بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد که کشور ایران از نظر ذخائر نفت و گاز در مجموع رتبه دوم جهان را به خود اختصاص داده و با حدود ۶۸ نوع ماده معدنی، ۳۷ بیلیون تن ذخایر کشف شده و ۵۷ بیلیون تن ذخایر بالقوه در میان ۱۵ قدرت معدنی جهان جای گرفته و به همین دلیل از ایدهآلترین شرایط برای رشد صنعتی و خودکفایی نسبی در یسیاری از محصولات برخوردار است.
در خبرها آمده بود که اخیراً یک معدن بزرگ دیگر هم از فلز گرانبهای لیتیوم در کشور کشف شده که میتواند جایگاه ایران را از سومین تولیدکننده این فلز به دومین یا شاید نخستین جایگاه ارتقاء دهد و به موازات کشفیات جدید، بهرهبرداری از ذخائر و معادن کشور نیز پس از انقلاب اسلامی رشد چشمگیری داشته است. با این حال از آنجا که همچنان بخش عمده نفت و گاز و نیز مواد معدنی استخراج شده به صورت خام راهی بازارهای بینالمللی میشوند، لذا قطعاً نمیتوانیم به این مقدار بسنده کنیم.
البته بعد از انقلاب اسلامی و بهخصوص پس از تذکرات مکرر رهبر معظم انقلاب اسلامی (دامت برکاته) در مورد اهمیت و ضرورت جلوگیری از خامفروشی، این موضوع به یکی از دغدغههای اصلی مسئولین محترم تبدبل شده و تاکنون اقدامات قابل توجهی نیز در این زمینه صورت گرفته که احداث مجتمعهای متعدد پتروشیمی و پالایشگاههای پارس جنوبی یا توسعه صنایع فولادسازی و صنایع تولید سیمان، یرخی از مصادیق مهم آن به شمار میروند.
در این رابطه شاید بشود از سخنرانی سال ۷۳ رهبر معظم انقلاب اسلامی که در دیدار جمعی از کارگران و معلمان با ایشان فرمودند؛ «آرزوی واقعی من- که البته ممکن است به این زودیها قابل تحقق نباشد- این است که ما درِ چاههای نفت را ببندیم و اقتصاد خود را براساس کالاها و محصولات غیرنفتی بنیاد نهیم. یعنی فرض کنیم این کشور، کالایی به نام نفت ندارد.» به عنوان اولین تذکر ایشان نام برد، اما پس از آن و بهخصوص طی بیش از یک دهه گذشته مکرراً اهمیت و ضرورت این موضوع را به مسئولین کشور متذکر شدهاند.
همانگونه که اشاره شد، پس از تذکرات متعدد و مکرر امام خامنهای گامهای خوبی در این زمینه برداشته شده و هم اینک بخش قابل توجهی از مواد خام معدنی از جمله نفت و گاز و سنگ آهن و برخی دیگر از مواد معدنی، پس از فرآوری در قالب مواد اولیه صادر میشود.
اما اگرچه تا امروز در این زمینه پیشرفتهای خوبی داشتهایم و حالا به برکت انقلاب اسلامی میتوانیم به جای خامفروشی نفت و گاز بخش قابل توجهی از این مواد را در قالب مواد پتروشیمی صادر کنیم و یا میتوانیم سنگ آهن را به شمش یا حتی انواع ورق و سایر اقلام فولادی تبدیل و صادر نماییم و حتی قادریم بخشی از مواد اولیهای که تولید میکنیم را به محصولات نهایی تبدیل و با ارزش افزوده چندین برابری به بازارهای جهانی عرضه نماییم، اما نباید فراموش کنیم که این تازه اول راه است، چرا که نه تنها در برخی از موارد هنوز در بند خام فروشی قرار داریم، بلکه در مواردی هم که کاری انجام شده است، عمدتاً به تولید مواد اولیه اکتفا شده است.
