آزادی اطلاعات چیست؟
در سالهای نه چندان دور که فضای مجازی به گستردگی امروز نبود، مردم بیشتر اطلاعات خود را از تلویزیون، رادیو، روزنامه و در موارد تخصصیتر را از کتاب و مقاله میگرفتند.
در همه این نوع از وسایل ارتباطی یک ویژگی مشترک وجود دارد و آن هم جریان یکسویه اطلاعات از وسیله ارتباطی با شخص مخاطب است، به این معنا که مخاطب نمیتواند درباره موضوعی که میخواند یا میشنود یا میبیند، به شخص فرستنده پیام اظهار نظری کند. (بگذریم از استثنائاتی که سعی دارند به صورت مخاطبمحور برخی برنامهها یا مطالب خود را پیش ببرند).
در حالت کلی به این شکل یک طرفه از گردش پیام، آزادی اطلاعات گفته میشود.
آزادی ارتباطات چیست؟
گسترش فضای مجازی و فرصت فراهم شده در این میدان برای مخاطبان امکان بیان هر مطلب و اظهارنظری را فراهم کرد، بدون آنکه مشخص باشد مخاطب اطلاعات کافی درباره موضوع دارد یا خیر! در مقابل بعضاً مخاطبان قادر به تفکیک اطلاعات باطل از درست را ندارند. حال سؤال این است اگر با استفاده از این اطلاعات آسیبی به دیگری برسد آیا افراد پاسخگو خواهند بود؟
به عنوان مثال شرایط پاندومی کرونا فرصت حضور مخاطبان در فضای مجازی را صدچندان کرد. این بیماری عاملی برای استفاده هر چه بیشتر از فضای مجازی شد و به گسترش آن دامن زد. در همین فضا و حین شیوع همین بیماری بارها شاهد ارائه هزاران نظر گوناگون و ضدونقیض بودیم که از سوی افراد مختلف اشتراکگذاری شد که حتی سنجش صحت آنها مشخص نبود. سؤال مشخص اینجا در رابطه به میزان آسیب رساندن اطلاعات در گردش محتوا به مخاطبان خواهد بود که اگر با استفاده از اطلاعات در گردش، کسی به خود یا بستگانش آسیبی برساند، چگونه میتوان گفت فقط همان فرد مسئول است و دیگرانی که آن اطلاعات غلط را به او دادهاند، مسئول نیستند؟! اساساً مسئولیتی متوجه فرد اول نشردهنده یک مطلب خواهد بود یا خیر؟!
رویکرد جدید حاکی از گردش اطلاعات دوسویه (هر دو طرف امکان فرستنده بودن پیام را دارند) و بدون قید و شرط است که تأکید بر حقوق مراوداتی دارد که از این نوع گردش پیام به آزادی ارتباطات تعبیر میشود.
تفاوتهای آزادی اطلاعات با ارتباطات
در حالت آزادی اطلاعات که جریان یکسویه اطلاعات وجود دارد، رسانهها تلاش میکنند اطلاعات صحیح را به اشتراک بگذارند چراکه هم به لحاظ مسئولیت حقوقی (هم مدنی و هم کیفری) و هم به لحاظ جذب مخاطب، اطلاعات صحیح ملاک اصلی بوده و اطلاعات غلط میتواند هر دو را مخدوش کند.
در واقع اطلاعات غلط به اعتبار یک رسانه ضرر میرساند، اما در شرایطی که تأکید بر جریان دوسویه اطلاعات است (فضای مجازی) تضمین خاصی برای کاربران جهت به اشتراکگذاری اطلاعات صحیح وجود ندارد چراکه اولاً کاربران دغدغهای شبیه رسانهها برای جذب مخاطب ندارند و ثانیاً پیگیری قضایی اطلاعات اشتراکگذاریشده توسط میلیونها کاربر غیرممکن است. این در حالی است که مشاهده میشود کامنتگذاری مخاطبان به صرف نظردهی ختم نمیشود بلکه در بسیاری مواقع متأسفانه به توهین به یکدیگر و حتی اشخاص ثالث هم کشیده خواهد شد.
ادعاهای حقوقی طرفداران آزادی ارتباطات
طرفداران آزادی ارتباطات دلایل و توجیهات خاصی را از جمله حق برخورداری از امکان آگاه شدن و آگاه کردن یا شرکت در مباحثات را برای مطلوبشان بیان میکنند. این عده دو اعتقاد عمده دارند که یکی قائل به حقوق مراوداتی برای مخاطبان است و دیگری استقلال فردی است. این عده معتقدند از همه نظرات باید حمایت بشود چراکه از نظر بیانکننده مطلب، آن مطلب خوشایند محسوب میشده، در حالی که ممکن است آن مطلب از نظر سایر افراد یاوه محسوب شود.
این افراد معتقدند نباید صرفاً از نظرات مفید حمایت شود، زیرا به لحاظ روانشناسی ممانعت از بیان مطلب مورد علاقه شخص منتشرکننده، به رشد شخصیت او لطمه میزند. همچنین از طریق بیان نظرها و به بحث گذاشتن آنها، افراد اعتقادات خودشان را شکل میدهند و به لحاظ فکری و روحی تعالی پیدا میکنند. در همین راستا حتی وسایل ارتباطی مثل رادیو و تلویزیون سعی میکنند از طریق معرفی راههای ارتباطی مثل تلفن یا ارسال پیامک از نظرات مخاطبانشان برای بهبود و بهتر کردن عملکرد خود استفاده کنند (هر چند این مطلب نوعی آزادی ارتباطات ضعیف شده محسوب میشود).
