آموزش سواد رسانه از جایگاه ویژهای برای زنان خانهدار نقش ایفا میکند، چرا که زنان خانهدار ساعات متمادی را در حال حاضر در کنار رسانه طی کرده و تحت تأثیر شدید آن قرار میگیرند، باید ابعاد مختلف سواد رسانهای اعم از مهارتهای استفاده، رژیم مصرف، جنبههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی پیامهای رسانهای، ابعاد زیبایی شناختی، احساسی، عقلانی، اخلاقی، شیوههای بهرهبرداری صحیح از رسانههای مختلف و تقویت تفکر انتقادی و خلاقانه، توانایی مشارکت در تولید محتوای رسانهای به زنان خانهدار آموزش داده شود. در رشد سواد رسانهای اعتقاد بر این است که برای کسب مهارت، باید همانند سواد خواندن و نوشتن اقدامی ملی صورت پذیرد، یعنی به همان نسبت که مسئولان آموزشی نسبت به آموزش خواندن و نوشتن مردم احساس مسئولیت میکنند، باید مهارتآموزی در نحوه استفاده از انبوه اطلاعات را نیز سرلوحه کار خود قرار دهند در حال حاضر هر روز شکاف بین افراد با سواد سنتی و آنان که توانایی کار با رایانه و استفاده از اطلاعات روز آمد را دارند بیشتر میشود برای از بین بردن این فاصله و در واقع کمک به افراد جامعه باید کلاسهای آموزشی ویژه و مداوم برای تمام افراد جامعه برگزار شود.
راهکارهای معرفتی
راهبردهای محافظهکارانه؛
استفاده از ظرفیت حقیقت اسلام برای مواجهه با شکگرایی، نسبیتگرایی، تکثرگرایی و هویتهای دورگه و نامعین.
بهرهگیری از فضای مجازی به عنوان بستر تعامل خانواده با مراجع مشورتی دینی.
تقویت درک درست عبادت و دستیابی به حقیقت عبادت و در نهایت رسیدن به رستگاری در خانواده.
نشان دادن الگوهای فکری و رفتاری متعادل و سالم متناسب با افراد مختلف خانواده. ارجاع با مراجع دینی و مشاوران دینی.
تقویت اعتقاد به خداوند و جهانبینی توحیدی در زندگی.
تعمیق توکل و اعتماد به اراده و مشیت الهی.
ایمنسازی خانواده در برابر آسیبهای اجتماعی از طریق رشد فضائل اخلاقی.
معنادار کردن و جهتدهی صحیح به زندگی در راستای عبودیت خداوند. (تقویت سبک زندگی اسلامی ایرانی در فضای مجازی)
معرفی و نشان دادن سیره ائمه(ع) به عنوان الگوی خانواده.
ارتباط با انجمنها و سازمانهای بینالمللی خانواده. آموزش خانوادهها در استفاده از فضای مجازی.
فراهم نمودن اطلاعات و ابزارهای لازم به منظور آگاهی از رسانههای مختلف.
راهبردهای تهاجمی؛
تقویت باز تولید هویت اسلامی ایرانی.
تقویت روحیه همکاری، تعهد، مسئولیتپذیری و وفاداری.
فرهنگسازی برای گسترش عفاف اجتناب از ناهنجاریهای اجتماعی. (افزایش ساعات فعالیت در شبانهروز از طریق دورکاری و کار از خانه و درونی شدن زندگی روزانه و مرکزیت یافتن خانه).
ظرفیتسازی برای معرفی مهارتها و تواناییهای اعضا خانواده.
معرفی مشاغل خانگی و آموزش مهارتهای لازم و ضروری آن.
تقویت همگانیسازی دانش سیاسی از طریق فضای مجازی به منظور توسعه حوزه ارادی و فردیت و تقویت پویایی هویت.
راهبردهای تدافعی؛
تقویت آگاهی خانواده از آسیبهای فضای مجازی به منظور مهار تغییر الگوی خانواده، تغییر الگوی تقسیم کار و وظایف خانواده و تأثیر فضای مجازی بر نقش تربیتی خانواده بالا بردن مهارت خانواده در انجام وظایف خانوادگی.
