عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس گفت: «اخذ مالیات بر عایدی سرمایه، یعنی دولت این پیام را به تمام افراد جامعه، اعم از افراد حقیقی و فعالان اقتصادی میدهد که هر کس بخواهد در بازارهای سوداگرایانه سرمایهگذاری کند، قطعاً زیان میبیند؛ لذا باید به سمت سرمایهگذاری در فعالیتهای مولد حرکت کرد.»
به گزارش صبح صادق، مالیات بر عایدی سرمایه در کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی تصویب شده و قرار است در صحن مجلس مورد بررسی همهجانبه نمایندگان مجلس قرار بگیرد. کارشناسان اقتصادی با اینکه اخذ مالیات بر عایدی سرمایه را عامل مهمی در راستای افزایش درآمدهای دولت میدانند و معتقدند این پایه مالیاتی مهم باید در کنار سایر پایههای مالیاتی گنجانده شود؛ اما معتقدند باید به اوضاع اقتصادی که در آن قرار داریم نیز توجه شود؛ چرا که هر نسخهای برای تأثیر دقیق و شفابخش باید بنا بر وضعیت جسمانی بیمار مورد نظر تجویز شود، لذا نمیتوان پایههای مالیاتی مانند مالیات بر عایدی سرمایه را تنها به این دلیل که در کشورهای دیگر اجرا شده و موفق هم بوده، در ایران اجرا کرد. «مرتضی عزتی» عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفتوگو با صبح صادق دلایل خود برای عدم تصویب و اجرای فعلی طرح مالیات بر عایدی سرمایه را با ما در میان گذاشته که این نظرات را در ادامه میخوانید.
این عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در پاسخ به این پرسش که «به نظر شما در وضعیت کنونی اقتصاد ایران، تصویب طرح مالیات بر عایدی سرمایه به نفع سرمایهگذاری در اقتصاد خواهد بود یا نه؟» گفت: «متأسفانه در کشور ما بسیاری از تصمیمگیریها براساس نگاه به همه جنبههای کار صورت نمیگیرد. بخش مهمی از تصمیمگیریهایی که برای اخذ مالیات صورت گرفته، فقط ناشی از نگاه درآمدزایی برای دولتها بوده است؛ یعنی این طرحها مورد بررسیهای دقیق و همهجانبه اقتصاد و عواملی که در میانمدت و بلندمدت میتواند به واسطه اجرای آن طرح روی بخشهای مختلف اقتصادی تأثیر بگذارد، قرار نگرفته است.»
وی در این باره خاطر نشان کرد: «یکی از دلایلی که مجالس و دولتها چه دولت قبلی و فعلی روی تصویب و اخذ مالیات از عایدی سرمایه تأکید دارند، جمع شدن دلالان از بازارهای مختلف و به طور کلی ایجاد مانع برای فعالیتهای سفتهبازانه در اقتصاد است. اصولاً وقتی از این پایه مالیاتی نام برده میشود، اولین موضوعی که به ذهن آقایان خطور میکند، این است که با این مصوبه و اجرای این قانون قادر به خارج کردن عدهای سفتهباز از بازار خواهند بود؛ در حالی که شاید در وهله اول چنین کاری را صورت دهند و در این موضوع موفق شوند؛ اما در نهایت ممکن است به اصل سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصاد زیان جبرانناپذیری وارد شود.»
وی در این باره توضیح داد: «عقل سلیم حکم میکند قبل از هر چیزی به این موضوع توجه کنیم که آیا کسانی که سفتهباز نیستند نیز با وجود چنین طرحی میلی برای سرمایهگذاری در اقتصاد خواهند داشت؟ برای نمونه، کسانی که در بازار سرمایه، سرمایهگذاری کردهاند، قطعاً مشمول مالیات بر عایدی سرمایه خواهند شد. قطع به یقین با تصویب و اجرای این قانون این گروه نیز به فراریان از سرمایهگذاری میپیوندند؛ چرا که میبینند باید مالیات پرداخت کنند. بنابراین، ترجیح میدهند سرمایه خود را برداشته و از بورس و بازار سرمایه خارج شوند. حالا ممکن است درآمدی از قبَل اجرای این قانون نصیب دولت شود؛ اما طبیعتاً اجرای آن پیامدها و آسیبهایی نیز خواهد داشت.»
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس خاطر نشان کرد: «خروج سرمایهگذاران از بازارهای رسمی مانند بورس منجر به ورود آنها به اشکال مختلف در بازارهای غیر رسمی میشود؛ به همین دلیل است که در ابتدای بحثم به این نکته اشاره کردم که در ایران متأسفانه در تصویب قوانین همه ابعاد و زوایای پیدا و پنهان آن تصمیم بررسی نمیشود. موضوعی که منتج به مشکلات اساسیتری برای اقتصاد ایران میشود که حتی به آن فکر هم نشده؛ لذا به جای برداشتن آبرو که اصطلاحاً هدف است، چشم هم کور میشود و اقتصاد از زوایای متعددی تحت فشار قرار میگیرد.»
