حسن تردست/ کارشناس قضایی
ضرورت دارد ناهنجاری اغتشاشهای صورت گرفته که ناهنجاری اجتماعی خشونتگرا است و در حوزه آفتهای امنیت جامعه نقش دارد، از منظر جرمشناسی علمی تحلیل شود، زیرا علم جرمشناسی، تلفیقی از روانشناسی فردی (مجرم) و جامعهشناسی جمعی (جرم) است، بنابراین نباید تردید کرد اغتشاشات منجر به تخریب اموال عمومی و رکود بازار شده و آثار فوقالعاده مخربی بر روح و روان فردی شهروندان گذاشته و موجب سلب امنیت روح جمعی جامعه شدهاست.
تکرار مستمر اغتشاشات، از منظر روانشناسی مجرم، فرهنگ بیاعتنایی به قانون را در آحاد شهروندان میدمد و از نگاه جامعهشناسی جرم، روح جامعه را قانونگریز کرده و جامعهای جرمخیز پدید میآورد که دیگر هیچکس از آسیبهای عمیق آن در زندگی فردی و تعاملات اجتماعی در امان نخواهد بود. در نتیجه حق اعتراض مردم به کاستیها و کارگزاران خائن یا ناتوان که یک امر مسلم حقوقی، اخلاقی و بلکه دینی برای مردم است، به دست فریب و نیرنگ دشمن و با شرارتهای جنایتکارانه به محاق میرود و آثار این فضای بیقانونی در سلب امنیت فردی، اجتماعی و بیانگیزه کردن نیروهای انتظامی در حفظ جان، مال، نوامیس مردم، موجب ایجاد فضای مجرمانه، تعدی به جان، مال و ناموس شهروندان بیگناه میشود. لاجرم ارتکاب بیمحابای جرائم در منظر عموم مردم، آثار سوئی بر روابط اجتماعی در جامعه و بین خود شهروندان میگذارد.
حدود و ثغور روابط بین مردم و مردم با حکومت و بالعکس در جامعه، بر اساس قانون تعریف میشود. وقتی قانون در تجمعات اعتراضی با اقدامات به شدت خشونتگرای تخریب، حمله به مأموران انتظامی و آتشزدن خودروهای انتظامی و حتی کشتن آنها، لگدمال میشود، دیگر هیچکس نمیتواند توقع حمایت قانون در مقابل مجرمان را داشته باشد. این وقایع دردناک به کرات در شبکههای مجازی به نمایش درمیآید و بدیهی است بنابر قانون تأثیر متقابل، اخلاقیات و افکار کودکان و نوجوانان را تحتتأثیر تربیت فردی و اجتماعی قرارمیدهد. از طرفی پدران و مادران ناراضی برای مصونماندن از تعقیب کیفری، کودکان خود را تشویق میکنند در پشتبامها شعارهای ساختارشکنانه بدهند و متوجه نیستند که اینگونه تربیت غیرمستقیم بنابر قانون جذب بر روح و روان فرزندانشان در بیحرمتی به قوانین و قواعد اخلاقی اثر بلامنازعهای از جمله شکستن حریم ارزشهای اخلاقی و بیحرمتی به قواعد اخلاقی احترام به والدین و بزرگترها در خلق و خوی فرزندانشان میگذارد. همچنین مشاهده میشود در دانشگاهها بعضی از دانشجوها بنابر فضای آلوده و القائات شبکههای معاند، در اعتراضات خود از کلمات زشت و قبیح به عادت خیابانی استفاده میکنند!
تجارب آشکار این روزها در میدان و معرکهای قانون جنگل حاکم بر تجمعات شورشی، اغتشاشگران سازمانیافته و اشرار داخلی، در لابهلای لایههای حاضران معترض نفوذ و اقدام به تخریب، غارت اموال عمومی و مردم میکنند.
بدانیم این فضای بیقانونی و شورش علیه قانون و مدافعان نظم و امنیت جامعه، فقط در تجمعات اعتراضی باقی نمیماند، بلکه به عنوان یک فرهنگ ناهنجار، عادی شده و به کل جامعه و افراد آن در هر جا تا معابر عمومی حتی درون منازل شهروندان، تسری پیدا میکند و هیچ کسی نسبت به جان، مال و ناموس خود احساس امنیت نخواهد کرد. چون اغتشاشگران مدافعان امنیت را به خود مشغول کردهاند و با حجم سنگین دروغپردازیها، جعل فیلمهای مجازی، باعث سلب اعتماد عمومی و بدبینی مردم نسبت به مأموران مزید بر علت تجری مجرمان میگردد. تا جایی که این جانثاران ملت به عنوان یک دشمن معرفی میگردند و در فضای تحریک عواطف نیز حمایت نمیشوند.
