در دل تاریخ اسلام، رویداد کربلا و شهادت امام حسین(ع) و یارانش، نقطه عطفی در مبارزه با ظلم و استبداد به شمار میآید. پیادهروی اربعین حسینی که بزرگترین تجمع انسانی جهان شناخته میشود، یادآور این واقعه تاریخی و تجدید میثاق با آرمانهای امام حسین(ع) است. این مراسم نه تنها در ایران و عراق، بلکه در بسیاری از کشورهای اسلامی و حتی فراتر از آن برگزار میشود و به مثابه نمادی از مقاومت در برابر ظلم و ستم مورد توجه قرار گرفته است. حرکت اربعین حسینی و پیادهروی در ایام منتهی به اربعین در عراق هم نقطه تجلی این حرکت است. اربعین حسینی به منزله یک پدیده اجتماعی و فرهنگی پیچیده، ابعاد گوناگونی دارد که از جمله آنها میتوان به بعد تاریخی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی اشاره کرد. این مراسم، در رویدادهای تاریخی کربلا ریشه دارد و با گذشت قرنها به منزله نماد مقاومت در برابر ظلم و ستم در اذهان مردم جای گرفته است. واقعه کربلا با تمام تلخی و تراژدی آن، نمادی از مقاومت در برابر ظلم و استبداد است. امام حسین(ع) و یارانش، با ایستادگی در برابر حکومت اموی به جهانیان نشان دادند که حفظ ارزشهای انسانی و دینی از جان عزیزتر است. این مقاومت، الگویی برای همه آزاداندیشان و عدالتخواهان در طول تاریخ بوده است. آنچه در ادامه میآید، مشروح گفتوگوی خبرنگار «صبح صادق» با «ابراهیم فیاض» استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، درباره ابعاد اجتماعی و تاریخی اربعین حسینی و تأثیر آن بر مسائل و اتفاقات غزه است.
ابتدا درباره مکتب امام حسین(ع) در طول تاریخ بفرمایید که ریشه این مکتب به چه چیزهایی برمیگردد؟ به هر حال مسائلی با عنوان مبارزه با ظلم و اسلام ناب میگویند، اما نظر شما چیست؟
مکتب امام حسین(ع) همان قرآن ناب محمدی(ص) است. روز عاشورا تجلی قرآن کریم بود. اگر کسی بخواهد یک مصراع، یک صحنه و حتی یک نمایش از قرآن ببیند، باید به روز عاشورا رجوع کند یا بالاتر همان دعای عرفه در روز عاشورا دوباره متجلی میشود. مکتب قرآن همانی است که پیامبر اکرم(ص)، حضرت علی(ع)، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و همه ائمهاطهار(ع) تا امام زمان(عج) همین کار را خواهند کرد. آنقدر تفکر قرآن مشروعیت جهانی و فکری دارد که پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) شروع کردند تا مشروعیت نظام ظلم را طرد کنند. ائمه اطهار(ع) جلوی افراد ایستادند و مشروعیت نداشتن این افراد را اعلام کردند، اینجا بود که این افراد به خشونت دست میزدند. درست در همین مرحله به سمت سقوط پیش میروند. امام حسین(ع) اعلام کرد که یزید خودش و حکومتش مشروع نیست و همه چیز خلاف قواعد اسلام است و خودش هم با او بیعت نکرد. حرکت امام حسین (ع) از زمان مرگ معاویه تا روی کار آمدن یزید و شهادت اباعبدالله(ع) همگی حکایت است. ما فکر میکنیم با تعدادی حدیث به حکایت میرسیم، اما سیره امام(ع) هم حکایت است. به نظر من شهادت امام حسین (ع) سبب شد مشروعیت نظام بنیامیه کاملاً از بین برود و سقوط کند. سپس ائمهاطهار(ع) حتی در زمان بنیعباس همینطور با مبنای صلح جهانی به معنای صلح عام ادامه دادند. به نظر من تفاوتی بین صلح امام حسن(ع) و قیام امام حسین (ع) وجود ندارد، تمام این اقدامات بر مبنای مبارزه صلح جهانی رخ داده است.
