صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۰۴ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۶  ، 
کد خبر : ۳۴۵۴۹۱

مشکلات اقتصادی کشور در کجا ریشه دارد؟

معظم‌له با اشاره به مشکل تورم که بیشترین فشار را روی معیشت مردم وارد می‌کند، با هدف رفع یا کاهش این فشار، شعار سال را «مهار تورم، رشد تولید» اعلام کردند؛
پایگاه بصیرت / گروه سياسي/ دكتر يدالله جواني

https://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gifhttps://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/ver2/breadcrump.gif در اصل وجود مشکلات اقتصادی و به‌ویژه در حوزه معیشت بخش قابل‌توجهی از مردم، تردیدی وجود ندارد. این مشکلات به‌گونه‌ای است که مردم با آن دست و پنجه نرم می‌کنند. مسئولان کشور هم بیشترین وقت خود را برای حل این مشکل صرف می‌کنند و رهبر حکیم انقلاب اسلامی هم، چندین سال متوالی با هدف حل این مشکل، شعار سال را انتخاب کردند و در پیام نوروزی سال ۱۴۰۲ فرمودند: «به نظر من در سال ۱۴۰۲ هم مسئله اصلی ما، مسئله اقتصاد است. یعنی ما مشکل کم نداریم، مشکلات گوناگونی داریم، در زمینه فرهنگی، در زمینه سیاسی، لکن مسئله اصلی و محوری در این سال هم مسئله اقتصاد است.»

* معظم‌له با اشاره به مشکل تورم که بیشترین فشار را روی معیشت مردم وارد می‌کند، با هدف رفع یا کاهش این فشار، شعار سال را «مهار تورم، رشد تولید» اعلام کردند؛ بنابراین با توجه به واقعی‌بودن مشکلات اقتصادی در ایران آن هم در چهل‌وپنجمین سال عمر جمهوری اسلامی، به این پرسش باید پاسخ داد که ریشه مشکلات اقتصادی کشور کجاست؟ ضرورت و اهمیت ریشه‌یابی مشکلات، امری روشن است. برای حل اساسی و دایمی یک مشکل، باید سراغ ریشه‌ها رفت و از الزامات توفیق در این کار، شناخت درست ریشه مشکلات است. به راستی ریشه‌های اصلی مشکلات اقتصادی کشور کدام است؟

* هرچند در پاسخ به این پرسش راهبردی، دیدگاه‌ها و نظریه‌های گوناگونی مطرح است و هر کس ممکن است با توجه به اطلاعات در اختیار و نوع نگرش و بینشی که دارد، به این پرسش یک جوابی بدهد، لکن در این خصوص دو دیدگاه بیش از همه مهم و قابل توجه است. هر دو دیدگاه هم بر سیاست‌های کلی نظام تمرکز دارد و با توجه به این سیاست‌ها، از ریشه مشکلات سخن می‌گوید. دیدگاهی می‌گوید؛ ریشه اصلی مشکلات کشور، سیاست‌های کلان نظام به‌ویژه در حوزه سیاست خارجی با رویکرد استکبارستیزی، مقاومت، ایستادگی و مبارزه با آمریکا و نپذیرفتن سیاست مذاکره با این کشور و عادی‌سازی روابط با آن است.

* دیدگاه دیگر می‌گوید، ریشه اصلی مشکلات کشور، عمل‌نکردن کامل یا درست سیاست‌های کلان نظام در حوزه اقتصاد است. این دیدگاه معتقد است، اگر دولت‌های منتخب مردم، سیاست‌های اتخاذشده از سوی امام و رهبری و در مجموع سیاست‌های کلی، ازجمله سیاست‌های خصوصی‌سازی ذیل اصل ۴۴ قانون اساسی و همچنین سیاست‌های ابلاغی اقتصاد مقاومتی را به‌موقع و درست اجرا می‌کردند، اکنون با این حجم از مشکلات مواجه نبودیم. در ادامه به اختصار به نقد و بررسی هر دو دیدگاه می‌پردازیم.

