مسئله «آزادی» یکی از مهمترین منازعات سیاسی در کل دنیا و همچنین ایران در ساحت اندیشه و عمل است؛ به گونهای که به مثابه یک شعار سیاسی و ایدئولوژیک همواره مورد توجه قرار گرفته است[...]
مسئله «آزادی» یکی از مهمترین منازعات سیاسی در کل دنیا و همچنین ایران در ساحت اندیشه و عمل است؛ به گونهای که به مثابه یک شعار سیاسی و ایدئولوژیک همواره مورد توجه قرار گرفته است. ناگفته نماند که در دوره معاصر، آزادی در میان ملتهای دیگر هم ارزش و جایگاه زیادی پیدا کرده و جنبشها، انقلابها، جنگها و فعالیتهای سیاسی بسیاری برای آزادی ایجاد شده است.
مفهوم آزادی در جامعه دینی
امیرالمؤمنین علی(ع) در نهجالبلاغه، نامه 31 به فطری بودن آزادی اشاره کرده است: «لا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللّهُ حُرّاً»؛ بنده دیگری نباش که خدا تو را آزاد آفریده است. بنابراین، حریت و آزادیخواهی جزء فطرت انسانی است و ضمانت اجرای آن نیز خود انسان و حرکت او به سوی آزادی است. آزادی را میتوان در گفتار و رفتار پیامبران و ائمه(ع) مشاهده کرد. مطابق با این آموزههای دینی، نه باید ستم کرد و نه زیر بار ظلم و ستم رفت. اساس و پایه قیام امام حسین(ع) و فرهنگ عاشورا و درس کربلا تحقق همین آموزه راهبردی بوده است.
انسان نه تنها باید آزاد از سلطه ستمگران و خرافات و نادانیها باشد، بلکه باید آگاه و خردمند و آزاد از هوای نفس باشد تا بتواند به سوی کمال خود حرکت کند. خداوند به صراحت در قرآن کریم میفرماید: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ»؛ جن و انسان را جز برای بندگی کردن نیافریدم. پس بزرگترین تکلیف انسان بندگی خداوند است و این امر جز با آزادی محقق نخواهد شد و با آزادی است که انسان در عبادت خداوند قدم بر میدارد و به کمال خود میرسد.
جایگاه آزادی و امنیت
ناامنی و نبود احساس امنیت بزرگترین مشکل یک جامعه است و مانع هر گونه کار فکری و عملی میشود. در نظر باید داشت که دشمن با قصد خلل وارد کردن کلی در همه کارهای فکری و عملی، امنیت این کشور را از ابعاد متعدد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و مدنی هدف قرار داده است. امنیت کشور یکی از مهمترین و با اولویتترین مسائل به شمار میآید و به همین دلیل اقدام علیه منافع کشور، شایعهپراکنی و فتنهانگیزی و دروغ و توطئه، آزادی نیست و تحرکات دشمن از بابت نبود آزادی و مطالبه آزادی، بهانهای برای ایجاد ناامنی است که در اغتشاشات پاییز امسال به طور ملموس و عینی پدیدار شد.
ادعای آزادی و عملکرد ضدآزادی
استعمار غرب در قرون گذشته، همه حرکتهای آزادیخواهانه در کشورهای اسلامی را به نحوی سرکوب کرده و استعمار و سلطهگری بر این کشورها را پیش برده و حکومت مستبد ایجاد کرده یا آنها را تقویت کرده است و از طرفی منابع طبیعی آنها را غارت و منابع انسانی آنها را نابود کرده است؛ به گونهای که از سیاستهای آنها میتوان به عقب نگه داشتن ملتهای مسلمان از قافله علم و دانش اشاره کرد. بنابراین، ادعای آزادی دادن از سوی کشورهای غربی، همچون آمریکا و انگلیس ادعای مضحکی است، به این شکل که نقشه آنان از طرح مسئله آزادی، محو و مسخ هویت اسلامی و ملی کشورهای اسلامی است که در اغتشاشات اخیر به طور واضح نمایان شد. تهاجم به ملت ایران به دلیل آن است که این ملت میخواهد آزاد، مستقل، متکی به خود و دارای هویت ملی اصیل خود باشد.
مسئله حقوق بشر و آزادی و دموکراسی از سوی غربیها حرفی جز ایجاد اخلال در روند پیشرفت کشور ایران نیست و تجربه استعماری آنان به حقیقت این موضوع را به اثبات میرساند.
