آلمان، انگلیس و فرانسه، سه کشور اروپایی امضاکننده برجام به تازگی بیانیه مشترکی در مورد برنامه هستهای ایران صادر کردند. تروئیکای اروپایی در بخشی از این بیانیه با اشاره به سخنان «رافائل گروسی»، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بخش زیادی از اقدام جمهوری اسلامی در حوزه فعالیتهای هستهای را در «مغایرت با تعهدهای درجشده آن کشور در توافق جامع هستهای» دانستند.
پاس گل گروسی به واشنگتن و اروپا
بیانیه اخیر اروپاییان، نه بر اساس یک روند متعارف و طبیعی، بلکه بر اساس نوعی معامله میان آنها و مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی تهیه و تنظیم شده است. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در سخنرانی آغازین نشست فصلی شورای حکام مدعی شد که جمهوری اسلامی ایران به توافق چهارم ماه مارس با آژانس بهطور کامل عمل نکرده است و او نمیتواند صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران را تضمین کند. این در حالی است که اساساً گروسی خود نیز نسبت به داوطلبانه بودن برخی همکاریهای ایران آگاه است. تلاش مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای طبیعی جلوه دادن درخواستهای فراپادمانی و فراپروتکلی خود از ایران، بیگمان منبعث از معاملهای خاص میان وی و مقامات غربی (آمریکایی-اروپایی) است. نشست فصلی شورای حکام با حضور نمایندگان ۳۵ کشور عضو روز دوشنبه ۱۱ سپتامبر (۲۰ شهریور) در وین، پایتخت اتریش، آغاز شد. در این نشست، موضوعهای متعددی ازجمله برنامه هستهای ایران و نحوه همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بررسی شد.
بیانیهای از جنس ظاهرسازی
در بیانیه اخیر اروپاییان، نسبت به بیتعهدی مطلق غرب در عمل به تعهدات برجامی خود کمترین اشارهای نشده است. صرفاً در بیانیه مشترک سه کشور اروپایی آمده است که «تهران به گسترش برنامه هستهای تا سطحی هشداردهنده و فراتر از توجیههای پذیرفتنی غیرنظامی ادامه داده» و به نظر نمیرسد هیچ تمایلی به اجرای تعهدهای شفافش با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ماه مارس گذشته داشته باشد.
بدیهی است که شانتاژ اخیر گروسی و بیانیه از پیش هماهنگ شده اتحادیه اروپا و مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، منجر به امتیازدهی ایران به غرب نخواهد شد. تروئیکای اروپایی مدعی شدهاند جمهوری اسلامی ایران به تولید و انباشت اورانیوم غنیشده فراتر از حد مجاز ادامه داده است. در این بیانیه، با استناد به مدارک آژانس بینالمللی انرژی اتمی، تأکید شده است که «تهران به غنیسازی بیشتر از ۶۰ درصدی اورانیوم» ادامه میدهد. در همین مورد، این سه کشور اروپایی مدعی شدهاند که احتمال «برنامه ساخت تسلیحات هستهای در جمهوری اسلامی بیتردید منتفی نیست.»
وقاحت اروپاییان
اما وقاحت اروپاییان تنها به این موارد ختم نمیشود! در این بیانیه سه کشور اروپایی امضاکننده برجام از جمهوری اسلامی ایران خواستهاند که به تعهدهایش در قبال آژانس عمل کند و اجازه نصب تجهیزات نظارتی به این نهاد بینالمللی بدهد. آلمان و فرانسه و بریتانیا در حالی این بیانیه را صادر کردهاند که نشست شورای حکام در وین، اتریش در جریان است. اما نقطه اوج بیانیه جایی است که اروپاییان مدعی شده اند:
«درست از زمانی که دونالد ترامپ از برجام خارج شده است، تعهدهایش مطابق با توافق هستهای سال ۲۰۱۵ را زیر پا گذاشته است.»
رمزگشایی از این بخش از بیانیه اروپاییان اهمیت زیادی دارد؛ زیرا بیان کننده رویکرد کلان آنها در قبال پرونده هستهای ایران و موارد مشابه است.