استاد اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس معتقد است: «بخش مهمی از چالشها و معضلاتی که در مدیریت اقتصاد ایران داریم، ناشی از نسپردن کار به دست متخصصان اقتصادی و استفاده نکردن از کارشناسان نخبه و توانمند اقتصادی است. متأسفانه، مسئولان تا چیزی به فکرشان میرسد یا مثلاً از تجارب کشورهای دیگر استفاده میکنند، گمان میکنند میتوانند همان نسخه را عیناً در اقتصاد ایران نیز تجویز کنند. در حالی که باید بدانند این موارد به تازگی کشف نشده و نباید فوری و به سرعت روی آن اقدام کرد؛ بلکه لازم است جنبههای مختلف موضوعات در نظر گرفته شود که طرح و اجرای این طرح روی اقتصاد و بخشهای مختلف آن به خصوص سرمایهگذاری در اقتصاد چه اثراتی دارد.»
این استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل اقتصادی در ادامه افزود: «مسئولان باید متوجه این موضوع مهم باشند که ما در کشوری زندگی میکنیم که متأسفانه میزان سرمایهگذاری در آن از میزان اندک خود در گذشته به منفی رسیده است. در فضایی که نرخ سرمایهگذاری منفی است، قطعاً بستن مالیات بر عایدی سرمایه یک اشتباه فاحش و حتی خطرناک است. قطع به یقین در چنین فضایی نباید بر سرمایهها و سرمایهگذاریهای موجود آن هم با توجیه خروج سفتهبازان از بازار سکه و ارز، مالیات بست؛ زیرا در چنین فضایی سرمایهگذاران متوجه این سیگنال میشوند که سرمایهگذاری، یعنی خسارت محض و دادن مالیاتهای سنگین و طبیعتاً وقتی چنین تصوری در جامعه ایجاد و پررنگ شود، همین سرمایهگذاریهای موجود نیز شکل نمیگیرند.»
وی در این باره تصریح کرد: «اخذ مالیات بر عایدی سرمایه، یعنی دولت این پیام را میدهد که هر کسی در این فضا سرمایهگذاری کند، قطعاً زیان میبیند؛ لذا به سمت سرمایهگذاری در اقتصاد ایران نیاید. به نظر میرسد، در فضای بازار سرمایه و سرمایهگذاری، به ویژه سرمایهگذاریهایی که بخشی از پول به سمت تولید یا سایر فعالیتهای اقتصادی میرود، نه تنها نباید مالیات وضع شود، بلکه باید میزان مالیاتهای موجود را نیز کاهش داد تا عدهای به جای اینکه به سراغ کارهای دیگر بروند، به سراغ سرمایهگذاری بروند.»
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس خاطر نشان کرد: «با اینکه در وضعیت کنونی تورمِ مسکن به شدت نیازمند سرمایهگذاری در این بخش هستیم، اما شاهدیم با این کارها سازندگان را از بخش مسکن دور کردهایم؛ به گونهای که سازندگان در یک سال اخیر نشان دادهاند به عنوان بخش خصوصی تمایل و اشتیاقی برای ساخت مسکن و افزایش حضور خود در این بخش ندارند، بنابراین به سراغ سایر فعالیتها در بازارهای غیر مولد میروند.»
عزتی درباره اینکه در کدام اقتصادها چنین مالیاتهایی باید اخذ شود، گفت: «اخذ مالیات بر عایدی سرمایه باید در اقتصادهایی عملیاتی شود که فضای اقتصادی مناسب و با ثباتی دارند؛ یعنی تکلیف مردم مشخص است و هر روز با یک قانون و بخشنامه جدید مواجه نیستیم؛ ضمن اینکه اقتصاد نیز با تورمهای بالا دست و پنجه نرم نمیکند. در چنین فضای اقتصادی مردم میدانند از سرمایهگذاری در بازار سرمایه 80 درصد سود میبرند و باید 20 درصد این سود را مالیات بپردازند، لذا قطعاً در چنین فضایی مردم از سرمایهگذاری استقبال میکنند. در حالی که در کشورهایی مانند ایران که سرمایهگذاری در آنها زیانده است، با تصویب و اجرای قانون مالیات بر عایدی سرمایه فقط راه برای خروج سرمایه باز میشود. به همین دلیل امیدواریم شرایط به گونهای ایجاد شود که با کاهش التهاب، زمینه برای سرمایهگذاری در اقتصاد ایران فراهم شود و مسئولان از انجام کارها و اقدامات غیر منطقی در وضعیت متشنج کنونی دست بردارند و متوجه وضعیت فعلی اقتصاد ایران باشند.»