طبق نتایج تحقیقات، مهمترین تاثیر بدهیها بر نرخ ارز مربوط به نرخ دوره قبل است. سهم بدهی دولت به بانک مرکزی روی تغییر نرخ ارز موثر است. دولت در سالهای اخیر بدهی دولت قبل در اوراق را که معادل 360 هزار میلیارد تومان بود، تسویه و از اقداماتی که به افزایش تورم و نرخ ارز منجر میشود، جلوگیری کرد. همچنین از اجرای سیاستهای موقت مانند تسویه بدهی از محل تسعیر نرخ ارز و عملیات حسابداری و... خودداری کرد.
باید توجه داشت وقتی دولت یا بانکهای دولتی مدام از بانک مرکزی استقراض کنند و با تسعیر ارز، بدهی خود را تسویه کنند، منجر به افزایش نقدینگی میشود. این نقدینگی بالا به دلیل اینکه گردش مالی در بازارها را افزایش میدهد، عملاً منجر به تورم میشود و یکی از این بازارها که تحت تاثیر نقدینگی قرار میگیرد، بازار ارز است. دولت سیزدهم در یک سال اخیر با کاهش حجم نقدینگی به محدوده 24 درصد عملا توانست جریان پول در بازار ارز را نیز مدیریت کند. به همین دلیل است که در چند وقت اخیر با وجود التهابات منطقهای، قیمت دلار در ایران نه تنها افزایش نیافته، بلکه کاهش نیز داشته است. بنابراین مدیریت بازار ارز در ایران بر مبنای عملیات واقعی اقتصادی اتفاق افتاده است.
یکی از دلایل نوسان بالای قیمت دلار در سالهای گذشته این بود که دولت در سالهای ۹۸ و ۹۹ بخشی از کسری بودجه را با استقراض از بانک مرکزی جبران کرده بود. حتی استقراض از طریق تسعیر درآمدهای صندوق توسعه ملی انجام شده بود، آن هم از طریق منابع بلوکهشده ایران در بانکهای خارجی که در اختیار بانک مرکزی نبود.
تأثیر افزایش تراز تجاری بر نرخ ارز
در سالهای اخیر دولت بر افزایش حمایت از صنایع تاکید کرده است. به همین دلیل ضمن تسهیل صادرات، سرمایه در گردش را نیز افزایش داده است. این موضوع موجب شد تراز تجاری در سالهای اخیر بهبود یابد. البته بخشی از این موضوع ناشی از افزایش صادرات نفت بوده است به طوری که به گفته دولت، میزان صادرات نفت کشور به زمان قبل از تحریمها رسیده است.
تراز تجاری روی عرضه و تقاضای ارز تاثیر میگذارد، زیرا ارزهای صادراتی روی رژیم شناور موثر هستند. در واقع تراز تجاری بازار ارزش یک ارز را نسبت به سایرین تعیین میکند.
ارزش نسبی ارزها تحت تأثیر تقاضا برای آنهاست. به دلیل تراز تجاری مثبت مدیریت بازار ارز اتفاق میافتد. به عبارت دیگر میزان تقاضا به طور کامل پاسخ داده میشود. به همین دلیل این تقاضای ارز تحت تأثیر تجارت است.
اگر کشوری بیش از وارداتش صادر کند، تقاضای زیادی برای کالاها و در نتیجه برای ارز آن وجود ندارد. در اقتصاد بر مبنای عرضه و تقاضا، وقتی تقاضا زیاد است، قیمتها افزایش و در نتیجه ارزش پول افزایش مییابد. بنابراین تراز تجاری از طریق تأثیر بر عرضه و تقاضای ارز بر نرخ ارز تأثیر میگذارد.
وقتی صادرات با واردات برابر نیست، تقاضای نسبتا بیشتری برای ارز به وجود میآید. به همین دلیل این موضوع بر قیمت ارز در بازار تأثیر میگذارد. در مقابل کشوری که بیش از واردات، صادرات میکند، تقاضای کمتری برای ارز خواهد داشت و در نتیجه بازار به حالت تعادل میرسد.