آگاهیافزایی خانواده از آثار اقتصادی و اجتماعی مصرف کالاهای غیربومی و مغایر با فرهنگ اسلامی. (نشان دادن روش درست زندگی بر اساس جهانبینی اسلامی)
توجه به فرهنگسازی و آموزش افراد در ارتباط با امنیت فضای مجازی آگاهیافزایی در ارتباط با مشکلات جسمی و روانی.
آگاهیافزایی خانواده در ارتباط با مصرف محتوای اینترنت، ارائه اطلاعات شخصی، قوانین فضای مجازی و آسیبهای آن.
(مدیریت سرگرمی و اوقات فراغت تکنفره و انفرادی) آموزش سرگرمیهای گروهی خانواده و آموزش آنها.
معرفی بازیهای رایانهای متناسب با گروههای سنی مختلف.
راهبردهای رقابتی؛
تقویت سیاستگذاری حوزه خانواده در فضای مجازی.
آگاهیافزایی خانواده در ارتباط با احکام و قوانین حقوقی حمایت از خانواده.
تقویت نقشها و وظایف خانوادگی (عاملی, 1396 , ص. 287 - 302 )
راهکارهای آموزش مهارتهای مورد نیاز یکی از مهمترین گامها برای مخاطب این است که فرد برای مواجهه با رسانهها، از مهارتهای مورد نیاز بهرهمند شود تا بتواند به طور مستمر و شایسته از آنها استفاده نماید، در ذیل به برخی از این مهارتها پرداخته میشود؛
مهارت برنامهریزی؛
یکی از مهمترین مهارتها برای ارتقاء سواد رسانه، رژیم مصرف رسانهای یا همان برنامهریزی میباشد. به این معنا که مخاطب توجه بیشتری به انتخاب و تماشای انواع مختلف برنامهها دارد و به صورت مشخصی و به مقدار متناسب استفاده از تلویزیون، شبکههای مجازی، ویدیو، بازیهای الکترونیکی، فیلمها و دیگر رسانهها میپردازد و میزان مدت زمان مصرف را کاهش میدهد.
در این جنبه اصل مسئله، مدیریت دقیق و ایجاد توازن در مصرف رسانهای است، تا انتخابهای رسانهای به شکل هدفمندتری صورت گیرد. این نکته درمورد زنان خانهدار جایگاه ویژهای دارد. علیالخصوص محدودکردن تماشای برنامههای با بار منفی، همچنین تفکیک، تمایز، شناسایی محتوای سالم و ناسالم رسانه در ابعاد مختلف، استفاده مناسب از فناوریهای نوین ارتباطی) اینترنت، منابع کتابخانهای و شبکههای مجازی و کنترل آنها.
مهارت تفکر انتقادی در رسانه؛
آموزش انتقادی رسانه، مهمترین نقش را در ارتقای سواد رسانهای دارد و تا زمانی که استفاده افراد از رسانهها و به خصوص اینترنت با تفکر انتقادی همراه نباشد، احتمال آسیبهای اجتماعی اینترنت محور وجود دارد. تفکر انتقادی میتواند مانند یک واکسن عمل نماید. یونسکو، آموزش انتقادی رسانه را شامل گسترش دادن ارزیابی انتقادی پیامها، اعم از خبر یا سرگرمی، به منظور تقویت کردن تواناییهای مستقل افراد و کاربران فعال میداند. (تقی زاده, 1391 , ص. ص 8)
کسب توانایی زیر سئوال بردن صحت اطلاعاتی که از تلویزیون یا رسانههای مولتی مدیا دریافت میشود، ضمن آنکه موجب میشود تا افراد به عنوان مصرفکننده منفعل به مصرفکننده نقاد و تحلیلگر تبدیل شوند، باعث میگردد تا از اغراض و اهداف پنهان، انگیزهها، نگرشها، ساز و کارهای تاثیرگذاری و نحوه استفاده رسانهها از تمهیدات و سیاستهای رسانهای آگاهی یابند و بدانند در پس تصاویر و گفتارها، ارزشها و ایدئولوژی خاصی به مخاطبان منتقل میشود. تفکر انتقادی یک فرایند شناختی فعال، هدفمند و سازمانیافته است که با استفاده از آن به بررسی افکار و عقاید خود و دیگران پرداخته و به فهم روشنتر و بهتری دست مییابند. تفکر انتقادی مستلزم استفاده فعال از هوش، دانش و تواناییها برای مقابله مؤثر با موقعیتهای زندگی است. در تفکر فعّال وقتی فرد با یک موقعیت تصمیمگیری و انتخاب مواجه میشود، فعالانه به جمعآوری اطلاعات میپردازد، امکانها و احتمالات مختلف را بررسی میکند، با افراد با تجربه و متخصص مشورت میکند و سپس درباره تمامی این موارد به تفکر انتقادی میپردازد.