به عنوان مثال؛ سنگ آهن مواد خام مورد نیاز کارخانجات فولادسازی است و شمش آهن، مواد اولیه موردنیاز کارخانجات نورد آهن برای تولید ورق و انواع آهنآلات بهشمار میرود و ورق آهن برای صنایعی مانند صنعت خودروسازی یک ماده اولیه محسوب میشود و لذا این محصول یعنی سنگ آهن هنگامی ارزش واقعی خود را کسب میکند که تمام آن برای صادرات به محصول نهایی (مثلاً به یک خودرو یا یک لوازم خانگی و امثال آن) تبدیل شده باشد.
مواد پتروشیمی نیز دقیقا شرایط مشابهی دارد و این نیز مواد برای جایی مانند یک کارخانه نخ ریسی، یک مواد اولیه محسوب میشود، همچنان که نخ ماده اولیه کارخانجات فرشبافی و پارچهبافی و پارچه ماده اولیه کارخانجات تولید البسه بهشمار میرود و به همین دلیل حتی صادرات مواد پتروشیمی نوعی خامفروشی تلقی میگردد؛ بنابراین همانطور که گفته شد، تبدیل مواد خام به مواد اولیه هنگامی ارزش واقعی خواهد داشت که در چرخه تولید به مواد ثانویه و سرانجام به محصول نهایی با ارزش افزوده چند برابری تبدیل و صادر شود، چرا که در غیر اینصورت مجبوریم مواد خام تولیدی کشور را با حجم زیاد و قیمت ناچیز در اختیار بیگانگان قرار دهیم و همان مواد را در قالب یک محصول جدید و البته با شکل و ظاهر متفاوت و طبیعتاً با قیمت چندین برابری از آنها بخریم. البته این موضوع فقط به مواد معدنی و صنعتی محدود نمیشود، بلکه مواد دیگری مانند محصولات کشاورزی را هم در بر میگیرد.
در بخش کشاورزی میتوان به محصولاتی مانند؛ خرما، زعفران و یا گیاهان دارویی ایرانی اشاره کرد که متأسفانه بخش عمده آن همچنان به شکل خام صادر و گاهی با نام و علامت تجاری شرکتهای خارجی به بازارهای جهانی عرضه میشود. این در حالی است که اکثر محصولات این بخش میتواند پس از فرآوری به اشکال مختلف از جمله؛ دارو، کنسرو، کمپوت، کنسانتره، شربت، عصاره، پودر، انواع ترشیجات، انواع مربا یا سایر مواد غذایی تولید و عرضه شود.
اما شاید بتوان از خام فروشی یا به تعبیر بهتر مفتفروشی یافتههای علمی دانشمندان ایرانی در قالب ارسال مقاله به مجلات و نشریات و سایر مراکز ذیربط غربی برای کسب امتیاز و ارتقاء رتبه علمی افراد و یا دانشگاههای و سایر مراکز علمی کشور، بهعنوان یکی از بدترین انواع خام فروشی نام برد.
این در حالی است که کشورهای سلطهگر به وبژه کشورهای غربی، قبل از تبدیل علم به ثروت و در واقع قبل از تولید علمشان به منبعی برای کسب درآمد، حتیالمقدور از انتشار عمومی آن اجتناب میکنند و لذا در واقع این اقدام، هدر دادن ظرفیتهای بالقوه کشور در دامی است که دیگران برای ما پهن کردهاند؛ بنابراین شایسته است، برای کاهش وابستگیها و رهایی از آثار عملی و بهویژه آثار روانی تحریمها و بهبود و رشد جهشی اقتصاد کشور و معیشت مردم، جلوگیری از خام فروشی و تبدیل مواد خام به مواد اولیه، ثانویه و به خصوص مواد نهایی با ارزش افزوده واقعی، در تمام زمینهها و در همه موضوعات در اسرع و قت و با دقت و فوریت در دستور کار مسئولین محترم قرار گیرد و از این فرصت فوقالعاده (برخورداری از نعمت وجود مواد معدنی و سایر منابع طبیعی) حداکثر بهره را عاید خود نماییم.
۱۴۰۱/۱۲/۱۴