نظامهای استبدادی و حکومتهایی که در رأس آن دیکتاتوری دستنشانده قرار دارد، رابطه خوبی با احزاب و گروههای سیاسی ندارند. آنان احزاب سیاسی را رقیب خود میبینند که صندلی قدرت را تهدید میکنند؛ بنابراین در مقام مقابله با آنان بر میآیند! در عوض برای آنکه از خود چهرهای دموکراتیک نشان دهند، به خلق «احزاب دولت ساخت» رو میآورند. این احزاب صوری و فرمالیته با وابستگانی پر شدهاند که از خود هویتی ندارند و تنها در خدمت تثبیت دیکتاتوری تلاش میکند. دکتر حسین آبادیان، در کتاب «دو دهه واپسین»، که مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی آن را منتشر کرده است، در این باره مینویسد: «استقرار نخبگان طرفدار سیاستهای آمریکا در دوره هویدا به اوج خود رسید. در سراسر دوره نخستوزیری هویدا، تا مقطع تشکیل حزب رستاخیز در اسفند 1353، افراد و اعضای حزب ایران نوین بیشتر در مواقع تظاهرات حزبی و یا تشریفاتی از این دست دور هم گرد میآمدند، ولی هیچ انگیزهای در اعضا برای مشارکت در مراسم رسمی دیده نمیشد. اعضای معمولی حزب از بین سازمانهای کارگری، اعضای شرکتهای تعاونی و سازمانهای صنعتی انتخاب میشدند که به تبع مدیران ارشد خود به این حزب گرویده بودند؛ به عبارتی این افراد از مرام و مسلک و یا اهداف این حزب چیزی نمیدانستند و به اطاعت یا کراهت وارد این تشکیلات شده بودند. حتی بعدها اعضای حزب در دوره هویدا تشویقهایی دریافت کردند و مشاغل متعددی برای بسیاری از اعضا تدارک دیده شد که هدف از آنها صرفاً مشغول به کار کردن منسوبین بود؛ وگرنه هیچ کار مفیدی از این افراد دیده نمیشد. حزب ایران نوین در دوره هویدا از درآمدهای کلانی برخوردار بود، این درآمدها از منابع زیر تأمین میگردید: از طریق وزیران حزبی، وکلای مجلس، سناتورها، استانداران، مقامات مؤثر کشوری و اشخاصی که در حزب دارای موقعیت حساسی بودند. بسیاری از اعضا و مسئولان حزبی از بودجه عمومی دولت حقوق دریافت میکردند، تمکن مالی اعضای حزب آنقدر بالا بود که فقط حق عضویت آنها بین 5/000 تا 15/000 ریال میشد که در آن شرایط اقتصادی که حقوق ماهیانه معلمان و کارمندان دولت پانصد تومان هم نمیشد، رقم قابل توجهی را تشکیل میداد. دولت از طریق کمکهای مالی از بودجه سری نخستوزیری هر سال مبلغ کلانی را برای مخارج حزب هزینه میکرد، این بودجه رقم قابل ملاحظهای را تشکیل میداد. تعداد زیادی از اعضا و کادرهای حزبی در سازمانها و ادارات دولتی مشغول به کار بودند و به فراخور موقعیت خود حقوقهای گزافی دریافت میکردند؛ اما به ندرت در محل کار خود حاضر میشدند و تمام وقت خود را در اختیار حزب قرار میدادند. حزب ایران نوین حقیقتاً یک حزب دولتی و فرمایشی به مفهوم دقیق کلمه بود.»