تفکر انتقادی به معنای تفکر صحیح و درست برای ارزیابی مسائل است. به تعریف دیگر، تفکر همراه با استدلال، مسئولیت، مهارت و هدف را تفکر انتقادی مینامند. فردی که تفکر انتقادی دارد میتواند سؤالات مناسب بپرسد، اطلاعات مربوط را به طور مرتب و خلاق جمع آوری کند و به نتایج مدنظر برسد که او را قادر به زندگی و عملکرد موفق کند. کودکان با قدرت تفکر انتقادی به دنیا نمیآیند و این توانایی را بدون آموزش کسب نمیکنند. توانایی تفکر انتقادی، مهارتی است که باید آموخته شود؛ لیکن بسیاری افراد آن را فرا نگرفتهاند. برای تقویت تفکر انتقادی باید تقویت تیزبینی، تقویت حافظه، حدس زدن، بررسی کردن، استفاده از نشانها، پرسیدن سؤالات را تمرین نمود. (رادفر & حمیدی, 1387 , ص.ص 7 بصیریان جهرمی , 1385)
مهارت تحلیل (شکستن پیام به عناصر معنادار)؛
ارزیابی زمینههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تبلیغی محیط این مرحله در برگیرنده کسب دانش کافی درباره زمینههای تاریخی، اقتصادی رسانهها و منافع و علایق آنها در این حوزههاست. بیتردید رسانههای مختلف، اهداف و برنامههای خود را بر حسب منافع و اولویتهای خاص خود تدوین و اجرا میکنند. باید انسان ببیند چه چیزی و چه کسی با چه کیفیت و میزانی به تصویر کشیده میشود. چه گروهها و افرادی بیشتر در رسانه نمایش داده میشوند و علت مطرح شدن بیشتر آنها چیست.
علاوه بر اینها لازم است دانسته شود، چه کسی یا چه چیزی بوسیله چه کسانی، چگونه، چرا و با چه اهدافی به تصویر کشیده میشود. چیزی که بخش اعظم مردم نمیدانند این است که آنچه از طریق تلویزیون به فروش میرسد، نه تنها فروش کالاهای تبلیغ شده به مخاطبان بلکه فروش مخاطبان به پیامدهندگان است. مقصود واقعی از پخش برنامههای بازرگانی کانالهای تلویزیونی، اعم از خبری یا تفریحی، نه فقط سرگرم کردن ما بلکه یافتن مخاطبان و قرار دادن آنان در یک حالت پذیرش است، به طوری که شبکه یا فرستنده تلویزیون بتواند زمانی در اختیار صاحبان کالاها قرار دهد تا کالاهای خود را بفروش رسانند. صاحبان کالاها بر اساس تعداد افرادی که احتمال دارد به تماشای تلویزیون بنشینند، پول میپردازند.
صاحبان کالاها نیز اجناس خود را متناسب با نوع افرادی که تماشاگر آن خواهند بود، تبلیغ میکنند. مثلاً تبلیغ برای کودکان ۲ - ۷ سالهای که پدر و مادر خویش را وادار به خرید کالای مورد علاقه خود میکنند. بنابراین باید قادر به درک زبان رسانهها باشد و معانی و مفاهیم و نشانههای آنها را بشناسد.
مهارت تفسیر
در مهارت تفسیر باید به یک سری از شناختها رسید از که در ذیل به برخی از آن ها اشاره میشود؛
شناخت پایگاههای اینترنتی، بخشها، امکانات و ویژگیها
شناخت ویژگیهای رادیو، تلویزیون، فیلمها
شناخت بازیهای رایانهای، ویژگیها، مزایا و معایب
آشنایی با شیوههای اقناع مخاطب در گونههای مختلف رسانه
شناخت ویژگیهای روزنامه، مجله ها همراه
مهارت بالا بردن فرایندهای شناختي سواد رسانهای؛
شناخت اطلاعات و انتقاد از رسانه، تکنیکها و تأثیرات رسانه که در برگیرندة آن دسته از فرایندهای شناختی است که در اندیشههای انتقادی مورد استفاده قرار میگیرد. برخی از این فرایندها عبارتاند از:
فهم و نقد سبکهای زندگی مصرفی که در رسانهها اشاعه مییابد.
