موضوع دریافت و پرداخت مالیات در ایران همواره یکی از مباحث مسئلهدار و بغرنجی بوده که با وجود توفیقات رخ داده، همچنان چالشها و معضلات اساسی را به همراه دارد؛ به گونهای که نسبت فرار مالیاتی یا درآمد مالیاتی در ایران به کشورهای توسعهیافته بسیار متفاوت است؛ چرا که فرار مالیاتی بسیار بالا و درآمدهای مالیاتی عموماً آنگونه که مصوب میشود و مورد انتظار است، محقق نمیشوند.
مسئله حائز اهمیت در این موضوع باز بودن راههای فرار مالیاتی و در دسترس نبودن ابزارهای شناسایی فراریان مالیاتی یا ابهامات موجود در دولت برای دریافت مالیات با مصوبههای متعددی است که تلاش میکند مالیاتستانی موفقی داشته باشد. برای نمونه، بعضا مشاهده میشود دولت به دلیل فرار مالیاتی عدهای، قانونی را وضع میکند که بر اساس آن، مالیاتدهندگان اولیه دوباره مجبور به پرداخت مالیات مضاعفی میشوند، موضوعی که به ضد خود تبدیل میشود و سد محکمی در برابر رغبت مردم به پرداخت مالیات حقه خود ایجاد میکند.
این در حالی است که وقتی طرح مالیاتی میتواند درست باشد که در وهله اول مودیان مالیاتی بتوانند آن را به درستی شناسایی کنند و در گام دوم با شدت و حدت بیشتری مالیاتستانی را از گروههای هدف، نه همه مردم؛ یعنی دارندگان درآمدهای پایین دنبال کنند؛ چرا که هر طرح مالیاتی که کورکورانه انجام شود، ممکن است افرادی را مجبور به پرداخت مالیات کند که نباید در آن پایه مالیاتی میپرداختند، روندی که میتواند موجب افزایش نارضایتی در جامعه شود؛ به همین دلیل بارها دیده شده است به خاطر یک استثنا قوانینی وضع شده که افرادی که اتفاقا باید مالیات بپردازند، همچنان راه برای گریز مالیاتی آنها باز شده است؛ اما فشار روی سایر مردم بیشتر شده است.
به عبارت دیگر، با شرایط تورمی کنونی که عموم مردم به ویژه طبقه متوسط و ضعیف ماهیانه ۲۰ تا ۳۰ درصد تورم پنهان پرداخت میکنند، لازم است سازمان مالیاتی به دنبال شناسایی و استفاده از ابزارها و سیستمهایی باشد که فراریان مالیاتی یا دارندگان درآمدهای بالا را به خوبی شناسایی کنند و فشار مالیاتی را برای تأمین کسری بودجه دولت به عموم مردم منتقل نکنند.
دولت باید متوجه این موضوع باشد که در شرایط تورمی فشار مالیاتی در کنار فشارهای دیگری که از ناحیه گرانیها بر مردم تحمیل میشود و رفاه مردم را به شدت کاهش داده است؛ به گونهای که تأمین معاش حداقلی سخت شده است باید به دنبال جلوگیری از فرار مالیاتی از کسانی باشد که ارزهای ترجیحی دریافت کرده و سالهاست از منابع عمومی درآمدزایی کلانی داشتهاند تا در کنار آزادسازی منابع ارزی بلوکه شده با اخذ مالیات از ثروتمندان و افراد با درآمدهای بالا ضمن کاهش فشار مالی بر مردم با بازتوزیع ثروت زمینهساز مشارکت مردم در فعالیتهای اجتماعی و خشنودی مردم از سازوکار اخذ مالیات باشد.