به نام آزادی، به کام دشمنان
دشمن نیز با سوء تعبیر از آزادی، سوءاستفاده زیادی میکند. در ایران آزادی باید در چارچوب اسلام معنا شود. از جمله سوءاستفاده از تعبیر آزادی میتوان به تشدید خفقان اختلاف و تشنج، تشویق افکار عمومی علیه نظام اسلامی و تضعیف اعتماد به مسئولان، شبههافکنی، ترویج فرهنگ بیگانه، ناامیدی، بزرگنمایی قضایای کوچک، توهین به نهادهای اصلی کشور، بدگویی آشکار و صریح از اشخاص، ترویج منکرات و فحشا و بیبندوباری است که به تعبیری از بین بردن فضای مناسب برای آزاداندیشی است. باید گفته شود که آزادی لازم و ضروری است؛ اما گمراه کردن مردم با شعار آزادی و شاد کردن دشمنان با این عمل خود غیر از شعار آزادی است.
رهبر معظم انقلاب در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تاریخ 1377/6/24 اینگونه بیان میکنند که اساسیترین مرز آزادی، اصل اسلام است. بنابراین، سوق مرم به بیایمانی و عقاید مخالف اسلام و اشاعه فساد فکری، نه تنها مصداق آزادی نیست؛ بلکه نمود و نماد خیانت است. آزادی باید با منطق و اخلاق و حقوق معنوی و مادی دیگران در تعارض نبوده و آزادی در کنار تعادل، عقلانیت، انصاف و رشد فرهنگی جامعه و در چارچوب ارزشها و داربستهای فکری و دینی یک ملت باشد.
اهمیت آزادی و زن در ساخت جامعه انسانی
در دنیای کنونی، مسئله زن و آزادی به مسئلهای کانونی تبدیل شده است. توجه غرب به آزادی زن دارای دو بعد اقتصادی و بهرهکشی بدون توجه به ساحت روحی و احساسی متمایز زن است. ماجرا از اینجا شروع میشود که در انقلاب صنعتی، غرب به نیروی کار ارزان و بیتوقع و کم دردسر نیاز پیدا کرد و زن این خصوصیات را داشت. بنابراین، شعار آزادی زن و حقوق اقتصادی زن بلند شد و در بعد فرهنگی در صدد رواج پوششهای نامناسب برای زنان در اجتماع، هر چند به نام آزادی زن بود، اما این نوع برداشت و تفسیر از آزادی به نفع مردان بیبندوبار و موجب فروپاشی نهاد خانواده و آسیبهای شدید اجتماعی میشود.
آزادی زن در اسلام یک آزادی حقیقی و فطری و مبتنی بر روحیات و تفاوتهای روحی و ویژگیهای زن نسبت به مردان است. با توجه به اهمیت و جایگاه والای زن که در زندگی بشر دارد، رهبران انقلاب اسلامی نیز به تأسی از قرآن و عترت این اندیشه را بیان کرده و شخصیت والای زنان را بازگو کردهاند. از دیدگاه امام خمینی (ره)، زنها، مردان شجاع را در دامن خود بزرگ میکنند. قرآن کریم انسانساز است و زنها نیز انسانساز؛ وظیفۀ زنها انسانسازی است. اگر زنهای انسانساز از ملتها گرفته بشود، ملتها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد، شکست خواهند خورد و منحط خواهند شد.
رهبر معظم انقلاب نیز درباره گوهره وجودی زن، چنین بیان میکنند: «زن اسلامی عبارت است از آن موجودی که دارای ایمان است، دارای عفاف است، متصدی مهمترین بخش تربیت انسان است؛ اثرگذار در اجتماع است. دارای رشد علمی و معنوی است. مدیر کانون بسیار مهم خانواده است، همه اینها در کنار خصوصیات زنانگی مثل لطافت، مثل رقت قلب، مثل آمادگی دریافت انوار الهی، این الگوی زن مسلمان است؛ همین خصوصیاتی که پیغمبر اکرم(ص) در بیانات متعدد به مناسبت تمجید از فاطمه زهرا یا خدیجه کبری(س) یا به نحو کلی دربارۀ زن بیان کرده.»(1396/12/29) بنابراین هویت، استقلال و شخصیت والای زن در جامعه اسلامی مبتنی بر درک ظرافت روحی و اخلاقی زن در ساحت وجودی مقدس و انسانساز است.