاب اسلامی پنجم آذر در دیدار بسیجیان در این زمینه فرمودند: برای بنده فهرست کردهاند کارهایی را که در جام جهانیهای دورههای مختلف انجام گرفته که از غافلگیری استفاده کردند، زیرا در دوران جام جهانی همه چشمها در دنیا به آن است که چند هفته هم طول میکشد.
دشمنان از سویی با فشار شدید علیه بازیکنان ملیپوش تلاش کردند مانع حضور آنها در تیم ملی شوند و آنها را به خداحافظی از تیم ملی تحریک کنند و حتی به فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) نیز برای حذف تیم ملی ایران از جام جهانی 2022 قطر فشار وارد کرده بودند. از سوی دیگر پس از ناکامی در این زمینه تلاش کردند با پیگیری دوقطبیسازی «تیم ملی جمهوری اسلامی» و نه «تیم ملی فوتبال ایران»، بازیکنان ملیپوش را تحت فشار عصبی بالایی قرار دهند.
پس از اینکه در بازی با انگلیس سرود ملی خوانده نشد و تیم ملی ایران با نتیجه سنگینی متحمل شکست شد، استنباط دشمنان و معاندان این بود به هدف خود در زمینه دوگانهسازی هویتی دست یافتهاند. با وجود این، خواندن سرود ملی در بازی دوم مقابل ولز و پیروزی درخشان در این دیدار نشان داد پروژه دوقطبیسازی هویتی در عرصه ورزش با شکست مواجه شد و این موضوع عصبانیت شدید دشمنان را به دنبال داشته است.
دوگانهسازی هویتی صرفاً در عرصه ورزش نبود، بلکه در صحنه میدانی اغتشاشات نیز پیگیری شد. دوگانه نیروی نظامی جمهوری اسلامی/ مردم ایران، حاکمیت/ اقوام، حاکمیت/ اهل سنت، حجاب/ بیحجابی نیز از جمله مواردی بود که سعی کردند با تمرکز بر آن، هویت ملی را در ایران تخریب و تضعیف کنند. برای نیل به این هدف، از تمام توان رسانهها نیز بهره گرفته شد و تلاش کردند موجسازی کنند و مردم را نیز همسو با این سناریو نشان دهند. این سؤال مطرح میشود اهداف دشمنان از تمرکز بر هویت ملی و دوگانهسازیهای هویتی چیست؟
ایجاد شکاف اجتماعی
به نظر میآید نخستین هدف در این دوگانهسازی هویتی، ایجاد شکاف اجتماعی در ایران است. شکاف اجتماعی یعنی جداسازی و گسست در درون جامعه، یعنی تبدیل جامعه واحد به جامعهای چندپاره و نامنسجم، یعنی هدف قرار دادن یکپارچگی اجتماعی. شکاف اجتماعی، تردید در چیستی هویتی جامعه و مردم آن است. جامعهای که دچار این وضعیت شود، تولید ناامنی در آن امکانپذیر خواهد شد؛ کمااینکه در دو ماه گذشته در چند نقطه کشور ازجمله شیراز، ایذه و اصفهان حوادث تروریستی رخ داد. جامعهای که دچار شکاف شود، مسیر رشد و پیشرفت را نیز طی نخواهد کرد و اساساً شاهد نابسامانی اجتماعی و سیاسی خواهد شد. این وضعیت در کشور همسایه ما، عراق در سالهای اخیر آشکارا دیده شد.
تضعیف سرمایه اجتماعی
دومین هدف مهم در دوگانهسازی هویتی، تضعیف سرمایه اجتماعی کشور است.در چهار دهه گذشته یکی از مهمترین مؤلفههای قدرت در جمهوری اسلامی ایران داشتن پشتوانه مردمی یا همان سرمایه بالای اجتماعی بود. بر همین اساس، دشمنان و معاندان جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر سعی کردند سرمایه اجتماعی کشور را تضعیف کنند. سیاست فشار حداکثری نیز با همین هدف پیگیری شد. ایجاد نارضایتی اقتصادی یکی از راههای هدف قرار دادن سرمایه اجتماعی در ایران بود. اکنون با دوگانهسازی هویتی سعی در ایجاد گسست اجتماعی و تضعیف سرمایه اجتماعی دارند. تضعیف و تخریب سرمایه اجتماعی هدف محوری جنگ نرم و نبرد رسانهای دشمن است که در گذشته با محوریت موضوعات اقتصادی پیگیری میشد و امروز با محوریت هویت دنبال میشود.
زیر سؤال بردن مشروعیت نظام
سومین هدف و به عبارتی هدف نهایی دوگانهسازی هویتی، زیر سؤال بردن مشروعیت نظام سیاسی در ایران است. نقطه نهایی تلاش دشمن اثبات این ادعا به افکار عمومی داخل ایران و جهان است که نظام جمهوری اسلامی ایران بحران مشروعیت دارد. در واقع، هدف نهایی جنگ شناختی علیه نظام جمهوری اسلامی نیز ایجاد بحران مشروعیت است.
انقلاب اسلامی نظام برخواسته از خواست و مشارکت مردمی است. دشمن با دوگانهسازی هویتی و بهویژه با جدا کردن حاکمیت از مردم سعی دارد مشروعیت جمهوری اسلامی ایران را زیر سؤال ببرد و با این اقدام به اقتدار نظام خدشه وارد کند. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در حمایت از اغتشاشات ایران گفت: نگران نباشید، ما ایران را آزاد خواهیم کرد.
این اظهارنظر مصداق تلاش برای زیر سؤال بردن مشروعیت نظام جمهوری اسلامی است. اظهارنظرهای اینچنینی نشان میدهد دشمن بر مدیریت ادراک و کنترل اذهان با تحریف و دروغ و روایتسازی جعلی تمرکز کرده است. برون داد این فرآیند دوگانهسازی هویتی و هویتزدایی بهویژه از نسل جوان است و این هویتزدایی نیز باید به انکار دستاوردهای نظام، انکار و نادیده گرفتن پیشرفتهایی که رخ داده است، تولید خشم و نفرت و عصبانیت مردم از نظام و ایجاد بحران مشروعیت بیانجامد؛ در غیر این صورت مسیری که دشمنان طی کردند بیهوده و بدون دستاورد خواهد بود.
دشمن با دوگانهسازی هویتی و بهویژه با جدا کردن حاکمیت از مردم سعی دارد مشروعیت جمهوری اسلامی ایران را زیر سؤال ببرد و با این اقدام به اقتدار نظام خدشه وارد کند
دوگانهسازیهای دشمنان قطعاً پایان ندارد. آنچه اهمیت دارد، این است که با تمرکز بر هویت و غیرت ملی از نقشههای دشمنان عبور کنیم و در مسیر تقویت سرمایه اجتماعی گام برداریم. نقدها و نقصها را باید پذیرفت و در راستای افزایش رضایتمندی مردم گام برداشت.
در صحنه داخلی وقت تسویه حسابهای سیاسی و منازعات درونی قدرت نیست، بلکه ناکام گذاشتن دشمن در ایجاد شکافها و دوگانههای قطبی فریضه است، فریضهای که بر عهده همه افراد و گروهها قرار دارد.
منبع: راهبرد معاصر