به همین دلیل حسب گزارش فرمانده انتظامی پایتخت، طی دو ماه اغتشاش در تهران، نسبت به ۱۰ درصد افزایش جرائم سرقت به عنف و کلاهبرداری ما مواجه با کاهش ۳۰ درصد از فعالیت نیروها در کشف و تعقیب مجرمان یاد شده بودهایم و با کمی تفکر، آشکار و واضح است که در این اوضاع تحریکات شبانهروزی احساسات توسط صدها بوق معاندان، فضای امنی برای خلافکاران حرفهای برای ارتکاب انواع جرائم بهوجود آمده و امنیت روانی آحاد مردم مخدوش شدهاست.
اهداف استکبار بینالمللی، چیزی جز تجزیه کشور نیست و برای تحقق این اهداف کوچکترین اهمیتی به جان، مال و ناموس مردم ایران نمیدهند؛ بنابراین با حجم کثیری از انواع رسانه انحصاری خود در تلاشند جامعه ایرانی را دچار تفرقه کنند تا به طور مستمر کشور در حالت اغتشاش و ناآرامی بماند. اقدام به آموزش آشکار این شبکهها در ساختن بمب دستساز و نحوه مقابله با نیروهای انتظامی، ایجاد راهبندان ترافیکی، تحریک و تشویق جوانان به تخریب و حمله به نیروهای انتظامی در راستای همین سیاست است.
کلام آخر اینکه هموطنان عزیز کشور با هر مرام و دین از یکجانبهنگری و محصورکردن خود به اخبار شبکههای معاند پرهیز کنند و اخبار و تحلیلهای دیگران را هم بشنوند تا بصیرت دشمنشناسی پیدا کنند. با شناخت مبانی حقوق اساسی و قوانین موضوعه، بلاتردید هیچ شکی در حق اعتراض آگاهانه و متناسب با قانون به سیاست و خیانتهای کارگزاران حکومتی نیست ولیکن با توجه به تجربه عملکرد اغتشاشاگران مسلح بدانیم، تجمعات اعتراضی ولو بحق، بسترساز تخریب و جنایات گروههای بدون تابلو در ظاهر شدهاست. در واقع قاتلان و شورشیان امروز در لایههای تجمعات مردمی، اقدام به قتل وغارت میکنند.
بنابراین، امروزه خط معترضان در کنار خط اغتشاشگران قرار گرفته و این خودفروختگان وطنفروش در لایههای پوششی معترضان اقدام به عملیات قتل و تخریب میکنند و در تجمعات با تحریک احساسات حاضران، آنها را با خود همراه میکنند که نتیجه آن آمیختن حق معترضان با باطل میشود.
بنابراین ادعای مستند اینگونه اعتراضات مدنی با آلودهشدن به جرمهای سنگین جزائی، هیچ کمکی به اصلاح امور مدیریتی کشور نمیکند؛ بنابراین بنا بر قانون، افراد صادق در قانونمداری میبایستی در تجمعات اعتراضی با مجرمان اغتشاشگر مقابله و آنها را از جمع خود طرد کنند تا در یک فرایند قانونی، خواستها و آرزوهای ملت را به گوش مدیران رسانده و کارگزاران کشور را در راستای اهداف متعالی قانون اساسی این منشور که با هزاران خون شهید آبیاری و استوار شده، ملزم به اصلاح امور و سعادت ملت کنند.
بدیهی است، غالب اندیشمندان و نظریهپردازان وطنپرست، در حوزه حقوق، سیاست و جامعه، متفقالقول هستند که متأسفانه بعد از قریب ۴۲ سال پس از انقلاب، سیاسگزاران وکارگزاران حکومت نتوانستند در این مدت بستری قانونی جهت بیان اعتراضات مدنی عموم مردم که مانع فرصتطلبی و نفوذ اغیار گردد، ایجاد کنند هر چند در مقاطعی از زمان در انتخابات مختلف کشور، منویات عمومی ملت ظهور و بروز پیدا کردهاست.
