نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران نمایشگاه کتابی است که در میانهی اردیبهشت هر سال برگزار میشود. این نمایشگاه یکی از بزرگترین رویدادهای فرهنگی در ایران است. نخستین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در سال ۱۳۶۶ در نمایشگاه بینالمللی تهران برپا شد و تا سال ۱۳۸۵ برگزاری آن در همین مکان ادامه یافت. امّا از سال ۱۳۸۶ نمایشگاه کتاب در مصلای امام خمینی (ره) تهران برگزار شد و در سال ۱۳۹۵ (بیست و نهمین دوره) محل برگزاری به مجموعه نمایشگاهی شهر آفتاب در جنوب شهر تهران تغییر یافت. سیامین دوره نمایشگاه کتاب در سال ۱۳۹۶ در نمایشگاه شهر آفتاب برگزار شد، اما در سال ۱۳۹۷ نمایشگاه کتاب دومرتبه به مصلای امام خمینی تغییر مکان داد و استمرار يافت. سی و چهارمین دوره از نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ۲۰ تا ۳۰ اردیبهشتماه 1402 با حضور بیش از سه هزار ناشر و کشور تاجیکستان بهعنوان مهمان ویژه شروع به کار خواهد کرد.
برگزاری هر سالهی نمایشگاه کتاب همواره بهعنوان فرصتی ویژه برای اهالی نشر و کتاب برای پرداخت به این حوزه موردتوجه بوده است. چرا که برگزاری چنین رویداد بزرگی باعث توجه و تمرکز رسانهها به حوزهی کتاب در ایام محدود برگزاری نمایشگاه شده و سبب جلب نگاه گروههای مختلف اجتماعی نسبت به حوزهی کتاب میشود. به همین بهانه هر ساله اهالی کتاب با استفاده از این فرصت به بیان دغدغههای خود چه در مباحث کلان و اساسی حوزه کتاب و چه در برخی حواشی آن میپردازند و رسانهها نیز آنها را پوشش میدهند.
وجود چنین ظرفیت بزرگی برای حوزهی کتاب که تنها یکبار در سال با این گستردگی دست میدهد، اهمیت توجه هر چه بیشتر به مقولهی پرداخت رسانهای به این حوزه را بیشازپیش نمایان میسازد. جمع برگزاری رویداد نمایشگاه کتاب و پیوست پرداختهای رسانهای به آن، یکی از قدرتمندترین بازوهای تعیینکنندهی مشی عوامل، موثرین، فعالین و مخاطبان حوزهی کتاب است؛ بنابراین لازم است اهالی کتاب از این فرصت ویژه برای توجه بیشتر بر محتوای موردنظر و تأکید خود برای عرضه در عرصهی رسانهها استفاده نمایند تا بتوانند با هدایت و جهتدهی مناسب به رسانهها، شاهد ضریب دهی و برجستهسازی رویکردهای صحیح پرداخت به کتاب در رسانهها شوند که در نتیجهی آن، مخاطبان کتاب را به عرصهی کتاب و کتابخوانی مشتاق و علاقهمند نمایند.
هدف از برگزاری نمایشگاه کتاب، توسعه، گسترش و تبلیغ کتاب و فرهنگ کتابخوانی است و هدف از کتاب هم انتقال مفاهیم یا تجربههای انسانی است. انتقال آنچه نویسنده به درک آن رسیده و میخواهد با ارائهی آن به مخاطب، داشتههای خود را با او به اشتراک بگذارد. چه آنکه این محتوا در قالب کتابِ چاپ شده باشد، یا کتاب الکترونیکی یا کتاب صوتی؛ بنابراین باید تمام ملاحظات لازم برای همسو شدن برگزاری نمایشگاه باهدف اصلی خود به کار گرفته شود تا این نمایشگاه بتواند ثمردهی قابلقبولی در عرصهی کتاب و کتابخوانی داشته باشد، اگر نه برگزاری هر سالهی نمایشگاه، صرفاً از حد برپایی یک فروشگاه بزرگ کتاب فراتر نخواهد رفت.
از جمله محورهای محتوایی که هر ساله همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب در رسانهها رونق میگیرد و به محورهای اصلی رسانهها تبدیل میشود، مباحثی از جنس سیاستگذاریهای حاکمیتی حول مقولهی چاپ و نشر و مباحث صنفی صنوف مرتبط با کتاب است که بعضاً رنگ و بوی اخبار زرد و حاشیهساز را نیز به خود میگیرد. گرانی و مشکلات تأمین کاغذ، قیمت بالای چاپ، فرایندهای قیمتگذاری کتاب، گردش اقتصادی انتشاراتیها و...، از جمله مصادیق این گونه محتواها به شمار میروند. اگر چه بسیاری از این مشکلات قابلانکار نیستند و لازم است رسانهها نیز به آن بپردازند، اما تبدیلشدن این خط خبری و محتوایی به خط اصلی محتوای رسانهها در ایام برگزاری نمایشگاهی که سعی در جلب نظر عموم مخاطبان کتاب به این حوزه دارد، محل تأمل است. در شرایطی که در این میان سخنی از محتوای کتابها و چگونگی پرداخت و انتقال آن به مخاطب در میان نیست یا اگر هست، بهقدری در نسبت با سایر محتواها اندک است که عملاً کان لمیکن به نظر میرسد.
