با ورود به قرن بیستم شاهد تحولی در عرصه روابط بینالملل هستیم که یکی از مهمترین رخدادهای آن ورود آمریکا به عنوان کشوری نوظهور به عرصه استعمارگری بود. آمریکاییها توانستند تفوّق خود را بر دیگر رقبای استعمارگر خود عیان سازند، بالاخص پس از آنکه سیاستهای امپریالیستی و گسترشگرایانه دولتهای اروپایی به دو جنگ جهانی و چنگاندازی بر چهره خودی انجامید و کشتارهای دهها میلیونی و نابودی سراسر اروپا حاصل آن بود!
با تبدیل آمریکا به کشوری قدرتمند و صاحب ثروت، خوی استعمارگری اروپاییها به ساکنان این سرزمین نیز منتقل شد و به همین خاطر با آغاز قرن بیستم به تدریج این کشور به بزرگترین متجاوز جهانی مبدل شد و بسیاری از ملتها طعم تلخ زیادهخواهیها و تجاوزات را اینبار ذیل پرچم دیگری چشیدند.
آمریکا با مداخله آشکار از طریق سلطه و استثمار و تحریم اقتصادی، تهاجم فرهنگی، حمله نظامی، پیاده کردن نظامیان، تهدید و یا توسل به کودتای نظامی و سرنگون کردن دولتهای ملی و مردمی اقدام میکرد. در واقع دولتهایی که حاضر نبودند به برنامهها و خواستههای یکجانبهگرایانه تن در دهند، حذف شده و دولتهای مجری منافع سرمایهداری را به جای آنها بر سر کار میآورد. آمریکا طی یک قرن اخیر، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، با این روش منافع خود را در جهان سوم تثبیت کرده است.
«روژه گاردی» بر این باور است که اراده سیاسی ایالات متحده برای سلطه جهانی نوعی همگونی است که از طریق مداخله مستقیم یا از طریق دست نشاندگان حائل، شدیدترین تلفات انسانی در سراسر تاریخ را به بار آورده و با بزرگترین قتل عامها، یعنی کشتار سرخپوستان شروع شده است، با بردگی و تبعیض نژادی سیاهان، با حمایت از خونینترین دیکتاتوریها در آمریکای لاتین ادامه یافته و بعد در سایر نقاط جهان، نظیر حکومت موبوتو در آفریقا و مارکوس در فیلیپین و سرانجام با بمباران اتمی هیروشیما و کشتارهای عراق نمایان شده است، کافی است فقط به چند واقعه در سالهای اخیر اشاره کنیم که عبارتند از: چهار میلیون نفر در ویتنام، دویست هزار نفر در تیمور شرقی با حمایت ایالات متحده، دویست هزار نفر در آمریکای لاتین از طریق «مشتریان» ایالات متحده، بیست هزار نفر در لبنان بدون کمترین مجازات در سایه «وتو»ی ایالات متحده، صدها هزار نفر در فیلیپین، دویست هزار نفر در آمریکای مرکزی و ... و اینها چند نمونه کوچک از فجایع بزرگ و بیشمار آمریکاست!
آمریکاییها تلاش کردند تا با چهرهای موجه خود را سردمدار صلح و حقوق بشر و عدالت و آزادی و دموکراسی معرفی نمایند! در اعلامیه استقلال آمریکا بسیاری از ارزشهای حقوق بشری مورد تاکید قرار گرفته است، اما خیلی زود ملّت جهان فهمیدند که تفاوتی ماهوی بین جنایتکاران یانکی و انگلیسی و فرانسوی و ... وجود ندارد و ادعای حمایت از حقوق بشر فریبی بیش نمیباشد! در این میان وجود فهرستی طولانی از انواع و اقسام جنایات و فجایع در کارنامه آمریکاییها، روی اسلاف خود را سفید کرده است!
۱. کودتا علیه دیگر دولتها:
تنها در نیمه دوم قرن بیستم، ایالات متّحده آمریکا حدود ۱۰۰ کودتای نظامی و براندازی حکومتها را طراحی و رهبری کرده است و دهها بار به طور مستقیم دست به اشغال نظامی کشورها زده و یا آنها را تهدید به مداخله نظامی کرده است. از جنگ جهانی دوم، کشورهای زیرسلطه، صحنه اصلی دخالتها و کودتاهای نظامی یا شبه کودتا و ضد کودتا و استقرار دیکتاتوریهای نظامی بودهاند. به سادگی میتوان برآورد کرد که کاربرد گسترده شیوههایی چون: تهدید، کودتا، اشغال نظامی و غیره، تا چه اندازه به استقلال کشورها و به فرایند تصمیمگیری دولتها صدمه و زیان میزند.
بدون تردید، دستگاهها و آژانسهای مختلف جاسوسی آمریکا، فعالانه در طرح و اجرای کودتاها و توطئهها، برای سرنگونی حکومتهای مردمی، فعّالانه مشغولاند و مسئول کودتاهای بیشمار در جهان هستند؛ البته در این راستا و برای دستیابی موفقیتآمیز به اهداف، آمریکا از کمک و پشتیبانی سیاستمداران طرفدار سیاست غرب، استفادههای زیادی میکند.
