واکاوی دقیق مسئله آتش زدن قرآن کریم در کشوری به ظاهر بیطرف نشان میدهد که این مسئله یک سناریوی طراحیشده از سوی صهیونیستهاست. در همین راستا به تازگی وزارت اطلاعات با صدور بیانیهای از ارتباط سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی با عنصر هتاک به قرآن مجید خبر داده بود. بیشک این اقدامات نابخشودنی و اهانت به قرآن کریم، یک ستیز سازمانیافته از سوی قدرتهای استکباری و صهیونیست بینالملل بوده که با حمایت سخیف دولت سوئد و با هدف تخریب اسلام صورت گرفته است و هرگز با تعالیم ادیان الهی قابل جمع نبوده و قابل تحمل نیست.
کارشناسان معتقدند، اینکه به وضوح پای صهیونیستها در آتش زدن قرآن کریم در میان است، امری بدیهی است. حمایت تلویحی «ایتامار بن گویر» وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی از این اقدام، نشانه روشنی است که نباید آن را دستکم گرفت. نتانیاهو و تیم تندروی او که مورد حمایت روحانیون بسیار رادیکال یهودی هستند، اکنون در سرزمینهای اشغالی به شدت احساس تنگنا میکنند و با بحرانهایی مواجهند که در طول تاریخ این رژیم بیسابقه است.
در طول تاریخ، یکی از تکیهگاههای صهیونیستها حین مواجهه با بحران شدید داخلی، حمایت بینالمللی از سوی آمریکا و کشورهای اروپایی بوده است. اکنون اما چنین حمایتی وجود ندارد و برخی کشورهای غربی نیز تا حدی به این جمعبندی رسیدهاند که تداوم حاکمیت گنگسترهای نیمهدیوانه در تلآویو هزینههای بینالمللی بیسابقهای برای آنها خواهند داشت. کاملاً طبیعی و قابل پیشبینی است که رژیم صهیونیستی اکنون در پی یافتن راههایی برای مجبور کردن کشورهای غربی به از سرگیری حمایت همهجانبه خود از تلآویو باشد.
حال در شرایط کنونی سؤال این است که قرآن کریم چه ظرفیتهایی دارد که دشمن اینگونه از تعالیم آن میترسد؟
جاودانگی و جامعیت قرآن
جاودانگی و جامعیت قرآن به مفهوم فرازمانی و فرامکانی بودن و عدم تأثیرپذیری آن از فرهنگ زمانه یا منبع هم عرض دیگری است. آیات بسیاری که عزت، پایداری و جهانشمولی بشارتها، بیمها و پیامهای قرآن و پیراستگی آن از هر گونه اختلاف و کاستی سخن می گویند، دلایل قرآنی این مدعا هستند. حدیث ثقلین و روایاتی که بر همواره تازه بودن قرآن، لزوم مراجعه به آن و عرضه احادیث بر آن دلالت دارند، مستندات روایی این دعوی را تشکیل میدهند.
اصل لزوم هدایت دائمی انسان از سوی خدا و خاتمیت پیامبر نیز دو دلیل عقلی در این زمینه هستند. جاودانگی قرآن با فضاسازی برای جولان عقل و شرع، مشروعیت، معقولیت، حقانیت و لزوم اطاعت از قرآن را ایجاب میکند. نویسنده در ادامه، سخن کسانی را که تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمان نزول را به معنای همراهی قرآن با فرهنگ مخاطبان عصر نزول پنداشتهاند، نادرست دانسته و بر این تأکید میکند که جاودانگی قرآن به معنای بیتوجهی به زبان فرهنگ مخاطبان الهی نیست؛ بلکه قرآن به منظور تعامل با عرب جاهلی زبان خود را عربی مبین قرار داده و در قالب زبان آنان سخن گفته و سطح افق فکریشان را رعایت کرده است. در عین حال رفتارها و باورهای نادرست جاهلی را تأیید نکرده است؛ چراکه ابزارهای مفهومی قرآن، بالعرض در قالبهای فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی اعراب جاهلی و بالذات برای انتقال اندیشهها و آموزههای والای معنوی به کار رفته است.
از این رو با توجه به ثابت بودن نیازهای اولیه بشر و تطور نیازهای ثانوی وی که تابع شرایط زمانی، مکانی و فرهنگی است، میتوان با تدبر در قرآن و یاری جستن از تعالیم اهلبیت(ع) و با توجه به اصولی، همچون هماهنگی دین با فطرت، انعطافپذیری احکام در پرتو اجتهاد و حجیت عقل، همواره بشریت را در گشودن راهی دینپسند و حکیمانه در هنگام بروز نیازها و تحولات جدید و دگردیسی شرایط، یاری داد.
