از دشمن تا سلبریتی‌های خودی/ وقتی همه برای میراث رضاخانی تلاش می‌کنند

 انقلاب که پیروز شد دشمن هیچگاه تصور نمی‌کرد که با حریف قَدَری رو در روست چرا که تصورش این بود با یک کودتای یک شبه و شبیخونی نظامی از صحرای طبس نهایتاً تا چند ماه بعدش کار نظام اسلامی را تمام خواهد کرد و هیچگاه گمان نمی‌برد به فضاحت تمام شکست بخورد. دشمن تحریم کرد و راه‌های اقتصاد را بست، دارو و مواد غذایی و سوخت را غدغن کرد تا شاید ملتی را به زانو در بیاورد، ولی بار‌ها و بار‌ها بار‌ها شکست خورد.

شکست‌های پی‌در‌پی دشمن غربی و صهیونیستی سبب شد تا این بار چاره تازه‌ای بیندیشند و از راه دیگری به فکر نابودی نظامی بیافتند که حالا در اثر تحریم‌های آن‌ها بزرگ و بزرگ‌تر شده بود؛ خودش دارو می‌ساخت و تسلیحات نظامی و موشک و پهپاد داشت و حتی به دیگر کشور‌ها هم صادر می‌کرد؛ کار به جایی رسید که هم‌ردیف خیلی ار کشور‌ها ساخت و تولید کرد و حتی در امتحان و تلاش برای کشف درمان و واکسن کرونا سربلند شد.

 راهبرد‌های شکست
استکبار که در تمامی سال‌های پس از انقلاب، علی‌رغم طراحی و اجرای راهبرد‌های گوناگون و اعمال فشار‌های همه‌جانبه نتوانسته بود مانع بالیدن شجره‌ی طیبه‌ی جمهوری اسلامی گردد، اتاق فکر تشکیل داد و بهترین تحلیلگران و سیاستگزاران فرهنگیش را دور هم جمع کرد و به این نتیجه رسید که دیگر وقت وقت جنگ نرم و شبیخون‌های فرهنگی است و دیگر کارزار نظامی راه به جایی نمی‌برد و فهمید اگر حجاب و حیا را از زن مسلمان ایرانی بگیرد می‌تواند مسیر‌های بعدی را با موفقیت بپیماید.

اما سال‌ها تلاش در کارزار نرم و شبیخون‌های مختلف فرهنگی هم نتوانست آنچنان که می‌خواست راه به جایی ببرد پس می‌بایست در میدان مقابل نفوذی داشته باشد و چه بهتر نفوذی‌های تاثیرگذار و خودی از سیاستمداران خود فروخته تا سلبریتی‌های عشق خارج و حتی افرادی که به بهای چند دلار حاضر بودند ساخت بمب و کشتن آدم‌ها و نیروی حافظ امنیت کشور را به جوانان و نوجوانان سرزمینشان بیاموزند و میراث شوم رضاخانی را در جامعه عادی کنند. همه همدست شده و شعار پوچ و توخالی زن زندگی آزادی که خودشان ناقضان اصلیش بودند سر دادند تا جوانان را با خود همراه سازند.

 آغاز جنگ ترکیبی دشمن
دشمن همه عِده و عُده خود را به میدان آورد و انواع جنگ ترکیبی را علیه ملت ایران رقم زد و نهایت توان خود را به کار برد تا با آشفته کردن فضا و دگرگون نشان دادن الویت‌های نظام، مردم و حاکمیتِ نظام اسلامی را در تقابل با یکدیگر نشان دهد. اما بصیرت و هوشمندی مردم و درایت رهبری و سایر مسئولین در انتخاب راهبرد تقابل با دشمن، این پروژه را هم نافرجام گذاشت، اما علیرغم این دشمن باز هم دست برنداشت و حالا حجاب را بهانه‌ای برای جنجال‌های مختلف و پروپاگاندای رسانه‌ایش کرده و از هر فرصتی برای نیل به اهداف شومش که براندازی و تجزیه ایران اسلامی‌مان است سواستفاده می‌کند.

اقتضائات خاص جامعه پس از اغتشاشات سال گذشته، فضایی را فراهم آورد که دشمن، ابتدا به رسمیت نشناختن حریم عرفی و قانونی پوشش را به عنوان نمادی از اعتراض مدنی جلوه دهد و در ادامه، با گسترش اقدامات هنجارشکنانه‌ی بی‌سابقه در حوزه‌ی پوشش، در جهت تحقق هدف دیرین خود، یعنی کم‌رنگ کردن ارزش حیا در میان جامعه اسلامی و ایرانی حرکت کند تا مستحکم‌ترین سنگر مقاومت جامعه‌ی مسلمان ایرانی در برابر هجوم تمدن غربی را بشکند.

