پیوستگی امنیتی و اطلاعاتی آمریکا و رژیم اشغالگر قدس، موضوعی نیست که بتوان از آن به سادگی گذشت. بسیاری از تحلیلگران حوزه روابط بینالملل بر این باورند که اشتراک اطلاعاتی-جاسوسی واشنگتن و تلآویو، نه صرفا بر اساس هم افزایی آنها در حصوص دغدغههای مشترک، بلکه بر اساس نوعی ادغام مطلق اطلاعاتی باید مورد تحلیل قرار گیرد. بنابراین، ما به جای اشتراک، شاهد همسانی این دو هستیم.
آدرس غلط آمریکا در خصوص ترور شهید هنیه
آدرس غلطی که آمریکا در قبال شهادت دکتر اسماعیل هنیه و ابراز بی اطلاعی از آن مخابره میکند، نشات گرفته از شرایط انتخاباتی جاری در این کشور است، اگرنه مشارکت اطلاعاتی آمریکا (در حداقلیترین حالت ممکن) در این خصوص قابل انکار نیست. دموکراتها به واسطه جنایاتی که به همراه نتانیاهو در غزه مرتکب شده، حمایت مسلمانان و نوجوانان آمریکایی (رای اولیها) را ازدست دادهاند. اصرار آمریکا بر جلوگیری از انعقاد آتش بس دائمی در جنگ غزه به این روند دامن زده است. اگرچه بخش مهمی از آرای مسلمانان آمریکا در سبد رای ترامپ به گردش در نمیآید، اما این به معنای گردش آرای آنها در سبد رای دموکراتها نیست! هزاران نفر از مسلمانان میشیگان که مهمترین نقش را در پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ ایفا کرده اند، در نظرسنجیها تاکید کردهاند اگر روال کنونی در غزه ادامه پیدا کند و آمریکا اقدامی عملیاتی و صریح در پایان دادن به جنگ غزه از طریق انعقاد آتش بس دائمی صورت ندهد، دموکراتها هرگز روی حمایت این قشر رای دهنده نباید حساب کنند.. این قاعده تنها در میشیگان، بلکه در ایالاتی مانند ویسکانسین و پنسیلوانیا نیز صادق خواهد بود. با توجه به تاثیرگذاری و تاثیرپذیری هر سه ایالتی که در منطقهای موسوم به غرب میانه قرار دارند (میشیگان، پنسیلوانیا و ویسکانسین)، شکست در آنها به معنای شکست نهایی دموکراتها در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ خواهد بود.
محاسبات غلط دموکراتها
بایدن طی دو ماه ابتدایی جنگ غزه تصور میکرد با گذشت زمان و فرسایشی شدن جنگ، موضوع جنگ غزه تبدیل به پروندهای عادی در حوزه سیاست خارجی آمریکا خواهد شد، اما این محاسبه اشتباه از آّب در آمده است! اکنون کامالا هریس نیز تصور میکند لاپوشانی حمایت مطلق آمریکا از جنایات رژیم اشغالگر قدس و انکار آن در سطح افکار عمومی، دو موضع جمع پذیر با یکدیگر محسوب میشود. بدون شک واشنگتن نیز تبعات حمایت خود از رژیم اشغالگر قدس را در جنگ غزه و دیگر نقاط منطقه غرب آسیا دریافت خواهد کرد. قاعدهای که در خصوص عملیات ترور شهید اسماعیل هنیه نیز صادق است. بایدن از طریق سنتکام و پنتاگون به هدایت و مدیریت نسل کشی غزه مشغول است و از سوی دیگر، نگرانی خود را بابت فقدان مواد غذایی و کمکهای اولیه در غزه بیان میکتد! این تناقض وقیحانه، منبعث از راهبردها و تاکتیکهای کشوری است که مصدر اصلی بحرانهای گذشته، جاری و آتی در نظام بین الملل محسوب میشود. نباید فراموش کرد که مطابق مستندات و شواهد غیر قابل انکار موجود، بایدن نیز مانند نتانیاهو معتقد است که باید از قحطی و شرایط بد انسانی، به مثابه یک سلاح علیه فلسطینیان استفاده کرد و از این طریق آنها را وادار به ترک غزه یا تسلیم در برابر تلآویو نمود. نه تنها جامعه جهانی، بلکه به صورت خاص فلسطینیان نیز زیر بار این صحنه سازی وقیحانه و مزدورانه آمریکا نخواهند رفت.
