رژیم صهیونیستی در راستای سیاست ترور، محل اقامت اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس را که مهمان رسمی جمهوری اسلامی ایران بود، هدف قرار داد و وی را به همراه یکی از محافظانش به شهادت رساند. اگرچه صدای این انفجار حتی به گوش تهراننشینان هم نرسید، اما پیچیدن صدای آژیر قرمز در سرتاسر سرزمینهای اشغالی، کابوس سران رژیم اشغالگر قدس شده است و آنها بیشک محکوم به گذران روزگاری سیاه هستند.
پیامها
1ـ به رخ کشیدن اشراف اطلاعاتی و توانمندی فناوری در حمله به اهداف کلیدی حتی در قلب پایتخت ایران، به ویژه آنکه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر مستأصل این رژیم در بحبوحه جنگ غزه، دستور ترور سران حماس، اعم از سیاسی و نظامی را صادر کرده بود.
2ـ خط ترور به منزله یک اقدام بازدارنده و تضعیف طرف مقابل، از دیرباز در دستور دستگاه امنیتی رژیم صهیونیستی قرار گرفته و این خط به ویژه در وضعیت کنونی جنگ در غزه و جنوب لبنان همچنان ادامه دارد.
3ـ مقاومت و رهبران آن در هیچ نقطهای از منطقه حتی در کانون مقاومت، یعنی جمهوری اسلامی ایران امنیت ندارند. رژیم صهیونیستی این سیاست مذبوحانه را سالها پیش در هدف قرار دادن دانشمندان هستهای در ایران آغاز کرده بود.
4ـ ایران به منزله حامی اصلی حماس باید پاسخگوی اقدامات این جنبش، از جمله عملیات طوفانالاقصی در 15 مهرماه 1402 بوده و به همین دلیل ترور هنیه به جای قطر یا ترکیه، در خاک این کشور انجام گرفته است.
5ـ ایران و محور مقاومت با وجود ادعاهای زیاد، قادر به پیشگیری یا مقابله با حملات امنیتی و حساب شده رژیم صهیونیستی نیستند و بنا بر ملاحظات مختلف وارد رویارویی سخت با این رژیم نمیشوند و همین امر موجب استمرار تجاوزات رژیم صهیونیستی شده است.
6ـ کشورهای منطقه باید روی رژیم صهیونیستی و تواناییهای آن حساب ویژهای باز کنند و ضمن رویارو نشدن با رژیم صهیونیستی در جنگ غزه، از ایران دوری جسته و به فکر عادیسازی و به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی باشند.
7ـ ایران که به تازگی مرحله انتخابات ریاست جمهوری را پشت سر گذاشته، با این ترور دچار شوک روانی و امنیتی شده و در نتیجه دولت جدید کار خود را در وضعیت دشواری آغاز خواهد کرد.
پیامدها
1ـ ترورها هیچ گاه موجب رکود مقاومت و به ویژه جنبش مقاومت اسلامی «حماس» نشده است، زیرا بسیاری از رهبران آن و خانوادههایشان از شیخ احمد یاسین گرفته تا عبدالعزیز رنتیسی و ... در طول دههها درگیری با رژیم اشغالگر صهیونیستی به شهادت رسیدهاند؛ اما جنبش مقاومت حماس هیچ گاه دچار ضعف نشده و بلکه بر عزم و توانایی آن افزوده شده است.
2ـ معادله بازدارندگی به بازتعریف و شوک تازه نیاز دارد، زیرا رژیم صهیونیستی سعی کرده است با ترور رهبر حماس در قلب تهران، این معادله را به نفع خود تغییر دهد. تهدید جمهوری اسلامی ایران به انتقام از خون مهمان و انجام عملیاتی در ادامه عملیات وعده صادق در زمان و مکان مقتضی، باز دیگر موازنه امنیتی را به نفع مقاومت تغییر خواهد داد.
3ـ به دنبال این ترور، روند مذاکرات و آتشبس احتمالاً تا مدتی دچار رکود دیگری شده و آتش جنگ همچنان شعلهور خواهد ماند. معنای این سخن آن است که رژیم صهیونیستی باید خود را برای پیامدها و هزینههای ادامه جنگ آماده کند. این در حالی است که جبهه شمال نیز به دنبال ترور «فؤاد شکر» از فرماندهان برجسته حزبالله، بار دیگر بحرانی شده است. از سوی دیگر، سایر حلقههای زنجیره مقاومت به ویژه انصارالله یمن نیز در در صورت تشدید جنگ آماده ورود به این معرکه خواهند بود.
4ـ رژیم صهیونیستی هر چقدر خط ترور و اقدامات امنیتی را ادامه دهد، قادر به رهایی از شکست تاریخی در اثر ضربه عملیات طوفانالاقصی نبوده و بلکه با ترورهای وحشیانه و نقض حریم سایر کشورها، بیش از پیش خود را در معرض افکار عمومی جهان منفور میکند.
5ـ در سطح بینالمللی با توجه به نگرانیهایی که حتی از سوی حامیان غربی رژیم صهیونیستی نسبت به ترور هنیه در تهران انجام گرفته، موقعیت رژیم صهیونیستی دچار تزلزل تازهای شده و اعمال فشار برای آرامسازی اوضاع و نیز ایجاد آتشبس در جنگ غزه افزایش خواهد یافت.