مسئلهی اصلی در حوزهی کتاب، محتوا است؛ اما برخی حاشیهها مانع از پرداخت و تمرکز بر محتوای کتاب میشود. استمرار به حاشیه راندن محتوا در کتاب و عدم توجه کافی به آن، در بلندمدت باعث ازبینرفتن مرجعیت محتوایی کتاب خواهد شد. اگر چه برخی مسائل و حواشی، مضر و مشکلساز هستند، اما باید توجه داشت که درعینحال این مسائل عامل مسدودشدن شرایط هم نیستند و همچنان فرایندهای تهیه، چاپ و توزیع کتاب در انتشارات مختلف در حال انجام بوده و دسترسی مخاطبان به کتاب نیز قابلقبول است. آنچه دراینبین عاملی مؤثر در رونق بازار کتاب و کتابخوانی است، میزان شوق و احساس نیاز مخاطبان به مطالعه است که عموماً از آن غفلت میشود. اگر چنانچه معرفت نهفته در کتاب به مخاطب چشانده شود و مخاطب مشتاق کسب آن گردد، آنگاه مخاطبِ مشتاق بهخودیخود از طریقی کتابهای موردنیاز خود را تهیه خواهد نمود. این در حالی است که اگر اشتیاق در مخاطب احیا نشده باشد، همواره مشکلات و بهانهها حتی در بهترین شرایط صنفی هم برای نخریدن کتاب پایدار خواهد بود.
محتوا، معشوق اصلی در حوزه کتاب است، اما با بیان دغدغهها و بحثهای صنفی، کسی عاشق کتاب و محتوای آن نمیشود. یکی از راههای ایجاد جذابیت برای کتاب و محتوا برای مخاطبان، رشد افراد جذاب در حوزهی معنا در جامعه توسط رسانهها است. در حال حاضر حوزهی فرهنگ، خصوصاً کتاب، از خلأ چهرههای جذاب رسانهای دچار آسیب است بهطوریکه برای مثال اگر از مردم بخواهیم نام پنج نویسنده یا فعال معاصر در حوزهی کتاب را نام ببرند، درصد قابلتوجهی از ارائهی پاسخ باز خواهند ماند؛ بنابراین لازم است تا با پرورش چهرههای فرهنگی، خصوصاً استفاده از ایام برگزاری جشنواره برای پرورش چهرههای ادبی و دانشی در حوزهی کتاب، بتوانیم مخاطب را در معرض بارش معنا از طریق چهرههای فرهنگی قرار دهیم تا مخاطبان عمومی نیز با مشاهدهی این شخصیتها و دیدن اثرات مثبت شخصیتی، ادراکی و رفتاری تنفس در هوای کتاب و کتابخوانی در این افراد، به این عرصه اشتیاق پیدا کنند.
نظر به آنکه تصویر کلی شکلگرفته از اهالی نشر و کتاب در ذهن مخاطب نسبت به فعالیت ایشان در این حوزه، نگاهی تیره، نامطلوب و ناراضی است، لازم است برای جلب نگاه مخاطبان کتاب، با محور قراردادن رویکرد ارائه و نمایش محتوای کتاب و ثمرات بهرهمندی از آن، از تلخیها و سختیهای پرداختن به موضوع کتاب و این صنعت کاست. مسئله در این زمینه، مسئلهی تفاوت نگاهها به کتاب است. کتاب بهمثابه محتوا یا کتاب بهمثابه کالا. در فضای رویکردی که کتاب بهعنوان کالا است، در هر شرایطی افراد نمیتوانند از گلایه و بحث در خصوص مسائل صنفی و تجاری کتاب چشمبسته و به محتوا ورود کنند. در واقع بحث درمورد قیمت کتاب، تا حد زیادی بحث درمورد وجه صنعتی کتاب است، چرا که بخش عمدهی قیمت کتابِ چاپ شده را قیمت کاغذ و چاپ آن تشکیل میدهد نه قیمت تألیف و محتوا؛ بنابراین لازم است با تغییر نگاه به کتاب بهمثابه محتوا، رویکردی جدید در تبلیغ این محصول مهم فرهنگی اتخاذ شود. این در حالی است که همواره کتاب از نداشتن رسانهای تخصصی و توانمند رنجبرده است و همواره از تکرار و نبود ایدهی خلاقانه آسیبدیده و بخش زیادی از فروش و خواندهشدن یک کتاب، صرفاً به تبلیغ چهرهبهچهرهی آن وابسته است. این خلأ نهتنها در امور تبلیغاتی تجاری کتابها، بلکه در برنامههای تبلیغی رسانه ملی و حتی ویژهبرنامههای رسانهای مربوط به نمایشگاه کتاب نیز مشهود است. شاید بتوان برنامهی کتابباز را آخرین فرم جدید و موفق در ترویج کتاب و فرهنگ کتابخوانی دانست که با ارائهی جذاب، شیرین و درست محتوای کتاب به مخاطب، باعث جلب اشتیاق آنها به این عرصه شده بود.