ژنرال «تامیر هایمن» رئیس سابق شعبه اطلاعات نظامی ارتش رژیم موقت صهیونیستی با پیشبینی مجموعهای از «چالش های پیچیده» فراروی این رژیم در سال آینده، برخی از آنها را تاکتیکی و کوتاه مدت و برخی دیگر را راهبردی در درازمدت توصیف کرد.
وی با اشاره به این موضوع، تصریح کرد که «قدرت فنی و نظامی اسرائیل» ممکن است آن را قادر به مقابله با «چالشهای تاکتیکی» کند و افزود: «اما موفقیت آن نتایج فاجعهباری به همراه دارد و ممکن است منجر به از بین رفتن فرصتهای راهبردی شود و توانایی اسرائیل در بقا و مقابله با چالشهای راهبردی را تضعیف کند».
وبگاه فلسطینی شهاب با انتشار گزارشی در این خصوص، نوشت که هایمن پنج چالش اصلی را برشمرد که در ادامه میآید:
۱- خطر حزبالله
این ژنرال صهیونیست تصریح کرد که «تهدید حزبالله لبنان» با چالشهای دیگر متفاوت است و برخلاف چالشهای راهبردی که مبهم است، چالشی ملموس و قابل ملاحظه و «تاکتیکی» است. لذا خطر جنگ با حزب الله به نحوه برخورد «اسرائیل» با آنچه که وی از آن با عنوان «اقدامات تحریکآمیز حزبالله» توصیف میکند و نحوه مدیریت وضعیت تنش و حفظ آنچه «معادله بازدارندگی» میخواند، مربوط میشود.
۲- خطر ایران
هایمن در ادامه «تهدید ایران» را دو بخشی توصیف کرد و افزود: تهدید ایران دو بخشی است، نخست تاکتیکی که در « تلاشهای پیگیرانهاش برای تحکیم حضور خود و متحدانش در نزدیکی مرزهای اسرائیل» نمود مییابد و این همان چیزی است که «اسرائیل» راه حل موقت آن را اتخاذ سیاست «نبرد بین جنگها» میداند.
وی ادعا کرد: اما چالش و خطر بزرگتر، تهدید هستهای است. در حالی که اسرائیل نتوانسته، راهحلی برای مقابله با این تهدید بیابد، ایران با وجود سختیها و فشارهای خارجی توانسته به آستانه یک کشور هستهای برسد.. توافق هستهای یک راه حل خوبی بود..اما دولت قبلی نتانیاهو جنگی بیامان علیه آن به راه انداخت و توانست دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا را متقاعد کند که آن را ملغی کند».
۳- چالش فلسطینی
هایمن در ادامه در خصوص «چالشهای پیچیده» فراروی رژیم صهیونیستی به تشدید عملیاتهای مقاومت فلسطین در کرانه باختری اشاره کرد و آن را یک چالش تاکتیکی دانست و ادعا کرد که «اسرائیل با توجه به تواناییهای اطلاعاتی و نظامیاش میتواند با آن مقابله کند».
وی مدعی شد: «موفقیت موقت در کرانه باختری، به دلیل فقدان افق سیاسی برای حلوفصل آن علاوه بر ضعف تشکیلات خودگردان فلسطین و ترس از تشدید بحران در غیاب محمود عباس در صحنه سیاسی، پیامدهای راهبردی خطرناکی به همراه خواهد داشت. به ویژه که اسرائیل با معضل کنترل مناطق کرانه باختری رود اردن و به تبع آن مسئولیت مدیریت زندگی مدنی میلیونها فلسطینی جدا از خطر ایجاد یک کشور دو ملیتی مواجه خواهد شد».
۴- رابطه با آمریکا
به گفته هایمن، رابطه «اسرائیل با ایالات متحده آمریکا، ستون فقرات و دریچهای برای بقای موجودیت اسرائیل تلقی می شود، لذا هرگونه آسیب یا وخامت در این روابط، بر جایگاه اسرائیل و توانایی آن در مقابله با چالشها تأثیر خواهد گذاشت.
وی تصریح کرد که خطر تاکتیکی در روابط با ایالات متحده در سایه اختلافات داخلی در میان توده صهیونیستها بر سر «اصلاحات قانونی» (تغییرات قضایی مدنظر نتانیاهو) و در نتیجه فقدان رویکرد مشترک ایالات متحده و رژیم صهیونیستی علاوه بر سیاست دولت نتانیاهو در مناطق کرانه باختری ایجاد شده است.
این مقام سابق صهیونیست در عین حال افزود: «با این حال، موضوع در این مرحله به اختلاف بین دولت بایدن و دولت نتانیاهو محدود میشود، به این معنی که ممکن است در مرحله بعد، این امر با تغییر دولت فعلی و تغییر چشمانداز و رویکرد آن، فرق کند».
به تحلیل این ژنرال صهیونیست، خطر راهبردی برای روابط بین رژیم موقت و آمریکا با افزایش نفوذ «جریان ترقیخواه» در درون حزب دموکرات که رویکردش در حمایت از فلسطینیها و مخالفت با سیاست «اسرائیل» است، باقی میماند. اما درباره حزب جمهوریخواه، نشانهها حاکی از آن است که این حزب سیاست انزوا را اتخاذ خواهد کرد و بر حل مشکلات داخلی که ایالات متحده از آن رنج می برد؛ متمرکز خواهد شد.
۵- شکاف و چند دستگی داخلی
ژنرال هایمن با اشاره به اینکه «اصلاحات قانونی» تحت هدایت کابینه نتانیاهو، موجب گشوده شدن دریچهای به روی اختلافات ریشهای بین اجزای جامعه صهیونیستی شده، این شکاف و چند دستگی موجود در جامعه صهیونیستی را تهدیدهای تاکتیکی توصیف کرد.
وی بر این باور است که در صورت عقبنشینی کابینه از این اصلاحات یا دستیابی به توافقی در خصوص آن، میتوان بر این «اصلاحات» فائق آمد، اما راهحلی برای خطر راهبردی آن وجود نخواهد داشت و اوضاع را به حالت قبل بر نمیگرداند و زخم اختلافات باقی میماند. در واقع، اختلافات فرقهای، مذهبی، طبقاتی، فرهنگی و قومی عمیقتر خواهد شد، بویژه پس از آنکه در مهمترین نهاد «اسرائیل» که ارتش است نفوذ کرده و نتیجه آن، افزایش شکاف و عدم اعتماد بین اجزای مختلف جامعه صهیونستی است.