باز هم جانم فدای ایران
کورش شجاعی
ای همه ایرانیان عزیز دلبسته غیرت و سربلندی ایران، حلاوت این پیروزی غرورآفرین گوارای وجودتان، حال خوب و شادی تان مستدام و گل خنده همیشه بر چهره هایتان شکوفا، ایام به کامتان و بساط و سفره بهروزی و شادکامی تان همیشه گسترده. ای شیرمردان عرصه ورزش ایران، دعای خیر و درود بی پایان ملت همچنان و همیشه بدرقه راهتان. ای فرزندان ایران زمین و استوار گامان غیرتمند این سامان، هزاران هزار سلام و صلوات بر شما و اراده و عزم جزمتان در مسیر اثبات توان و غیرت ایرانی. شما که الحق و الانصاف گل کاشتید، آن هم نه فقط به خاطر پیروزی غرورآفرین در مقابل «ولز» در جام جهانی 2022 قطر ، بلکه به خاطر نمایش بازی حرفه ای و زیبایتان در بزرگ ترین رویداد فوتبالی جهان، به خاطر هماهنگی، اعتمادبه نفس، از جان و دل بازی کردن تان، غیرت تان و عشق به وطن تان، و پراکندن «حال خوب» و شادمانی در دل ملت ایران.
آری زدن 4 گل در 2 بازی جام جهانی برای فوتبال ما افتخار است اما در این بازی حتی اگر نتیجه را واگذار می کردیم، باز هم پیروز میدان بودیم. نمایش زیبای شما عزیزان در مستطیل سبز جام جهانی فقط یک پیروزی ورزشی نبود بلکه پیروزی اراده فرزندان ایران و ملت بزرگ ایران بر اراده همه دشمنان و بدخواهان سرزمین مان بود، پیروزی بر آنان که رویای حذف تیم کشورمان را از این مسابقات در سر میپروراندند، پیروزی بر آنانی که به دنبال فضای غبارآلود دو ماه اخیر کشور هرچه در توان داشتند، علیه ملت و شما که پاره تن این ملت اید، عملیات ایذایی و نفرت پراکنی کردند و کیست که باور نداشته باشد این حجم عظیم لجن پراکنی و عملیات روانی نه تنها بر تمامی شئون کشور اثر سوء گذاشت که بر روحیه شما در مسابقه اول نیز بسی تاثیر گذاشت.
آن چنان که در سایه این حجم عظیم تبلیغات منفی و ... نتوانستید قابلیت های خود را در بازی مقابل انگلیس نشان دهید و البته این فشارها آن چنان سنگین بود که در ابتدای آن مسابقه برخلاف انتظار «سرود ملی» کشورمان که نماد عزت و استقلال و سرافرازی ایران عزیز است و ندای شهیدان والامقام، زینت بخش لب های تان نشد اما خدا را شکر که در این بازی قهرمان و پیروز این میدان مهم ورزشی و عزم و اراده غیور مردی برای کشورتان شدید و از آن مهم تر، سرود ملی کشورمان را که نشان «هویت ملی»، «عرق ملی» و عشق به سرافرازی ایران و ایرانی است، به زیبایی زینت بخش جان و زبان تان کردید و افتخار «قهرمان ملی» بودن را همچنان برای خود حفظ کردید.
ای یوزهای پرافتخار عرصه فوتبال و دیگر دلاورمردان و شیرزنان همه رشته های ورزشی ایران، درود بی پایان مردم و دعای خیرشان برای همیشه بدرقه راهتان و صحت و عافیت و عاقبت به خیری روزی همیشگی تان باد که با نمایندگی افتخارآمیز و غرورآفرین در عرصه ورزش، حال مردم را خوب میکنید، دل شان را شاد می کنید، بر غرور ملی شان میافزایید و بر شعار «ما می توانیم» جامه عمل میپوشانید آن چنان که دانشمندان و نخبگان و عالمان و مبتکران و مخترعان ، استادان ، معلمان،کارگران سخت کوش و تمامی کاربلدان در عرصههای گوناگون علمی ، فنی، مهندسی، کشاورزی و جهادگران با انجام وظایف مهم خود هر آن بر عزت و سرافرازی و توانمندی ایران عزیز می افزایند.
