با توجه به ماهیت مردمسالاری نظام جمهوری اسلامی ایران، انتخابات مجرای تأثیر رأی و نظر مردم در اداره کشور است. افزون بر این، جمهوری اسلامی ایران برخلاف رژیمهای منطقه نه ماهیت استبدادی دارد و نه حیات و موجودیتش به قدرتهای حامی خارجی وابسته است؛ جمهوری اسلامی برآمده از رأی مردم بوده و تثبیت و تداوم آن نیز منوط به تداوم حمایت مردم و حضور آنها در عرصههای تعیین سرنوشت است. بر این اساس، انتخابات در ایران مظهر قدرت ملی و عامل مهمی برای تقویت اقتدار بینالمللی نظام به شمار میآید؛ زیرا پایه اصلی قدرت نظام مردم هستند و با اعلام حمایت مردم از نظام در عرصههایی، مانند انتخابات است که این قدرت به تصویر کشیده میشود. به هر حال، در باب اهمیت انتخابات هشتم تیر ماه میتوان به موارد و نکات زیر اشاره کرد:
این انتخابات در شرایطی برگزار میشود که رئیسجمهور شهید و اعضای مختلف دولت سیزدهم کشور را در وضعیت سخت سال 1400 تحویل گرفتند، اما با ایستادگی و تلاش خستگیناپذیر توانستند روندهای فرصتساز و امیدوارکنندهای را در کشور در ابعاد گوناگون داخلی و خارجی آغاز کنند؛ روندهایی که نتیجهبخشی کامل آنها مستلزم تداوم مسیر دولت سیزدهم است. بنابراین، انتخابات پیشرو از نظر تکمیل روندهای امیدبخشی که دولت سیزدهم آغاز کرده است، اهمیت دارد.
با توجه به اهمیت جایگاه و گستره اختیارات رئیسجمهور و قوه مجریه، حل و رفع بسیاری از چالشها در زندگی روزمره مردم و تحقق ایران قوی منوط به عملکرد رئیسجمهور و قوه مجریه است. بنابراین، کیفیت و جهت رأی مردم در اینکه چه کسی و تفکری این مسند مهم را تصاحب میکند، نقش تعیینکنندهای دارد. در واقع، میان کیفیت و نتیجه انتخابات با حل مشکلات نسبت مستقیم وجود دارد. هر چه انتخابات به روی کارآمدن افراد و نخبگان شایستهتر، کارآمدتر، پویاتر، پرتحرکتر و چالاکتر منتج شود، افق موجود برای حل مشکلات، روشنتر و امیدبخشتر خواهد بود. این ارتباط، به ویژه بر این اساس که ناکارآمدیها و ضعفهای موجود مربوط به مدیران ناکارآمد و فاقد تحرک دورههای گذشته است، اهمیت فراوان دارد. در واقع، اگرچه در نگاه اول ممکن است میان انتخابات و مسئله معیشت ارتباطی برقرار نباشد، اما در اصل، انتخابات به عنوان زمینهساز چرخش نخبگان و مدیران، نقش مهمی در مسئله معیشت دارد؛ زیرا کیفیت اداره اقتصاد و معیشت در کشور تا حد زیادی به لیاقت و ظرفیتهای مدیران و نخبگانی بستگی دارد که به طور مستقیم یا غیرمستقیم برآمده از انتخابات هستند. به بیان دیگر، بخش مهمی از حل مسائل معیشتی به کیفیتر شدن انتخابات و برآمدن نخبگان توانمند و شایسته از این مسیر وابسته است.
با توجه به عملیات طوفانالاقصی و متعاقب آن شروع اعتراضهای دانشجویی در اروپا و آمریکا در ضدیت با جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه و همچنین، عملیات غرورآفرین و موفق وعده صادق، تحولات منطقه در شرایط بسیار حساس و تعیینکنندهای قرار گرفته است که به تعبیر رهبر معظم انقلاب، این شرایط هم برای ما و هم برای دشمن استکباری و صهیونیستی در حکم مرگ و زندگی است. مسلم است که برگزاری انتخابات پرشور و همراه با انتخاب اصلح میتواند به مثابه برگ برندهای برای نظام در این شرایط مرگ و زندگی باشد.