فرمول تاکتیکی آمریکا
فرسایشی شدن جنگ غزه از یک سو و نزدیکتر شدن به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ آمریکا، کاخ سفید قطعا در عرصه دیپلماسی عمومی تلاش خواهد کرد تا نشانههای تفاوت خود و صهیونیستها را بیش از پیش به شهروندان آمریکایی و افکار عمومی دنیا مخابره کند. در مقابل این تصویرسازی هدفمند و دروغین، واقعیاتی وجود دارد که تکیه و رجوع به آنها نقش واشنگتن در مدیریت میدانی و فرامتنی جنگ غزه را آشکار میسازد. این روزها واشنگتن سیگنالهای هدفمندی را در قبال جنگ غزه به نظام بین الملل مخابره میکند. هدف از ارسال این سیگنالها، غیریت سازی میان بایدن -نتانیاهو از یک سو و تعبیر آن به مثابه تفکیک بازی واشنگتن از تلآویو در قبال جنگ غزه است. به عبارت بهتر، مقامات کاخ سفید پس از کاهش شدید محبوبیت بایدن در نظرسنجیهای عمومی و ایالتی، در صدد آدرسها و نشانههای چندگانه و پارادوسیکالی به مخاطبان تحولات جهانی هستند. این سیگنالها به صورت کلی موارد زیر را شامل میشود:
-اینکه مقامات آمریکایی منتقد استمرار کشتار غیرنظامیان در جنگ غزه بوده و این موضوع را به مقامات صهیونیستی نیز منتقل ساخته اند.
-اینکه بر خلاف کابینه نتانیاهو (موسوم به کابینه جنگ غزه)، مقامات آمریکایی با طرح دودولتی و تشکیل کشور مستقل فلسطین با شرایطی خاص موافق هستند.
-اینکه آمریکا با تحریم ساکنان مناطق اشغالی کرانه باختری (مناطقی که بر خلاف قطعانه شورای امنیت سازمان ملل متحد در آنها شهرک سازی صورت گرفته است)، پیام قاطعانهای را به نظام بین الملل در صیانت از قواعد بینالمللی مخابره ساخته است!
وارونهنمایی رسانههای غربی-صهیونیستی
در این میان، رسانههای غربی-صهیونیستی نیز تبدیل به کاتالیزور و عواملی تسریع کننده در ایجاد این تفکیک ماهوی-امنیتی شده اند. رسانههای غربی و صهیونیستی با استناد به همین موارد، تلآویو و واشنگتن (خصوصا بایدن و نتانیاهو) را دو بازیگر جدا از یکدیگر تلقی کرده و میان این دو تفکیک و تمایز قائل میشوند. این در حالیاست که نشریه نیویورک تایمز آمریکا به نقل از مقامات رسمی این کشور گزارش داده است که آژانس اطلاعات مرکزی ایالات متحده، سیا، در حال جمعآوری اطلاعات درباره رهبران ارشد حماس و محل گروگانها در غزه است و این اطلاعات را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار میدهد. به عبارت بهتر، درست در زمانی که دولت بایدن تلاش میکند خود را بازیگری جدا از نتانیاهو در معادله جنگ غزه تلقی کند، به صورت همزمان مشغول حمایت میدانی، اطلاعاتی و نظامی از تشدید نسل کشی در غزه و خان یونس است. این تناقض هدفمند، نشات گرفته از تزویر ذاتی واشنگتن در نظام بین الملل بوده و در گذشته نیز مسبوق به سابقه است.
در چنین شرایطی حتی تفکیک بازی تاکتیکی واشنگتن و تلآویو از یکدیگر یک آدرس غلط محسوب میشود که باید در تحلیل یا حتی توصیف وقایع جاری در غزه از آن اجتناب شود. با فرسایشی شدن جنگ غزه از یک سو و نزدیکتر شدن به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ آمریکا، کاخ سفید قطعا در عرصه دیپلماسی عمومی تلاش خواهد کرد تا نشانههای تفاوت خود و صهیونیستها را بیش از پیش به شهروندان آمریکایی و افکار عمومی دنیا مخابره کند. موضع گیری مقامات آمریکایی در قبال ترور شهید هنیه نیز در همین راستا و چارچوب قابل تحلیل است.