فهم و نقد اختلاف و اغراض سیاسی و ایدئولوژیک پنهان در محتوای رسانهها.
فهم و نقد آثار و پیامدهای اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی محتوای رسانهها.
فهم و نقد شرایط و مناسبات مادی تولید محتوای رسانهای مثل آگهیهای تجاری که در جهت تأمین منافع اقتصادی و کسب سود مادی صاحبان سرمایه است.
فهم و نقد بازنماییها و کلیشهسازیهای منفی اقلیتهای فرهنگی، قومی، جنسیتی و نژادی در رسانهها.
دیگر مهارت های مورد نیاز؛
استقرار: نتیجهگیری از برخی اجزای پیام و تعمیم آن به بقیه اجزا.
قیاس: استفاده از اصولی فراگیر برای تبیین موارد خاص.
ترکیب: جمعبندی پیامهای مختلف در ساختاری جدید.
خلاصهسازی؛ ارائه توصیفی روشن، درست و فشرده از پیام. (سپاسگر, 1384 , ص. ش 44، ص 131)
یادگیری مهارتهای فوق در کنار مهارتهای دیگری همچون تسلط به یک زبان خارجی، مهارت استفاده از کامپیوتر و مهارتهای استفاده از فضای سایبرنتیک. (شکرخواه, تابستان 1380, ص. ش 4، ص 30)
ایجاد برنامههایی ویژه زنان خانهدار در رسانه ملی: تولید برنامه رسانهای با در نظر گرفتن الگوسازی آن برنامه مانند: مستند پنج دقیقهای، یا آگهی بازرگانی، یک سرمقاله و غیره.
آموزش و آشنایی با اصول، قواعد و زبان رسانههای مختلف میتواند کمک شایانی به فهم رسانهها برای زنان خانهدار داشته باشد.
آموزش نقد فیلم، پویانمایی، بازی رایانهای و کتاب، تبلیغات تجاری، فنون و ویژگیهای آنها.
ایجاد کلاسهای سواد رسانهای در فضای مجازی مختص زنان خانهدار با محیط مجازی، اعم از شبکههای اجتماعی یا اپلیکیشنهای موبایل.
پاتر و جنکینز نیز راهبردهایی را ارائه دادهاند؛ شاید دانستن آن ها بتواند در پیشبرد ارتقاء سواد رسانهای زنان خانهدار مؤثر باشد.
جایگاه شخصی خود را تقویت کنید
به خاطر داشته باشید که جایگاه شخصی شما ترکیبی است از:
آگاهی از اهداف خود همراه با انگیزه و انرژی لازم برای جستوجوی اطلاعات و تجربههای مورد نیاز برای رسیدن به این اهداف. بنابراین، باید اهداف خود را تحلیل کنید. چه چیزی واقعاً شما را خرسند میکند؟ واقعاً در زندگی میخواهید به چه چیزی برسید؟ آیا پاسخ به این پرسشها همان چیزی است که رسانهها برنامهریزی کردهاند؟ به نظر شما، این پاسخ ها از کجا ریشه گرفتهاند و تا چه میزان از آنها احساس رضایت دارید؟
به عنوان یک هدف به مفید بودن امور تمرکز کنید
دلایل مختلفی برای رویارویی با رسانهها وجود دارد. تمام این دلایل ممکن است منطقی و بسیار کارآمد باشد. با این حال، باید توجه داشت که کاربردها تفاوت دارند. در هر مرتبه رویارویی با رسانهها باید اهداف خود را به طور صریح، مشخص سازیم. باید به خاطر داشت که اگر بدون آگاهی از اهداف در معرض پیامهای رسانهای قرار بگیریم، خطر اثرات ناخواسته را بالا بردهایم. بنابراین اگر از سر عادت و بدون هیچ هدف شخصی مشخصی در معرض رسانهها قرار بگیرید، مشخصاً بازیچهی رسانههای جمعی خواهید شد.