با توجه به شرایط در حال تغییر نظام بینالملل و بروز و ظهور ابتدایی برخی از نشانههای تغییر نظم بینالمللی، این انتخابات برای نظام و کشور حائز اهمیت جدی است. در توضیح باید گفت، جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر با توجه به تقویت قدرت دفاعی، حضور و مشارکت فعال در نهادهای نوظهور بینالمللی، مانند بریکس، هم سمت و سوی تغییر نظام بینالملل را به خوبی درک کرده و هم اقدامات شایستهای را برای ورود به این دوره جدید، به منظور دستیابی به جایگاه متناسب با شأن خود انجام داده است. نکته مهم در این زمینه آن است که قدرتآفرینی خارجی نظام، باید با حمایت داخلی نیز همراه باشد تا جمهوری اسلامی ایران بتواند بیش از پیش در نظم نوین بینالمللی نقشآفرین باشد. یکی از مهمترین عرصههایی که این حمایت را به تصویر میکشد، مشارکت مردمی در انتخابات است که اگر این مشارکت با انتخاب گزینههای اصلح نیز همراه باشد، دورنمای امیدوارکنندهتری را پیش روی ایران در نظم نوین بینالمللی ترسیم میکند.
جنگ ترکیبی نظام سلطه با نظام اسلامی ابعاد و لایههای سیاسی، اقتصادی، امنیتی و شناختی دارد. با این حال، این جنگ ترکیبی، شناختپایه است؛ یعنی دشمن در حوزههای دیگر، با اتکا به جنگ شناختی است که با نظام اسلامی میجنگد. یکی از مهمترین ترفندهای این جنگ شناختی نیز دوقطبیسازی مخرب است. در واقع، از مهمترین ترفندهای دشمن در هر انتخاباتی، ایجاد دوگانههای کاذب میان مردم و نظام است تا میان این دو شکاف ایجاد کرده و بتواند ضربه خود را بر پیکر نظام وارد کند. انتخابات عرصهای است که با توجه به تجلی همبستگی، انسجام و وحدت ملی در آن و تجدید عهد و بیعت مردم با نظام، این نقشه دشمن خنثی میشود. در حقیقت، دشمن با جنگ ترکیبی شناختپایه و دوقطبیسازی مخرب در خلال این جنگ، درصدد قرار دادن مردم در مقابل نظام است تا از طریق به صحنه آوردن بخشهایی از مردم علیه نظام، حوزههای قدرت نظام را تضعیف کند. در این میان، مسلم است که مردم با حضور خود در انتخابات و اعلام حمایت از نظام، این نقشه دشمن را خنثی میکنند. به بیان دیگر، از آنجا که تمام کسانی که در انتخابات شرکت میکنند در درجه اول به نظام اسلامی رأی میدهند، حضور آنها در انتخابات، اعلام همبستگی و جداییناپذیری با نظام است و همین امر خنثیکننده نقشههای شوم دشمن است.
از نقطهنظر تأثیر بر معادلات خارجی و به طور مشخص، رفع تحریمها به منزله یکی از مهمترین ریشههای مشکلات اقتصادی باید اشاره کرد که شرکت در انتخابات و انتخاب اصلح میتواند ضامن و کاتالیزوری برای رفع تحریمها هم باشد؛ زیرا گزینه اصلح با تغییر ریل اداره کشور در حوزههای گوناگون و از جمله در حوزه روابط خارجی از یکجانبهگرایی غربمحور به متنوعسازی گزینههای سیاست خارجی ایران و توسعه ارتباطات با مجموعهای از کشورها، این پیام را به طرفهای تحریمکننده صادر میکند که ما راهحل مشکلات را در دریوزگی شما و دادن امتیاز به شما جستوجو نمیکنیم، بلکه در مقابل تحریمهای شما، ابتکار و جدیت خود را به کار میبریم تا تحریمهای شما را خنثی کنیم؛ همان کاری که دولت سیزدهم انجام داد. افزون بر این، از آنجا که سیاست خارجی نتیجه سیاست داخلی است (حاکمیت خارجی محصول حاکمیت داخلی است)، حضور حداکثری مردم در انتخابات، به مثابه عاملی برای تثبیت حاکمیت داخلی و افزایش اعتبار بینالمللی است و این موضوع بر حوزههای گوناگون، از جمله رفع تحریمها اثر میگذارد. ضمن اینکه یک رئیسجمهور اصلح با در پیش گرفتن سیاستهای مستحکم در اداره کشور، وزن گزینههای روی میز ایران در هر گونه معادله و مذاکره خارجی را بالا میبرد و این قضیه نیز میتواند در رفع تحریمها تأثیر مثبت داشته باشد.