رسانههای ارتباطی، محدودیت یا آزادی
با همه این احوال در عملکرد رسانههای نوع دوم که از ابتدا مقید به آزادی ارتباطات حداکثری بودند، رفتهرفته مشاهده میشود که در حال تلاش برای محدود کردن این نوع آزادی هستند! به عنوان مثال این رسانهها در اقدامات جدید قابلیت کامنتگذاری را محدود به نظر منتشرکننده پیام کردند و همین طور با تدوین یکسری مجموعه قواعد رفتاری (کدهای اخلاق حرفهای) مثل: صداقت و درستی در اطلاعرسانی، رعایت حریم خصوصی، حمایت از کودکان و نوجوانان و نفی خشونت پورنگرافی از رویکرد ابتدایی خودشان عدول کردند. دلیل این مطلب هم آن بود که استدلالهایی که برای تأیید رویکرد آزادی ارتباطاتِ مطلق بیان میشد، بسیار بسیط و در ورطه پلورالیسم گرفتار بود، اما رسانههای نوین در گذر زمان و کسب تجربه در میدان عمل، رفتهرفته از آن رویکرد ابتدایی دست کشیدند چراکه به عنوان مثال نمیتوان از نظرات توهینآمیز یا تشویشکننده اذهان عمومی به دلیل حمایت از رشد شخصیت افراد پشتیبانی کرد!
از سوی دیگر اگر چه در گذشته هدف و ارزش فقط قرار دادن اطلاعات بود و توجه چندانی به درستی یا غلطی اطلاعات نمیشد، اما در شرایط فعلی همانطور که بیان شد، رسانهها سعی میکنند با تدوین مجموعه قواعد رفتاری (کدهای اخلاق حرفهای) به سمت انتشار اطلاعات صحیح بروند (آزادی بیان مشروط)، اما همچنان با وضع مطلوب مورد انتظار فاصله بسیاری وجود دارد، البته این نکته را نیز باید متذکر شد که خواهناخواه اطلاعات جهتگیری خاص خودشان را نیز دارند؛ (سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و پزشکی)، حال ممکن است این جهتگیری با آنچه پلتفرم به صورت پیشفرض قبول دارد در تناقض قرار گیرد. در اینجا ممکن است پلتفرم آن مطلب را مصداق اطلاعات گمراهکننده یا حتی خطرناک تشخیص دهد (حتی اگر چنین نباشد) و آن را سانسور کند.
آزادی ارتباطات و اطلاعات در قانون اساسی
در زمان تدوین قانون اساسی مسئلهای به نام آزادی ارتباطات (به مفهومی که ما بیان کردیم) وجود نداشت. آنچه پیشفرض ذهنی قانونگذار بوده آزادی اطلاعات است، به همین منظور بند دوم از اصل سوم و همچنین اصل ۲۴ قانون اساسی مشخصاً به مقوله آزادی اطلاعات اشاره میکنند، با این حال به دلیل آنکه قانون اساسی برای نسلها نوشته میشود و تفسیر موسع کردن از آن محل اشکال نیست، میتوان اصل ۴۰ قانون اساسی را در رابطه با حق آزادی ارتباطات بیان کرد. چنانکه این اصل میگوید: «هیچ کس نمیتواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد.»
بدیهی است آزادی ارتباطات امروزه یک حق شناخته شده است، با این حال با استفاده از این اصل میتوان آزادی ارتباطات را مقید و مشروط کرد. در پایان باید گفت در صورتی که سیاست پلتفرمها رفتن به سمت آزادی ارتباطات مشروط باشد و کشورهای استفادهکننده نیز این مهم را از آنها مطالبه کنند، دیگر شاهد فضای رهاشده و غبارآلود مجازی نخواهیم بود چراکه پلتفرمها با ایجاد محدودیت در آزادی ارتباطات (از طریق کدهای اخلاق حرفهای) اولاً موظف خواهند بود با پالایش پیامها، پیامهای توهینآمیز را از بین ببرند یا حتی اجازه ارسال چنین پیامهایی را از کاربران بگیرند وثانیاً تمامی فرستندگان پیام باید موظف باشند از قبل فرمهایی تحت عنوان میزان تحصیلات، تخصصها و مهارتهای واجد را تکمیل کنند تا گیرندگان پیام در مواقع لزوم به آن فرمها رجوع کنند و از میزان علم و آگاهی فرستنده پیام مطلع شوند. اگرچه چنین فرمهایی در حال حاضر نیز موجود است، اما هیچ گونه الزامی از سوی پلتفرمها برای تکمیل آنها وجود ندارد و به همین دلیل صفحات بدون هویت و به اصطلاح فیک به راحتی میتوانند در این فضا رشد و فعالیت کنند.
منبع: روزنامه جوان/حمیدرضا علیایی/ دانشجوی حقوق