باشد که مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم و کشور نیز حل شوند. به عنوان کوچک ترین عضو خانواده بزرگ ایران عزیز دست همه خادمان و افتخارآفرینان و تلاشگران برای عزت و آبادانی ایران عزیز را می بوسم و عزت مدام ایران و ایرانی را برای همیشه تاریخ از حضرت باری تعالی مسئلت میکنم و برای خائنان به ملک و ملت آرزوی ذلت و رسوایی دارم و با افتخار می گویم و مینویسم که همیشه جانم فدای ایران و امیدوارم که اشک مردم ایران مثل اشکهایی که دیروز از سر شوق و غرور و عزت جاری شد، اشک شوق باشد. سرافراز و پاینده باد ایران و ایرانی.
حرف مرد یک کلام نیست!
حسین شریعتمداری
۱- پیروزی بزرگ و افتخارآفرین تیم ملی کشورمان در بازی دیروز با توجه به حواشی داخلی و خارجی آن، فقط یک پیروزی بزرگ در عرصه ورزش نبود بلکه ملیپوشان فوتبال کشورمان در بازی دیروز خود، آرزوها و تحلیلهای دشمنان ایران اسلامی را هم زیر گامهای قدرتمند خود لگدمال کردند و نمادی از ایران سرافراز را به ملت هدیه دادند.
همخوانی روحنواز و غیرتمندانه سرود ملی، سجده شکر بعد از پیروزی، برافراشتن پرچم افتخارآفرین جمهوری اسلامی ایران، اشک شوق تماشاچیان به هنگام پخش سرود ملی و همخوانی مشترک بازیکنان و ایرانیان حاضر در استادیوم با آن و... تصویر شوقانگیزی از بازی دیروز، نه فقط به ملت ایران بلکه به تمامی دوستداران ایران اسلامی در سراسر جهان هدیه کرد. مردم در تهران و سایر شهرهای ایران با روشن کردن چراغ خودروها، برافراشتن پرچم ایران و پخش شیرینی، این پیروزی بزرگ را جشن گرفتند و برای پیروزیهای دیگر تیم ملی دست به دعا برداشتند. ۲- تیتر اول کیهان روز سهشنبه اول آذرماه جاری و جملهای که به عنوان «روتیتر» آمده بود، واکنشهای متفاوت و در مواردی متضاد را به دنبال داشت.
تیتر اصلی این بود «ایران ۲ ـ انگلیس و اسرائیل و وطنفروشان داخلی و خارجی۶» با این تیتر به تلاش فشرده تیم ملی کشورمان اشاره کرده و تاکید داشتیم ۲ گلی که به دروازه تیم انگلیس وارد کردهاند، ارزشی بسیار فراتر از ۲ گل داشته است. با این توضیح که تیم ملی کشورمان فقط با تیم انگلیس روبهرو نبوده بلکه با دولت انگلیس، رژیم صهیونیستی، آلسعود و وطنفروشان مزدوری که دولتهای یاد شده از داخل و خارج کشور استخدام کرده و برای تضعیف روحیه بازیکنان تیم ملی کشورمان به کار گرفته بودند نیز روبهرو بوده است.
از این روی ۲ گل تیم ملی ایران در مقابل ۶ گل تیم انگلیس اگرچه در محاسبات تعریف شده «باخت» تلقی میشود ولی این باخت با توجه به صحنهای که به آن اشاره شد، باختی ناعادلانه در میدانی نابرابر بود. ۳- روتیتر کیهان برای تیتر یاد شده روز سهشنبه، گلهای دردمندانه از برخی بازیکنان تیم ملی کشورمان بود که در آغاز بازی ایران و انگلیس از همخوانی با سرود ملی کشورمان خودداری کرده بودند! این اقدام با توجه به شرایط این روزها و تلاش گسترده و همهجانبه دشمنان بیرونی و مزدوران اجارهای آنها در داخل کشور که با هدف اعلام شده مقابله با اساس هویت اسلامی و ایرانی کشورمان صورت میگرفت، دور از انتظار بود. از این روی، در روتیتر کیهان، بیتوجهی برخی از بازیکنان مورد انتقاد قرار گرفته بود.