برای رویارویی با رسانهها، آگاهی دقیقی را بپرورانید
به طور دورهای، کاربردهای رسانهای خود را در طول یک هفته یادداشت کنید. با تکرار این تمرین میتوانید تغییر علاقهمندی خود نسبت به رسانهها، مجازی و پیامهای رسانهای را کنترل کنید. همانطور که تغییرات را زیر نظر دارید، پرسشهای زیر را از خود بپرسید: آیا گسترهی رویارویی من با رسانههای مختلف افزایشیافته است یا تنها به یکی از دو رسانه پای بند ماندهام؟ آیا گسترهی رویارویی من با مجاری مختلف رسانهای بسط یافته است؟ و ... .
اصول ذهنی خود را بررسی کنید
در جریان رویارویی عادتگونه با رسانهها مرتب این سؤال را از خود بپرسید که چرا چنین عادتهایی دارید؟ تا چه اندازه در جهت برآوردن نیازهای خویش، عادتهای خود را برنامهریزی کردهاید؟ بعد از یافتن پاسخی برای این پرسشها، اصول ذهنی خود را بازاندیشی کنید. این اصول را در جهت منافع خود باز تعریف کنید. آنگاه وقتی به رویارویی روزانهی خود بازگردید، مشاهده خواهید کرد که این اصول ذهنی در راستای اهداف شما قرار گرفتهاند، نه اهداف رسانهای.
بنیانی فراخ از دانش مفید کسب کنید
نکتهی اساسی دانش، مفید بودن آن است. کسب دانشی که مفید نباشد، به شما کمک نخواهد کرد. همواره میان دانشی که در اختیار داریم و دانشی که برای درک بهتر جهان به آن نیاز داریم، شکاف وجود دارد. ما میتوانیم این شکاف را پر کنیم. ابزار لازم برای پرکردن این شکاف در زمینهی مفروض، در اختیار خود ماست. چون شکاف دانش پیش از آنکه با سطح کلی تحصیلی ما رابطه داشته باشد، تحت تأثیر میزان علاقهمندی ما به آن موضوع قرار دارد. اگر علاقهی زیادی به یک موضوع داشته باشیم، برای دستیابی به اطلاعات لازم دربارهی آن موضوع خاص، رسانهها و منابع متعددی را جستوجو میکنیم.
دربارهی پیوستار واقعیت خیال بیندیشید
به طور مداوم از میزان خیالی یا واقعی بودن یک امر بپرسید. این فعالیت، یک پیوستار است. برخی برنامهها را به راحتی میتوان در قالبها دستهندی کرد. دستهبندی برخی دیگر از برنامهها کار چندان سادهای نیست. در دنیای رسانهای، تمیز دادن واقعیت از خیالکاری بس دشوار است. چنین اقدامی مستلزم اندیشیدن دربارهی ویژگیهای مختلف یک پیام است. بنابراین باید تفکری تحلیلی داشته باشید و پیامهای رسانهای را به اجزای تشکیل دهندهی آنها تجزیه کنید. نکتهی مهم این است که بدانیم چه زمانی در معرض امور خیالی قرار گرفتهایم. آنگاه خواهیم توانست این پیامها را به گونهای متفاوت پردازش کنیم. اگر هنگام رویارویی با پیامهای خیالی به اندازهی کافی رویکرد تحلیلی نداشته باشید، پیامهای بسیاری که در بطن خود، عناصر خیال را جای دادهاند، برای شما واقعی به نظر میرسند.
مجاری رسانهای مختلف را مقایسه کنید
سواد رسانهای، مفهومی عمومی است که تمام رسانهها را شامل میشود، ولی مجاری رسانهای مختلف، چالشهای متفاوتی را مطرح میسازد. برای ترسیم بهتر این موضوع، داستانی خبری را در یکی از وبسایتهای اینترنتی مطالعه کنید. سپس همان داستان را در یکی از روزنامهها یا شبکههای تلویزیونی محلی پیگیری کنید. تمایز و تشابههای آنان را تحلیل کنید. آیا مهم هستند؟ همچنین وقتی بخواهید پیامی را برای مجاری رسانهای مختلف تولید کنید، این تمایزها آشکارتر نیز میشوند.