 لزوم مهندسی فرهنگی برای هنجارشکنی
این هنجارشکنی در میان برخی افراد و خصوصا سلبریتی‌ها بیش از گذشته ادامه یافت چنانچه برخی چهره‌های شناخته شده بدون حجاب در برخی مجالس حاضر شدند و هر چند برای این قانون‌شکنی فراخوانده شده و مطابق قانون با آن‌ها برخورد می‌شود، ولی نیاز به راهکاری اساسی برای این معضل در جامعه وجود دارد؛ لذا لازم و ضروری است مهندسان فرهنگی وارد کارزار شوند و راهکار‌های موثر و کارا برای نهادینه کردن اصلاحات فرهنگی و حجاب در جامعه ایرانی و اسلامی که دست دشمنش رو شده، اما دندان‌های تیزش را پنهان نمی‌کند و در کمین فرصتی برای نبردی مجدد است، به کار ببندند.

فرهنگ‌سازی
باید اذعان داشت در فرهنگ اسلام، محور اصلاحات، فرهنگ‌سازی است؛ لذا با فعالیت‌های آموزشی، فرهنگی و تبلیغی می‌توان فضای اجتماعی جامعه را به سمتی هدایت کرد که افراد به صورت طبیعی و خودجوش به رعایت عفاف و حجاب رغبت کنند چرا که راه‌های بازدارنده تنها نقش تکمیلی داشته و چاره‌ساز نیست. نکته مهم این است که در برخورد با پدیده بدحجابی باید مشکل فرهنگی و سیاسی آن را از هم متمایز ساخته و متناسب با خاستگاه‌های آن به برخوردی سنجیده و برنامه‌ریزی شده پرداخت.

وقتی میزان هنجارشکنی بالا می‌رود زشتی و بی‌حیایی آن یا عبارتی قُبح آن ریخته می‌شود و کم کم به بقیه جامعه تسری می‌یابد وقتی جوان و نوجوان الگوپذیر، بی‌حجابی را در میان افراد شاخص و سلبریتی‌ها می‌بیند خواه ناخواه به سمت آن متمایل می‌شود و فرهنگ‌سازی‌های ناقص و نیمه رهاشده راه به جایی نمی‌برد؛ لذا بایستی به سیاست‌ها و ریل‌گذاری‌های فرهنگی توجه و دقت وافری شود و اقدامات بازدارنده و برخورد‌های قانونی برای افراد تاثیرگذار اجرا شود.

 از برخورد‌های سلبی تا باورسازی
عدم ارائه خدمات دولتی در بانک‌ها و ادارات دولتی یکی از عوامل بازدارنده برای هنجارشکنان به شمار می‌رود.
احیای فرهنگ اسلامی و اصلاح باور‌های عمومی با پیاده کردن آموزه‌های دینی خط مشی کلی جامعه برای اجتناب از رذایل اخلاقی و ساده‌زیستی است و قاعدتاً وقتی خود فرهنگ‌سازان جامعه گرفتار اسراف شوند، از اخلاق و معنویت فاصله بگیرند، نسبت به مفاسد اخلاقی و ابتذال در پوشش بی‌تفاوت شوند، پیامد‌های ناگواری در جامعه به جای می‌گذارند که سبب بی‌توجهی نسبت به کار آمدی دین در عرصه‌های مختلف اجتماعی شده و جوان را به سمت بی‌هویتی و پرداختن به ضد ارزش‌ها سوق می‌دهد و با این اوصاف وقتی جایگاه دین در جامعه کم رنگ شود دختران و پسران، ابراز وجود و اثبات شخصیت را در مظاهر غیر دینی مانند خودآرایی و مدگرایی کاوش می‌کنند.

عدم تقویت باور‌های دینی و ارزش‌های اخلاقی در میان جوان و نوجوان سبب می‌شود نسل جدید نسبت به ارزش‌ها بیگانه شده و به مرور نسبت به اعتقادات دینی خود احساس حقارت کند که این امر خطر بزرگی به نام خودباختگی به فرهنگ غرب را در پی دارد. اما در مقابل احیای ارزش‌های اصیل اسلامی و فراخوانی زن مسلمان به تعقل و دریافتن ارزش‌ها و آفریدن روح تعبد و تعهد نقش مهمی در فرهنگ‌سازی و نهادینه کردن حجاب دارد.