* الف ـ نقد و بررسی دیدگاه اول
* در این دیدگاه، آمریکاستیزی ریشه اصلی مشکلات اقتصادی کشور اعلام می‌شود و بر این اساس، مذاکره با آمریکا و حل مشکلات فی‌مابین و عادی‌سازی روابط به‌عنوان راه‌حل اصلی مشکلات مورد تأکید قرار می‌گیرد. آیا این دیدگاه درست است؟ کسانی که این دیدگاه را دارند، چه دلیل یا دلایلی برای درستی دیدگاه خود ارائه می‌دهند؟ ایران قبل از انقلاب اسلامی، در بالاترین سطح با آمریکا ارتباط داشت و رژیم پهلوی، از هر جهت کشور را در اختیار آمریکا قرار داده بود. آیا ایران قبل از انقلاب، یک کشور پیشرفته علمی، صنعتی و با رفاه عمومی بالای مردم شناخته می‌شود؟ پاسخ روشن است و اسناد و مدارک گویای عقب‌ماندگی، فقر و محرومیت ایرانیان در حوزه‌های گوناگون است. آیا کشور‌های منطقه که هم‌اینک دارای بهترین روابط با آمریکا می‌باشند، هیچ‌گونه مشکل اقتصادی ندارند؛ اما مهم‌ترین دلیل ایران برای مذاکره‌نکردن با آمریکا، دشمنی‌های این کشور با ملت ایران است.

* آمریکایی‌ها از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، سیاست شکست انقلاب و ساقط‌کردن جمهوری اسلامی را در پیش گرفتند. در ۴۴ سال گذشته، آمریکایی‌ها هرگز از سیاست براندازی جمهوری اسلامی فاصله نگرفته و به‌صورت مستمر علیه جمهوری اسلامی توطئه کردند. ابراز تمایل دولتمردان آمریکا هم برای مذاکره با ایران، با هدف به تسلیم کشاندن جمهوری اسلامی از طریق مذاکره است. مذاکرات برجام در دولت آقای روحانی و سپس به قدرت رسیدن ترامپ و خارج‌شدن آمریکا از برجام و بیانیه «پمپئو» وزیر خارجه ترامپ مبنی بر اینکه ایران باید در ۱۲ موضوع پای مذاکره بنشیند، همگی نشان می‌دهد که مذاکره‌ای که آمریکایی‌ها دنبال آن هستند، به چه معنا است.

* در واقع آمریکایی‌ها در قبال ایران، یک هدف را دنبال می‌کنند و آن هم، بازگرداندن سلطه مجدد خود بر ایران است. علت پافشاری آمریکایی‌ها بر این موضوع، این است که رهبران ایالات متحده، تنها راه سلطه بر جهان را از طریق سلطه بر غرب آسیا (خاورمیانه) و سلطه بر غرب آسیا را، از طریق سلطه بر ایران ممکن می‌دانند. تمام نقشه‌های آمریکا در سه دهه گذشته در منطقه از قبیل لشکرکشی و اشغال افغانستان و عراق، راه‌اندازی گروه‌های تروریستی، چون داعش، اعمال شدیدترین و بی‌سابقه‌ترین تحریم‌ها علیه ایران و راه‌اندازی جنگ جهانی ترکیبی اخیر علیه جمهوری اسلامی، همه در همین راستا می‌باشد. حال چه ساده‌اندیشانه یا با انگیزه‌های خاص سیاسی است که افرادی از غرب‌گرایان، اصلاح‌طلبان و نفوذی‌ها، تلاش می‌کنند به شکل‌های گوناگون به افکار عمومی القا کنند که مشکلات کشور ریشه در سیاست‌های ضد آمریکایی نظام دارد.

* یکی از این افراد دارای دیدگاه اول که با قلم‌زدن‌های مکرر، سیاست‌های نظام را عامل مشکلات معرفی می‌کند، در یادداشت اخیرش به مناسبت عید نوروز، با اشاره به اینکه دو رهبر نقشه و مسیر حرکت جمهوری اسلامی را در ستیز با آمریکا تعریف کرده و این سیاست را موجب عقب‌افتادن کشور از نوسازی می‌داند، با مخاطب قراردادن افکار عمومی می‌نویسد: «ما باید تغییر در سیاست‌های تحریم و فقرزدا را از رهبران مطالبه کنیم، سیاست‌های توسعه‌گرا و تنش‌زدایی با غرب را مطالبه کنیم!» مشکل این افراد آن است که، چشم بر دشمنی‌ها، زیاده‌خواهی‌ها، خلق و خوی استکباری آمریکا و توطئه‌های ۴۴ سال گذشته آمریکایی‌ها با هدف شکست انقلاب اسلامی، ساقط‌کردن جمهوری اسلامی و بازگرداندن سلطه مجدد خود بر ایران بسته و کارشان فقط نقد و زیر سؤال بردن سیاست ایستادگی، مقاومت و مقابله جمهوری اسلامی با توطئه‌های آمریکا شده است. به راستی اگر جمهوری اسلامی در این ۴۴ سال با سیاست‌های قلدرمآبانه آمریکا مقابله نمی‌کرد، ایران اکنون چه وضعیتی از لحاظ تمامیت ارضی، استقلال، امنیت، پیشرفت‌ها، قدرت دفاعی، عزت ملی، جایگاه منطقه‌ای و بین‌المللی می‌داشت؟

