برخلاف نگاه سلطنتطلبانی که میخواهند محمدرضا را فردی متجدد جلوه دهند، او نگاه بسیار نازلی به زنان داشت. یکی از موضوعاتی که میتواند نگاه او را نسبت به زنان آشکار کند، مصاحبه او با «اوریانا فالاچی» روزنامهنگار زن ایتالیایی است. در این مصاحبه شاه اعلام داشت، زنان تنها هنگامی اهمیت مییابند كه بتوانند خوب از مردان دلربایی كنند.
محمدرضا در پاسخ به پرسش فالاچی درباره اینكه «آیا كسی او را تحت تأثیر قرار داده است؟» گفت: «هیچكس نمیتواند مرا تحت تأثیر قرار دهد. هیچكس، زنان كه دیگر جای خود دارند. در زندگی یک مرد زنان فقط در صورتی اهمیت پیدا میكنند كه زیبا و دلپذیر باشند و رموز زنانگی را بدانند... مثلاً این موضوع آزادی زنان. این طرفداران اصالت زن چه میخواهند؟ شما چه میخواهید؟ میگویید تساوی! واقعاً! نمیخواهم بیادب به نظر برسم، ولی... شما ممكن است از نظر قانون با مردان مساوی باشید. ببخشید كه این را میگویم، ولی از نظر تواناییها مساوی نیستید. فالاچی: نیستیم؟ شاه: خیر. شما (زنان) هیچ وقت یک میكلآنژ یا باخ مؤنث نداشتهاید. حتی هیچ وقت یک آشپز بزرگ نداشتهاید. از نداشتن امكانات دم نزنید. چون آن وقت پاسخ میدهم كه آیا شوخی میكنید؟ آیا این امكان را نداشتهاید كه یک آشپز بزرگ تحویل تاریخ دهید؟ شما هیچ كار بزرگی نكردهاید. هیچ.»
«علی شهبازی» یکی از نیروهای گارد شاهنشاهی و سرتیم محافظ شاه، در خاطرات خود از شبکهای پرده برمیدارد که برای فساد و زنبارگی شاه فعالیت میکردند. او میگوید، علم در وزارت دربار تشکیلاتی ویژه برای سرگرمی محمدرضا پهلوی درست کرده بود که با بودجهای سرسامآور «کارشان این بود که خانمهای شوهردار و دختران بختبرگشته و یا همسران و دختران کسانی را که میخواستند مقامی بگیرند، برای شاه بیاورند.»
اگر آنچه را که گفته شد، با نگاه امام راحل(ره)، که برگرفته از رویکرد اصیل اسلامی است، مقایسه کنیم، به فاحش بودن اختلافات پی میبریم. اینکه امام(ره) در نامه به همسر خودشان مینویسند: «تصدقت شوم؛ الهى قربانت بروم، در این مدت که مبتلاى به جدایى از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند.» علاوه بر نگاه لطیف و عرفانی ایشان، حاصل یک مبنای معرفتی است که زن را نه به مثابه کالا، بلکه بخشی از عالم هستی و مکمل مرد میداند.