برخی از دوستان میگفتند، عدمهمخوانی با سرود ملی در بازیهای دیگر هم سابقه داشته است. این برداشت اگرچه خالی از واقعیت نبود ولی از آنجا که سرود ملی، نماد ایران اسلامی است، انتظار آن بود که در اوج کینهتوزیهای دشمنان علیه تمامیت ایران اسلامی نکته یاد شده از سوی بازیکنان تیم ملی که نماینده ملت ایران هستند مورد توجه ویژه قرار میگرفت. مخصوصاً در حالی که صدها رسانه بیگانه در این عرصه به دروغپردازی و توهمپراکنی مشغول بودند. ۴- و اما، دیروز در آغاز بازی با تیم «ولز»، تمامی اعضای تیم ملی کشورمان همزمان با پخش سرود ملی ایران، در حالتی روحنواز و افتخارآفرین به همخوانی با این نماد ملی پرداختند و نکته تماشایی و شنیدنی دیگر آن که تماشاچیان ایرانی حاضر در استادیوم نیز در حالی که اشک شوق در چشمان خود داشتند، با اعضای تیم ملی همخوانی کردند. این رخداد قابلتقدیر قبل از هر چیز دیگری حکایت از آن داشت که در بازی قبلی با انگلیس، سکوت برخی از اعضای تیم ملی کشورمان به هنگام پخش سرود ملی ایران ناشی از غفلت بوده است و نه هیچ علت دیگری.
چرا که اگر غیر از این بود، در بازی دیروز، سرود ملی کشورمان را با شور و حالی افتخارآمیز و دشمنشکن زمزمه نمیکردند. از این روی، بر خود لازم میدانیم که آنچه بهگلایه در «روتیتر» تیتر یک کیهان سهشنبه اول آذرماه آورده بودیم را اصلاح کنیم و تقدیر فراوان خود از تیم ملی فوتبال کشورمان را ابراز داریم. ۵- در میان ضربالمثلهای رایج، این ضربالمثل که حکیمانه و خداپسندانه نیز هست به فراوانی دیده میشود و آن، این که «حرف مرد همیشه یک کلام نیست».
با این توضیح که پوزش از سوءبرداشت و خطایی که در میان بوده است یکی از آداب اسلامی و از نشانههای جوانمردی است. ما به دلایلی که اشارهای کوتاه و گذرا به آن داشتهایم، خودداری از همخوانی با سرود ملی را اقدامی ناپسند و به دور از آداب و اخلاق دینی و ملی میدانستیم -و میدانیم- از این روی خودداری برخی از اعضای تیم ملی کشورمان از همخوانی سرود ملی -مخصوصاً در اوج توهمپراکنی دشمنان علیه تمامیت اسلام و ایران- را ناپسند و نابایسته تلقی کرده بودیم ولی اکنون که میبینیم، سکوت آنان از روی غفلت بوده است وظیفه دینی خود میدانیم که برداشت قبلی خود را اصلاح کنیم.
برادر رزمنده و عزیزم، سردار صفوی، فرمانده اسبق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به توصیهای از رهبر معظم انقلاب اشاره کرده و برای نگارنده نقل میکرد که ایشان میفرمودند چه کسی گفته است که حرف مرد یک کلام است؟! اگر سخنی به حقیقت گفته است بایستی بر آن اصرار بورزد و از ملامت این و آن باکی نداشته باشد ولی چنانچه به خطا رفته است باید سخن خطای خود را اصلاح کند. ۶- و بالاخره اشاره به متن سرود ملی ایران و مقایسه آن با متن (ترجمه شده) سرود ملی انگلیس نیز خالی از لطف نیست، بخوانید! ابتدا متن سرود ملی انگلیس را ببینید؛
«خدا پادشاه ما جورج بزرگ را نگه دارد، زنده باد پادشاه نجیب ما، خدا پادشاه را حفظ کند. او را پیروز، شاد و سرافراز قرار بده، تا بر ما سلطنت کند، خدایا شاه را حفظ کن »! حالا متن سرود ملی ایران را ببینید و مقایسه کنید: « سَر زَد از اُفُق مِهرِ خاوران فروغِ دیده حق باوران بهمن، فَرِّ ایمانِ ماست پیامت ای امام «استقلال، آزادی» نقشِ جانِ ماست شهیدان، پیچیده در گوش زمانْ فریادتان پاینده مانی و جاودان جمهوری اسلامی ایران ».