قرآن چگونه كتابى است و چه فايدهاى براى ما دارد؟
اين [قرآن] بيانى [روشن] براى مردم و هدايت و اندرزى براى پرهيزكاران است.(آلعمران، آيه 138) كتابى است كه مردم را از ظلمت، آزاد و به سوى نور راهنمايى مىكند.(ابراهيم، 1) با دليلهاى روشن، موجب شناخت حق از باطل مىشود.(بقره، 185) هدايتگرى است كه به بهترين راهها هدايت مىكند و به مؤمنان نيكوكار بشارت مىدهد كه برايشان پاداش بزرگى است.
حالا كه از زلال جارى قرآن سيراب شديم، حيف است صفتهاى قرآن را از زبان پيامبر كه قرآن بر او نازل شده است، نشنويم.
پيامبر گرامى اسلام(ص) نيز درباره قرآن فرمودهاند:
قرآن كتابى است كه حل مشكلات شما در آن است، حق و باطل را به آسانى از هم جدا مىكند... ريسمان محكم الهى است كه باعث ارتباط با خدا مىشود... دانشمندان از خواندن و تفكر در آن سير نمىشوند و با گذشت زمانها و قرنها كهنه نمىشود. هركس با قرآن سخن بگويد، گفتارش درست خواهد بود... و هركس مطابق آن عمل كند، پاداش نيك مىيابد. هركس مردم را به قرآن دعوت كند، آنها را به راه راست هدايت كرده است.
دلایل تحریف نشدن قرآن مجید چیست؟
تغییر و تحریف کتب آسمانی از شایعترین اموری است که در ادیان الهی اتفاق افتاد، به طوری که یکی از اهداف بعثت انبیای جدید، مبارزه با همین نوع تحریف در دین است. اما ساحت دین اسلام به عنوان آخرین و خاتم ادیان از هر گونه تحریف و تغییری دور است.
این سؤال که «چگونه میتوان اطمینان پیدا کرد که قرآن طی گذشت 14 قرن هیچ تغییری نکرده باشد؟» جواب از این سؤال در دو حوزه دروندینی و بروندینی قابل بیان است. ما در اینجا هیچ اشارهای به آیات و روایات فراوانی که در این زمینه از امامان معصوم(ع) وارد شده و به خوبی عدم تحریف و تغییر در قرآن را ثابت میکند، نمیکنیم، بلکه تنها از منظر بروندینی پاسخ میدهیم.
دلیل اول اعجاز قرآن
علامه طباطبائی با استفاده از اعجاز قرآن بر عدم تحریف و تغییر قرآن استدلال کرده است. ایشان میگوید: «از ضروریات تاریخ است که 14 قرن پیش پیامبری به نام محمد(ص) آمد و کتابی به نام قرآن برای هدایت مردم آورد که معجزه جاوید وی بود. قرآن در همان صدر اسلام دارای خصوصیاتی بود که نشان از معجزه بودن آن داشت و با همان خصوصیات با دشمنان و مخالفان خود تحّدی میکرد. همچنین در تاریخ ثبت شده است که در زمان صدر اسلام کسی از مخالفان نتوانست حتی سورهای مانند کوچکترین سورههای قرآن با همان خصوصیات بیاورد.»
قرآنی که امروز در دست ماست، کتابی دارای نظم بدیع و عجیب، بدون هیچ اختلاف و... است؛ یعنی تمام خصوصیات 14 قرن پیش را در بردارد و تا به حال کسی نتوانسته حتی سورهای مانند آن(در ترکیب الفاظ، نظم و عدم اختلاف بین آیات و...) بیاورد. در نتیجه این قرآن، همان قرآن 14 قرن پیش است؛ چراکه اگر دچار تغییر شده بود، دیگر آن اوصاف باقی نبود.
اگر بشر توانایی آوردن حتی سورهای مانند یکی از سورههای کوچک قرآن را داشت، مشرکان عرب صدر اسلام که در فصاحت و بلاغت و عربیّت و شعر و خطابه سرآمد و قطعاً از دیگران در این زمینه تواناتر بودند، با توجه به عناد و دشمنی که با اسلام داشتند و برای مقابله با دین نوپای اسلام خود را به آب و آتش میزدند و با توجه به تحدّی قرآن(دعوت به مبارزه و مقابله در مورد آوردن حتی یک سوره)، دیگر به خود زحمت مبارزه با اسلام و پیامبر(ص) را نمیدادند، بلکه با آوردن یک سوره کوچک، طومار اسلام را در هم میپیچیدند. چنانکه دشمنان اسلام در این جهت سعی و تلاش زیادی کردند، ولی موفقیتی نصیبشان نشد؛ چراکه خداوند میفرماید: «اگر انس و جن جمع شوند تا مثل این قرآن را بیاورند، نمیتوانند مثل آنرا بیاورند، هر چند یکدیگر را کمک کنند.»
از دیگر تحدیّات قرآن، تحدی به نبود اختلاف است که فرمود: «آیا در قرآن تدبر نمیکنید؟! اگر از سوی غیر خدا بود در آن اختلاف فراوانی مییافتید.» ما در بین آیات قرآنی که امروزه در اختیار داریم، هیچ اختلافی مشاهده نمیکنیم. همینطور همه اوصاف گوناگونی که درباره قرآن نازل شده بر پیامبر(ص) شنیدهایم، نظیر اخبار غیبی، داستان انبیا، معارف و ذکر الهی و... در قرآن امروز به خوبی قابل مشاهده است.
دلیل دوم
این دلیل از چند مقدمه تشکیل شده است:
دین مرسل مجموعه اموری است که از سوی خداوند برای هدایت بشر از طریق انبیا فرستاده شده است. هر دین مرسلی قبل از آخرین آن، مطابق با مقتضیات زمان، مقداری از دستورات دین کامل(دین نزد خداوند) را برای هدایت بشر آورده است.حکمت تعدد ادیان مرسل، علاوه بر آوردن دستورات جدیدی از آن دین کامل(دین نزد خداوند) تصحیح آن بخش از شریعت قبلی است که مورد تحریف و تغییر واقع شده است. سلسله ادیان الهی وقتی پایان میپذیرد و در یک دین به عنوان دین خاتم ظهور میکند که اولاً؛ کامل باشد به طوری که هیچ عنصر هدایتی باقی نمانده، جز آنکه در دین بیان شده باشد.
ثانیاً؛ این دین برای تمام تاریخ مصون از تحریف و تغییر باشد که اگر هر یک از این دو عنصر منتفی شود، عقل خواهد گفت این دین هنوز آخرین دین نیست. با توجه به این مقدمات، نتیجه گرفته میشود که «دین خاتم مصون از تحریف است» و این به آن معناست که کتاب او(منبع اصلی و بیبدیل آن آیین) باید مصون از تحریف باشد و این شرط لازم مصونیت دین از تحریف است. پس تا اینجا این کبرای عقلی اثبات شد که کتاب دین خاتم مصون از تحریف است و اگر این کبرای عقلی را کنار نتیجه دو مقدمه دیگر قرار دهیم، الف) قرآن، کتاب اسلام است. ب) دین اسلام، دین خاتم است. پس قرآن، کتاب دین خاتم است. چنین نتیجه گرفته میشود که قرآن، مصون از تحریف و تغییر است.
اصولاً پس از قبول خاتمیت پیامبر(ص) و اینکه آیین اسلام آخرین آیین الهى است و رسالت قرآن تا پایان جهان برقرار خواهد بود، چگونه میتوان باور کرد که خدا این یگانه سند اسلام و پیامبر خاتم را پاسدارى نکند؟! آیا تحریف قرآن با جاودانگى اسلام طى هزاران سال و تا پایان جهان مفهومى میتواند داشته باشد؟
دلیل سوم
اگر به این موضوع دقت کنیم که قرآن براى مسلمانان همه چیز بوده، قانون اساسى، دستورالعمل زندگى، برنامه حکومت، کتاب مقدس آسمانى و رمز عبادت، روشن میشود که اصولاً کم و زیاد در آن امکان نداشته است. قرآن کتابى بود که مسلمانان نخستین همواره در نمازها، مساجد، خانه، میدان جنگ، به هنگام روبهرو شدن با دشمنان و به عنوان استدلال بر حقانیت مکتب، از آن استفاده میکردند. حتى از تاریخ اسلامى استفاده میشود که تعلیم قرآن را مهر زنان قرار میدادند! و اصولاً تنها کتابى که در همه محافل مطرح بود و هر کودکى را از آغاز عمر با آن آشنا میکردند و هر کس میخواست درسى از اسلام بخواند آن را به او تعلیم میدادند، همین قرآن مجید بود. آیا با چنین وضعى کسى احتمال میدهد که دگرگونى در این کتاب آسمانى رخ دهد؟
دلیل چهارم
قرآن به صورت یک مجموعه با همین شکل فعلى در عصر خود پیامبر(ص) جمعآورى شده بود. اگر کسی اینرا هم نپذیرد، باید بداند که آنهایی که درباره ترتیب سورهها و... اختلاف کردهاند، در این شکی ندارند که نه کلمهای به قرآن اضافه شده و نه کلمهای از آن کم شده است؛ زیرا مسلمانان سخت به یادگرفتن و حفظ آن اهمیت میدادند و اصولاً شخصیت افراد در آن عصر تا حد زیادى به این شناخته میشد که چه اندازه از آیات قرآن را حفظ کرده بودند.
تعداد حافظان قرآن به اندازهاى بود که در تاریخ میخوانیم در یکى از جنگها(یمامه) که زمان ابوبکر واقع شد، تعداد زیادی از صحابه به شهادت رسیدند که در میان آنها سی یا پنجاه نفر از قاریان قرآن به قتل رسیدند. در داستان «بئر معونة» یکى از آبادیهاى نزدیک مدینه و جنگى که در آن منطقه در زمان حیات پیامبر(ص) اتفاق افتاد، میخوانیم که جمع کثیرى از قاریان قرآن از اصحاب پیامبر(ص) در حدود 70 نفر به شهادت رسیدند.
از این همه روشن میشود که حافظان، قاریان و معلمان قرآن آنقدر زیاد بودند که تنها در یک میدان جنگ این تعداد از آنها شربت شهادت نوشیدند. قرآن یک کتاب متروک در گوشه خانه یا مسجد که گرد و غبار فراموشى روى آن نشسته باشد، نبود تا کسى از آن کم کند یا بر آن بیفزاید. مسئله حفظ قرآن به عنوان یک سنت و یک عبادت بزرگ همیشه در میان مسلمانان بوده و خواهد بود. حتى پس از آنکه قرآن به صورت یک کتاب تکثیر و در همه جا پخش شد و حتى بعد از پیدایش صنعت چاپ که سبب شد این کتاب به عنوان پرنسخهترین کتاب در کشورهاى اسلامى چاپ و نشر شود، باز مسئله حفظ قرآن به عنوان یک سنت دیرینه و افتخار بزرگ موقعیت خود را حفظ کرد، به طورى که در هر شهر و دیار همیشه جمعى حافظ قرآن بودهاند.
دلیل پنجم
پیامبر اسلام(ص) نویسندگان متعددى داشت که وحى را یادداشت میکردند. آنها 43 نفر بودند که از همه مشهورتر خلفاى چهارگانه نخستین بودند، ولى بیش از همه زید بن ثابت[19] و امام على بن ابىطالب(ع) ملازم پیامبر(ص) در این رابطه بودند.
کتابى که این همه نویسنده داشت چگونه ممکن است دست تحریفکنندگان به سوى آن دراز شود؟!
دلیل ششم
دعوت تمام پیشوایان اسلام به قرآن موجود نشان از آن دارد که این کتاب آسمانى به صورت یک مجموعه دست نخورده در همه قرون از جمله قرون نخستین اسلام بوده است. سخنان حضرت على(ع) در نهجالبلاغه گواه زنده این مدعاست. در خطبه 133 میخوانیم: «کتاب خدا در میان شماست، سخنگویى است که هرگز زبانش به کندى نمیگراید و خانهاى است که هیچگاه ستونهایش فرو نمیریزد و مایه عزت است آنچنانکه یارانش هرگز مغلوب نمیشوند.»
در خطبه 176 میفرماید: «بدانید که این قرآن نصیحتکنندهاى است که هرگز در نصیحت خود غش و خیانت نمیکند و هدایتکنندهاى است که هیچگاه گمراه نمیسازد.» نیز در همین خطبه میخوانیم: «هیچکس با این قرآن همنشین نمیشود، مگر اینکه از کنار آن با فزونى یا نقصان برمیخیزد، فزونى در هدایت و نقصان از گمراهى!» مانند این تعبیرات در سخنان على(ع) و سایر پیشوایان دین فراوان است.
اگر فرض کنیم دست تحریف به دامن این کتاب آسمانى دراز شده بود، آیا امکان داشت اینگونه به سوى آن دعوت بشود؟ و به عنوان راه و روش و وسیله جدایى حق از باطل و نورى که هرگز خاموش نمیشود و چراغى که به خاموشى نمیگراید و ریسمان محکم خدا و سبب امین و مطمئن او معرفى شود؟
با توجه به ادله ششگانه بالا جای هیچگونه شک و تردیدی در عدم تغییر و عدم تحریف قرآن مجید از زمان نزول تا امروز باقی نمیماند.