دیدگاههای خود را بررسی کنید
این پرسشها را از خود بپرسید: آیا دیدگاههای من پایگاه منطقی درستی دارد؟ برای مثال، مردم آمریکا میگویند با وجود فراوانی، از مادیگرایی رضایت ندارند. در یک نظرسنجی که به تازگی به انجام رسید، 22 درصد از مردم آمریکا با این موضوع موافق بودند که بسیاری از آنها بیش از آنچه نیاز دارند، به خرید کالا و مصرفگرایی روی آوردهاند. همچنین در آمریکا برای هر خرید، بیش از هزار گزینه در فروشگاهها وجود دارد. آیا واقعاً به تمام این کالاهای مادی نیاز داریم؟
رفتارهای خود را تغییر دهید
تا چه اندازه رفتارهای شما در راستای عقایدتان قرار دارد؟ برای مثال، اگر معتقد باشید که جامعه بیش از اندازه مادیگراست، آیا از خرید کالاهای متعدد پرهیز میکنید؟ اگر مصرف کالاهای مادی خود را در سطح پایین نگه دارید، آنگاه میان رفتار و عقیدهی شما هماهنگی وجود دارد. گام نخست در تغییر رفتار، ارزیابی واقعبینانه از میزان سازگاری عقاید با رفتارهای موجود است. تغییر رفتار در راستای همخوانی با عقاید، به معنای تعهد داشتن به مسئولیت اخلاقی در پیروی از عقاید است.
مسئولیتپذیری شخصی داشته باشید. (پاتر, بازشناسی رسانههای جمعی با رویکرد سواد رسانهای, 1391 , ص. ص 571 -578)
مهارتهای دوازدهگانه سواد رسانهای جنکینز؛
بازی: ظرفیت تجربه محیط پیرامون به عنوان شکلی از حل مساله.
عملکرد: توانایی پذیرش موجودیتهای مختلف با هدف کشف حقایق و بدیهه گویی.
شبیهسازی: توانایی تفسیر و ساخت مدل های پویا از فرآیندهای دنیای واقعی.
تخصیص: توانایی نمونه برداری معنی دار و بازتولید محتوی رسانهای.
چندکارکردی: توانایی پایش محیط و تغییر کانون تمرکز در صورت نیاز به جزئیات قابل توجه.
شناخت توزیعی: توانایی تعامل معنی دار با ابزارهایی که ظرفیت های روحی روانی را توسعه میدهد. -
هوش جمعی: توانایی تجمیع و مقایسه دانش در راستای دستیابی به یک هدف مشترک.
قضاوت: توانایی ارزیابی قابلیت اعتماد و اعتبار منابع اطلاعاتی مختلف.
هدایت چندرسانهای: توانایی دنبال کردن جریان رویدادها و اطلاعات در منابع رسانهای متعدد.
شبکهسازی: توانایی جستجو، ترکیب کردن و انتشار اطلاعات.
مذاکره: توانایی سفر به جوامع مختلف، درک و احترام گذاشتن به دیدگاه های متعدد، و فهم و دنبال کردن هنجارهای مختلف.
بصریسازی: توانایی تفسیر وایجاد داده با هدف بیان ایده ها، یافتن الگوها، و شناسایی روندها. (محمد پور,1396 , ص 837 )
فهرست منابع؛
پاتر, جیمز. (۱۳۹۱) بازشناسی رسانههای جمعی با رویکرد سواد رسانهای. (ا. یزدیان، , پ. آزادی, & م. نادعلی, مترجم) تهران: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما.
تقیزاده، عباس. (۱۳۹۱). ارتقای سواد رسانهای زمینه کاهش آسیبهای اجتماعی نوپدید فضای مجازی. نخستین کنگره ملی فضای مجازی و آسیبهای اجتماعی نوپدی .
سپاسگر, ملیحه. ( ۱۳۸۴, زمستان). رویکردی نظامی به سواد رسانهای. فصلنامه پژوهش و سنجش.
شکرخواه, یونس. (تابستان ۱۳۸۰). نیاز مخاطبان به سواد رسانهای. پژوهش و سنجش.
رادفر, شکوفه., & حمیدی, فریده. (۱۳۸۷). راهنمای آموزش مهارتهای زندگی. تهران: پژوهشکده مهندسی و علوم پزشکی جانبازان.
عاملی, سعید رضا.(۱۳۹۶). خانواده مسلمان و فضای مجازی. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی
محمدپور, علیرضا. (۱۳۹۶, زمستان). توسعه سواد رسانهای در عصر فناوریهای نوین. مقالات منتخب همایش ملی سواد رسانهای و مسئولیت اجتماعی جلد - 2.