حسن دادخواه
حجتالاسلام رستمی، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، در سخنرانی بلند و اخیر خود در گردهمایی دانشجویان بسیجی در دانشگاه فردوسی مشهد به نکاتی پرداخته است که مجموع و کلیت آن، نیازمند تحلیل محتواست. گرچه روزانه و بهویژه در دو ماه گذشته بیانیهها، خطبهها و سخنرانیهای مشابهی به مناسبت اعتراضات و حوادث ناگوار در کشورمان، ایراد و منتشر شده است، ولی ابراز و تکرار آن از سوی یک مقام عالی که حوزه وظایف و اختیار وی در دانشگاههاست و به همین لحاظ ملزم به اتخاذ زبانی علمی و دانشگاهی است، جای شگفتی دارد.در هر حال، جامعه دانشگاهی و به ویژه دانشجویان ایران، در این روزها نیازمند آرامش، متانت، اندیشهورزی و خردورزی است و هر چه جز این، هر چند در حاشیه باشد و مورد اعتنا، قرار نگیرد، اما حائز اهمیت و مسئولیتآور است.وی در سخنان بلند خود به چهار موضوع مهم و پایهای مربوط به داخل و بیرون از کشور، به قرار زیر اشاره و اعلام موضع نموده است:
۱- ایشان از اعتراضات اخیر در کشور، به عنوان «فتنه» یاد کرده است و شرکتکنندگان در آن را اراذل، اوباش و فریبخوردگانی دانست که همگی مورد استفاده استکبار جهانی علیه جمهوری اسلامی قرار گرفتهاند. وی برخی هنرمندان، ورزشکاران، ارباب رسانه و افراد شاخص را هم در ردیف این فریبخوردگان بهشمار آوردهاست، بدون اینکه به زمینهها و بسترهای داخلی این اعتراضات اشاره کند و یا خواهان سازوکار قانونی و مسالمتآمیز برای ابراز اعتراضات شود و راه حلی را برای فرونشاندن آن پیشنهاد دهد.
۲- ایشان، جمهوری اسلامی را در آستانه ورود به صحنه مدیریت جهانی و پذیرای ظهور حضرت حجت(عج) ترسیم نموده و خواهان آمادگی بیشتر جوانان بسیجی و افزایش بسیجیان و مقدمهسازی برای ظهور حضرت شده است. در نگاه وی، جمهوری اسلامی مقابل نظام سلطه جهانی ایستاده و آنچه اهمیت دارد، تقویت جبهه مقاومت و یاران امام زمان است و اعتراضات اخیر، تلهای است که برای گرفتار شدن حامیان و دوستداران جمهوری اسلامی و امام زمان، کار گذاشته شدهاست.
۳- ایشان با تبیین سیاست خارجی و توصیف جایگاه جمهوری اسلامی در بعد بیرونی آن، به زمینگیر کردن آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی توسط جمهوری اسلامی در یمن و لبنان اشاره نموده و به رغم انکار چند باره وزارت امور خارجه در بهکارگیری پهبادهای ایران در جنگ اوکراین، بهصراحت، بهکارگیری این پهبادها را تایید کرده و آن را نشانهای از پیشرفت علمی و نظامی جمهوری اسلامی دانسته است.
۴- ایشان، در یک خطکشی روشن، گفتمان مورد نظر خود را که در قالب گفتمان بسیج قرار دارد، بدون کموکاست و بدون بررسی هزینه و فایده آن و بدون توجه به وضع عمومی زندگی مردم و حتی وضعیت متزلزل مالی در دانشگاهها و مشکلات عدیده حوزه وظیفه خود، در یک سو قرار داده و طبعا هر نوع دیدگاه میانی و غیرهمسو با گفتمان مورد حمایت خود را، در سوی مقابل قلمداد کرده است.
بالاخره، چنانچه نسل جوان دانشجو به هر دلیل این گفتمان را نپذیرفته و یا انتقاداتی بر آن دارد، آیا نهاد و تشکیلاتی که آقای رستمی متولی آن است، هیچ مسئولیتی در قبال آن ندارد و دچار ترک فعل نشده است؟
متاسفانه برابر با متن سخنرانی و یا برگزیدهای از سخنان ایشان در خبرگزاری ایسنا، حتی یک بار، از لفظ «ایران» به عنوان جغرافیایی که جمهوری اسلامی را در خود جای داده است و بیش از هر زمان دیگر نیازمند امنیت و وحدت داخلی و حفظ یکپارچگی است، استفاده نکرده است.دانشجویان جوانی که پس از یک دوره دو ساله آموزش مجازی و دور بودن از محیط دانشگاهی، به دانشگاه آمدهاند، بیش از هر زمان دیگر نیازمند شنیدن سخنان وحدتبخش و آگاهیدهنده و آشنایی با زبان علمی، استدلالی و تحلیل منطقی و پایش ژرف نگرانه اوضاع جامعه ایران هستند و بر متولیان آموزش عالی و متصدیان فرهنگی در دانشگاه، حرکت روشنگرانه در همین مسیر است.