یک بحثی مطرح شده درباره بحث مکتب امام حسین(ع) که مبارزه با بیعدالتی بوده است؛ در عصرهای مختلف پس از واقعه کربلا تا به امروز مکتب اباعبدالله(ع) چه تأثیری روی تاریخ گذاشته است؟
پس از شهادت امام حسین(ع)، امام سجاد(ع) آمدند و مکتب خودشان را در دعای صحیفه سجادیه طرح کردند. تمام دعاهای منسوب به امام سجاد(ع) و به ویژه صحیفه سجادیه، ساختار کلان کلامی شیعه را بنیان گذاشته است. در آن زمان در مقابل نظام سلطه بنیامیه است و ساختار کلامی امام زینالعابدین(ع)، ساختار بنیامیه را به فروپاشی میرساند. مهمترین مبانی که سبب میشود عدم مشروعیت نظام سلطه آشکار شود، همین مباحث کلامی است که ایجاد میکند. همین قصه غزه بر اساس مبانی کلامی رهبران خودشان، همچون شهید هنیه، یحیی السنوار و سایر رهبرانشان همان مبانی امام حسینی کربلاست. مبنای رهبران غزه بر اساس مکتب امام حسین(ع) یک مکتب بر مبنای صلح جهانی است، اما نظام سلطه درست مانند ۱۴۰۰ سال قبل به اقدام پلید و بیگناهکشی و کودککشی دست زده است. رژیم صهیونیستی امروز نه تنها مشروعیت جهانی، بلکه مشروعیت داخلی خودش را هم از دست داده است. مردمان سرزمین اشغالی هم شک پیدا کردهاند که خودشان یک نظام مشروع نیستند. حقیقتاً مشروعیتزدایی با ساختار کلامی که ائمه اطهار(ع) همچون امام حسین(ع) در بالاترین نقطه یعنی واقعه عاشورا و کربلا ایجاد کردند، بر مبنای صلح جهانی است که باعث مشروعیتزدایی در تمام نظامهای سلطه طول تاریخ خواهد شد، اما دشمن با خشم خود به مظلومکشی دست میزند. جغرافیا و تاریخی که بر مبنای واقعه کربلا و کلام «کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا» با یک مشروعیتزدایی نظام سلطه در کل تاریخ و جهان تکرار میشود.
شما درباره ریشه تاریخی اربعین حسینی بفرمایید که چرا چنین حرکتی پس از شهادت امام حسین (ع) آغاز شد و این حرکت آیا ریشه مبارزه با سلطهگری دارد؟
بحث روایت اربعین در احادیث و مباحث دینی است و ساختار خودش را دارد؛ اما در زیارتنامه اربعین هم اشاراتی نسبت به مبارزه با سلطهگری و بحث سیستم صلح جهانی میکند که تمام این صلح باید ریشه ظلم جهانی را بسوزاند. صلح جهانی همان صلحی است که پس از شروع جنگ و کشتار ظالمان با آمدن امام زمان (عج) بار دیگر برقرار میشود. حرکت عظیم و زیارت اربعین به نظر من منشور صلح جهانی در مقابل ظلم جهانی است.
درباره مسئله غزه و مسائلی که امروز شاهدش هستیم؛ به نظر شما آمدن اهالی کشورهای گوناگون و حضور در حماسه اربعین چه تأثیری بر مسئله غزه دارد؟!
اربعین خودش منشور صلح جهانی است و خودبهخود سبب یک حرکت صلحآمیز میشود. ما سیارهای به اسم حرکت اربعین نداریم، اما همه علمای اسلامی به آن عمل میکنند. اگر بخواهیم ریشه این حرکت را بفهمیم، آخر زیارت امام علی(ع) به زیارت امام حسین(ع) میرسیم. این حرکت الهامبخش این حرکت اربعین است. علما با همین زیارتنامه امام علی(ع) حرکت بزرگ اربعین را شروع کردند و سپس در بین مردم جا افتاد. این حرکت در واقع یک راهپیمایی صلح جهانی است. هر کدام از ظالمانی که از بنیامیه تا داعش امروز به سر کار آمدهاند، در پی حذف این حرکت و از بینبردن این اقدام بزرگ صلح جهانی بودند. راهپیمایی اربعین هر سال صلح جهانی را متجلی میکند و تمام اقوام و ملل جهانی حتی غیرمسلمانان در این مسیر حاضر میشوند تا این صلح جهانی را با تمام وجود حس کنند. در حال حاضر اتفاقی که در غزه رخ داده است، در واقع یک مشروعیتزدایی از نظام سلطه و تمدن غرب در خاورمیانه و جهان شد. این حرکت اربعین و مشخصات در عصر حاضر همراه مسئله غزه باعث مشروعیتزدایی از نظام غرب و سلطه صهیونیستی جهانی خواهد شد.