بازخوانی بازی غیراخلاقی اروپا
سال گذشته، «جوزف بورل» و «انریکه مورا» به عنوان دو دیپلمات اروپایی برجسته، طرحی را با هدف پایان دادن به موارد اختلافی موجود در مسیر احیای برجام ارائه کردند؛ اما بهدلیل پیوستگی منافع واشنگتن و تروئیکای اروپایی و تقویت این پیوستگی در جنگ اوکراین، عملاً اروپا از کسوت یک بازیگر مستقل و میانجی خارج و خود نیز به مهره بازی ضدایرانی کاخ سفید تبدیل شد! به عبارت بهتر، اروپاییان اکنون حکم مهرههای بازی واشنگتن در صحنه مذاکرات را پیدا کردهاند. قطعاً در چنین شرایطی باید مراقب سیگنالهای ارسالی(چه از نوع ایجابی و چه سلبی) از سوی دیپلماتها و مقامات ارشد اتحادیه اروپا بود. به رغم برداشتها و تفاسیر بعضاً مثبتی که در قبال مواضع بورل به چشم میخورد، باید توجه داشت مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مواضع خود، کماکان کمترین هجمهای را متوجه مقصر اصلی پیچیدهسازی وضعیت برجام، یعنی دولت آمریکا نمیکند. این موضوع خود را در بیانیه اخیر آژانس نیز نمایان کرده است!
اروپاییان دلال هستند یا بازیگر؟!
سؤال اصلی دیگر، مربوط به نقش اروپاییان در معادلات برجامی اخیر است. مقامات اروپایی بارها با صدور بیانیههایی دروغین، ایران را بهواسطه اصرار بر دو مؤلفه مهم «لزوم ارائه تضمینهای اعتباری از سوی آمریکا» و «لزوم مختومهسازی موارد ادعایی آژانس قبل از اجرایی شدن برجام» مسبب شکست در مذاکرات دانستهاند. این در حالی است که نمایندگان تروئیکای اروپایی بارها پشت میز مذاکرات، منطق جمهوری اسلامی ایران را بابت لزوم تحقق این دو مؤلفه پذیرفته و در برابر آن نتوانستهاند پاسخی دهند. اروپاییان، این تناقض سیستماتیک و هدفمند را ماه هاست به صورتی جدیتر هدایت میکنند. بورل در مواضع ماههای اخیر خود کمترین اشارهای نسبت به عدم تعهدپذیری اتحادیه اروپا در موارد یازدهگانه(وفق بیانیه بروکسل که پس از خروج ترامپ از برجام قرائت شد) نکرده است! مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از یک «معادله دوطرفه» سخن میگوید. او سعی میکند در این «تصویرسازی کاذب»، ایران و غرب را(به لحاظ قصور منتج به دفرمهشدن برجام) در یک وزن و سطح تعریف کند. این در حالی است که تروئیکای اروپایی در این معادله یک «متهم» به شمار می آید که نه تنها نزدیک به چهار سال اخیر به تعهدات برجامی خود عمل نکرده است؛ بلکه با فعال سازی مکانیسم ماشه و استناد به تاکتیک خرید زمان در ماجرای ترسیم ساختارهای ناکارآمدی مانند اینستکس، درصدد تکمیل منطق فشار حداکثری دولتهای ترامپ و بایدن علیه کشورمان برآمده است. جای تمامی این موارد در بیانیههای نمایشی و وقیحانه اروپاییان در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی خالیست! اروپاییان حتی اگر در آخرین مراحل مذاکرات هستهای و بر سر ارائه طرح خود به تهران و واشنگتن، تقویت مواضع آمریکا را در یک رویکرد آشکار در دستور کار قرار نمیدادند و لااقل در نقش یک «بازیگر موثر» وارد عمل میشدند، نتایج بهتری در مذاکرات بهدست میآمد. در هر صورت، جمهوری اسلامی ایران در پروسه احیای توافق هستهای، تسلیم بازی فریب اروپاییان و سیگنالهای انحرافی آنها در زمینه موارد اختلافی نشده است.