۲. تهاجمات نظامی:
در کنار کودتاهای سیاسی، تهاجمات نظامی نیز وجود دارد. ارتش آمریکا با لشکرکشی و پیاده کردن سربازان و یا بمباران هوایی و تهاجم موشکی، در کشورهای هدف، سیاستهای استعمارگرانه ایالات متحده در طول قرن بیستم را دنبال کرد. حاصل این حضور نظامی چیزی جز قتل، کشتار، جنایت، ویرانی، خسارت و نابودی منابع طبیعی و فقر و بدبختی نبوده است. نمونههایی از این قبیل اقدامات بدین شرحاند:
۳. اقدامات تروریستی:
یکی دیگر از اقدامات جنایتکارانه آمریکاییها که میتوان فهرستی طولانی برای آن تهیه کرد، اقدامات تروریستی است که با هدف حذف مخالفین سیاسی در کشورهای مختلف دنیا، توسط دستگاه جاسوسی و امنیتی ایالات متحده طرحریزی و اجرا میشود. «ویلیام بلوم» نویسنده کتاب «دولت خودسر»، در لیستی به نام تعدادی از افراد مشهوری که آمریکاییها در ترور آنان دست داشتهاند اشاره میکند.
۴. نسلکشی:
آمریکاییها حتی برای کنترل جمعیت دیگر کشورها برنامه داشتهاند که با هدف بسط هژمونی و مدیریت و کنترل جهان دنبال شده است. مطابق برخی گزارشها از ۱۹۶۸ تا اوایل قرن جدید آمریکا ۱۷ میلیارد دلار صرف کنترل جمعیت جهان کرده است که نصف آن در آفریقا صرف کشتار مردم شده است. تاثیرگذارترین دستورالعمل و طرح این جنگ جمعیتی به NSSM۲۰۰ معروف است که در اوایل دهه هفتاد میلادی توسط هنری کیسینجر و دستیاران او تنظیم شد. این پروژه روند فزاینده رشد جمعیت جهانی را برخلاف امنیت ملی آمریکا میدانست و استراتژیها و سیاستهایی برای مدیریت جمعیت جهان و ترغیب رهبران کشورهای در حال توسعه برای کاهش روند رشد جمعیت را تبیین میکرد. لیبریا، غنا، اوگاندا، آنگولا و کنگو بیشترین صدمات را از سیاستهای آمریکا در آفریقا به خود دیدهاند. این سیاستها موجب شد که در عرض چند دهه بیش از ۲۰ میلیون آفریقایی در اثر جنگهای داخلی، بیماری و گرسنگی بمیرند. پس از دستور اجرای کامل این برنامه تبعیض نژادی اقتصادی شروع شد. کمکهای بینالمللی در مورد غذا و دارو به کشورهای فقیر منوط به اجرای برنامههای کنترل جمعیتی در کشورهای آفریقایی شد.
۵. سرکوب مخالفین داخلی:
مدعیان آزادیخواهی و حقوق بشر، جنایات خود را تنها علیه دیگر ملتها به کار نبردند، بلکه در طول دهههای اخیر تمام مخالفین داخلی خود را به طرق مختلف سرکوب کردهاند! حیوانیترین اقدام در این عرصه در آتش سوزاندن فرقه داوودیان بود. در بیست و هشتم فوریه ۱۹۹۳، نیروهای امنیتی دولت آمریکا به پناهگاه فرقه داوودیه در حومه شهر وِیکو واقع در ایالت تگزاس حمله کردند. اعضای فرقه در برابر این حمله پایداری به خرج دادند. بعد از چندین هفته مقاومت، سرانجام در نوزدهم آوریل ساختمان محل پناهگاه فرقه به آتش کشیده شد و بیش از ۸۰ نفر از اعضای آن زنده زنده در آتش سوختند.
۶. حمایت از گروهکهای تروریستی:
راهاندازی و حمایت از گروهکهای تروریستی در سراسر جهان با هدف ایجاد ناامنی و آشوب در کشورهای مستقل و مخالف آمریکا از دیگر اقدامات برنامهریزی شده توسط دستگاه امنیتی این کشور است که نمونههای متعددی برای آن میتوان ارائه نمود. از گروهک منافقین و دیگر گروهکهای تروریستی فعال در دهه ۱۳۶۰ در ایران (که بیش از ۱۷ هزار ترور در کارنامه خود دارند) تا القاعده و داعش و جریانهای سلفی و صدها گروه ریزش و درشتی که موریانهوار سربرآورده و سالهاست امنیت جهان اسلام و ملتهای مسلمان را مورد تهدید قرار دادهاند، جملگی قارچهایی هستند که زایش و رویش آنها توسط آمریکاییها طرحریزی و دنبال شده است.