* ب ـ نقد و بررسی دیدگاه دوم
* دیدگاه دوم بر این نکته تأکید دارد که اگر دولت‌ها، سیاست‌های کلان نظام و تدابیر رهبری در حوزه اقتصاد را جدی گرفته بودند، اکنون با این حجم از مشکلات مواجه نبودیم. این دیدگاه تا چه اندازه می‌تواند درست باشد؟ برای پی‌بردن به درستی یا نادرستی این دیدگاه، توجه به یک نکته کفایت می‌کند و آن هم، بررسی نتایج عمل کامل و بهنگام به سیاست‌های کلان نظام و تدابیر رهبری در دیگر حوزه‌ها است. یکی از این حوزه‌ها، حوزه دفاع و امنیت است؛ حوز‌ه‌ای که رهبری به عنوان فرماندهی کل قوا، مدیریت آن را به صورت مستقیم در اختیار دارد.

* امروز جمهوری اسلامی با وجود همه فشارها، تحریم‌ها، توطئه‌ها و اقدامات ضدامنیتی دشمنان، در بهترین شرایط امنیتی و قدرت دفاعی، نه‌ تنها در سطح بازدارندگی نظامی، بلکه برخوردار از قدرت ضربت متقابل است. نباید فراموش کرد که بیشترین توطئه‌ها، فشارها، تحریم‌ها و اقدامات جبهه استکبار برای بازگرداندن سلطه خود بر ایران از طریق اقدامات نظامی و تهدیدات امنیتی مستقیم و غیرمستقیم طی ۴۴ سال گذشته بوده، لکن به دلیل پیاده‌شدن سیاست‌های کلان نظام و تدابیر رهبری، اینک جمهوری اسلامی، یک کشور با قدرت دفاعی فوق‌العاده بالا می‌باشد؛ به‌گونه‌ای که دشمنان جرات شلیک یک گلوله به سمت ایران را ندارند. در کنار این سیاست‌های دفاعی، پیشرفت‌های علمی و نفوذ منطقه‌ای قابل ملاحظه جمهوری اسلامی هم متأثر از عمل به سیاست‌های کلان نظام است.

* با توجه به آنچه گذشت، اگر سیاست‌های کلان نظام در حوزه اقتصاد بررسی شود، آن‌گاه روشن می‌شود که کوتاهی دولت‌ها در سال‌های گذشته، عامل اصلی مشکلات اقتصادی امروز کشور به‌ویژه در حوزه معیشت مردم است. در دو دهه گذشته، شعار‌های سال عمدتاً اقتصادی بود، لکن دولت‌ها، آن اهتمام کامل و بهنگام را برای پیاده‌سازی و تحقق این شعار‌ها نداشتند.

* رهبر حکیم انقلاب اسلامی بر اساس همین سیاست‌های کلان، در بیانات نوروزی خود در روز اول فروردین ۱۴۰۲ در حرم رضوی، ریشه‌های مشکلات اقتصادی کشور را تشریح کردند. اکنون که ریشه‌های واقعی مشکلات اقتصادی کشور شناسایی شده، کفایت می‌کند مسئولان و مردم برای حل مشکلات اقتصادی کشور، اهتمام لازم را داشته باشند.

* بر اساس بیانات نوروزی رهبر حکیم انقلاب اسلامی، ریشه‌های اصلی مشکلات عبارت است از:
ـ تصدی‌گری دولت در حوزه اقتصاد به‌ویژه در دهه شصت و استمرار آن
ـ وابستگی اقتصاد کشور به صادرات نفت خام
ـ وابستگی اقتصاد کشور به دلار
ـ کم‌تحرکی در تجارت خارجی
ـ مردمی نشدن اقتصاد
ـ الگو‌های نامناسب اقتصادی در جامعه مانند اسراف، تجمل‌گرایی افراطی عده‌ای و تعصب‌نداشتن روی تولیدات داخلی

* لازم به ذکر است در تمامی موارد مذکور، علاوه بر مشخص‌بودن سیاست‌های کلی نظام، از قبیل سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، شعار‌های سال در دو دهه گذشته و بیانات رهبر حکیم انقلاب اسلامی، همواره در راستای حل ریشه‌ای مشکلات اقتصادی بوده، لکن در عمل به صورت شایسته و بایسته مورد توجه قرار نگرفته است. امید آن که در سال ۱۴۰۲، دولت سیزدهم همه ظرفیت‌های کشور را برای تحقق کامل شعار سال یعنی «مهار تورم، رشد تولید» بسیج کند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات