دولت آمریکا خبر اعلام شده در همین روز مبنی بر گسترش گروه اقتصادی بریکس به یازده عضو، شامل کشورهای نوظهور اقتصادی، را کم اهمیت دانست و گفت که به همکاری با شرکای خود در سراسر جهان ادامه خواهد داد. در نشستی در آفریقای جنوبی، رهبران گروه بریکس شامل روسیه، چین، آفریقای جنوبی، هند و برزیل اعلام کردند که شش عضو جدید از ژانویه به این بلوک خواهند پذیرفت. یکی از این کشورها ایران است و علاوه بر این کشور، آرژانتین، اتیوپی، عربستان سعودی، مصر و امارات متحده عربی نیز قرار است به بریکس بپیوندند. اما سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت: «ایالات متحده بر این باور خود تاکید میکند که کشورها در انتخاب شرکای خود و گروههایی که به آنها میپیوندند آزاد هستند. ما به همکاری با شرکا و متحدان خود در اشکال دوجانبه، منطقهای و چندجانبه برای ارتقای رفاه مشترک و حفظ صلح و امنیت جهانی ادامه خواهیم داد.»
خط بطلانی بر سلطه دلار
یکی از اصلیترین نگرانیهای کاخ سفید درخصوص برگزاری نشست اخیر بریکس، مربوط به ورود این مجموعه به برخی دستورالعملهای عینی در راستای همگرایی اقتصادی و انجام مبادلات تجاری بر اساس ارزهای ملی (و حتی در آینده بر مبنای خلق ارز مشتر) میباشد. خبرگزاری فرانسه در یکی از گزارشهای خود که بیانگر نگرانی مشترک این کشور و آمریکا در خصوص همافزایی اقتصادهای نوظهور در نظام بینالملل محسوب میشود گفته است:
"هند یکی از اعضای بریکس، به تازگی روابط خود را با آمریکا بهبود بخشیده و دهلی نو قرار است میزبان نشست سران گروه بیست در ماه آینده باشد. این گروه قدرتهای بزرگ جهانی و همچنین اقتصادهای بزرگ در حال توسعه را گرد هم میآورد.
جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی جو بایدن، در دیدار روز پنجشنبه در کاخ سفید با همتایان آلمانی، بریتانیایی، فرانسوی و ایتالیایی خود، درباره نشست گروه بیست و حمایت از اوکراین بحث کرد. کاخ سفید در بیانیهای اعلام کرد که قدرتهای غربی خواهان «نتایج قوی» در دهلینو هستند. همچنین در آرژانتین، دو نامزد اصلی اپوزیسیون برای انتخابات ریاست جمهوری آرژانتین، اعلام کردند در صورت پیروزی در انتخابات از بریکس خارج خواهند شد.
با این حال واشنگتن، پاریس و دیگر بازیگران غربی به وضوح نسبت به واقعیات آشکار و نهان در بریکس آگاه هستند. در چنین شرایطی تحریف واقعیات جاری در جهان یا سانسور آنها از طریق القای برخی گزارههای تبلیغاتی نمیتواند نجات بخش آنها در برابر ساختارهای جدید جهانی باشد. این ساختارها، بر اساس همافزایی بازیگران مخالف غرب صورت گرفته و جوانب عملیاتی آنها نیز مشهود است. "ساختارسازی" در نظام بینالملل یکی از پیچیدهترین و دشوارترین مراحل تکامل جمعی دولتهای همسود یا همکار محسوب میشود. به عنوان مثال، تشکیل اتحادیه اروپا پس از انعقاد پیمان ماستریخت در فوریه سال ۱۹۹۲ میلادی، یکی از مصادیق ساختارسازی مبتنی بر منافع مشترک در عرصه روابط بینالملل محسوب میشود. جایی که در آن اکثر بازیگران درک مصداقی و معینی از فرصتها، اهداف و تهدیدات داشته و مبتنی بر آن خلق یک ساختار هندسی با روابط متعارف و پیشبینی شده را در دستور کار قرار میدهند. هر اندازه ساختارسازی مبتنی بر اهداف عینی، خطوط قرمز راهبردی مشترک و انعطافپذیری بر اساس ابتکار متقابل ساختار و بازیگران باشد، قطعاً از پویایی بیشتری برخوردار خواهد بود. به عنوان مثال، یکی از دلایل افول اتحادیه اروپا و تبدیل شدن آن به منظومهای ناکارآمد و پرتناقض طی سالهای اخیر، بوروکراسی بازدارنده اروپایی و در نتیجه، مخدوش شدن رابطه ساختار-کارگزار در آن بوده است. تا جایی که حتی خوشبینترین طرفدار این اتحادیه نیز آینده روشنی را برای آن به تصویر نمیکشند.
نگرانی اصلی آمریکا و اروپا
یکی از نگرانیهای اصلی آمریکا و بازیگران اروپایی، مربوط به "توان ساختارسازی جدید" از سوی بازیگران حوزه بریکس میباشد. این توان جمعی (که هنوز برخی ابعاد آن جنبهای بالفعل پیدا نکرده است)، در طول سالهای پس از جنگ جهانی دوم بیسابقه بوده است. کشورهای برزیل، آفریقای جنوبی، چین، روسیه و هند به همراه دهها کشور دیگری که در انتظار پیوستن به حوزه بریکس هستند، از یک سو نسبت به گذار از ساختار اقتصادی-امنیتی مبتنی بر نظم ادعایی غربی متفقالقول هستند و از سوی دیگر، درصدد بازتعریف و بلکه بازتولید الگوهای کلان تجاری در معادلات جهانی (به دور از نقشآفرینی مخرب غرب) هستند. یکی از مهمترین ابتکارهای صورت گرفته در این مسیر، تشکیل بریکس پلاس است. در حال حاضر علاوه بر ۵ عضو اصلی، ۲۳ کشور به شکل رسمی و اعلامی خواهان عضویت در این گروه هستند که از آنها به عنوان «بریکسپلاس» یاد میشود. در حقیقت، بریکسپلاس، یک قالب و چارچوب اولیه است که کشورها به واسطه عضویت در آن، گزارهها و بایستههای عملیاتی و تطبیقی با سایر اعضا را در مسیر عضویت نهایی در بریکس درک خواهند کرد. جایی که در آن، تمرین اولیه همافزایی تجاری بر اساس ساختارهای فرامنطقهای و جهانی جدید صورت میگیرد و متعاقباً، اعضا خود را برای ورود به ساختار اصلی آماده میسازند. این پالایش و تمرین اولیه، قطعا آینده موفقیتآمیزتری را برای حوزه بریکس رقم خواهد زد. مجموع این موارد، بیانگر هوشمندی ساختار کنونی بریکس (و حتی بریکس پلاس) میباشد که خطری برای منافع آمریکا و متحدان اروپایی آن محسوب میشود.
یک مسیر درست
فراتر از آنچه ذکر شد، عضویت رسمی در اجلاس همکاریهای شانگهای، حرکت به سوی تکمیل عضویت در اتحادیه اقتصادی اوراسیا و در نهایت، عضویت در بریکس نشان میدهد که استراتژی تکثیر زمینهای بازی به خوبی در عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان تبلور پیدا کرده است. آنچه عضویت در بریکس را نسبت به دو مجموعه دیگر متمایز میکند، مربوط به نقشآفرینی خاص جمهوری اسلامی ایران در شکلگیری باورها و پیشفرضهای پیوند اعضای اولیه و جدید بریکس (بریکس پلاس و بریکس) میباشد. تلاشهای جمهوری اسلامی و نگاه خاص دولت سیزدهم در عرصه سیاست خارجی، نقش به سزایی در تبیین عملیاتی مفهوم دلارزدایی در عرصه روابط بینالملل داشته و تمایل دهها کشور از نقاط گوناگون دنیا مبنی بر پیوستن به بریکس نمایانگر همین حقیقت است. مجموع این موارد، بیانگر حرکت بینالمللی ایران اسلامی در مسیری صحیح میباشد.