نیروی دریایی آمریکا، قابلیت تهاجمی خود را در هورنت اف/ ای- ۱۸ (F/A-۱۸ Hornet) و بعداً نوع سوپر هورنت (Super Hornet) با شعاع رزمی حدود ۵۰۰ مایل دریایی تقویت کرد. نیروی دریایی در نسل گذشته با این هواپیماهای اف- ای- ۱۸ به خوبی عمل و بر فراز مناطقی مانند عراق و یوگسلاوی فعالیت کرد که هیچ تهدیدی برای ناوهای هواپیمابر حامل این جنگنده نبود و بنابراین میتوانستند نزدیک خشکی حرکت کنند.
اما چین و روسیه تسلیحات ضد دسترسی را به کار گرفته اند که این احتمالاً ناوها را به فاصله هزار مایلی آبهای ساحلی سوق میدهد که بسیار فراتر از دسترسی هواپیماهای اف /ای- ۱۸ است. هواپیمای اف- ۳۵ بی و انواع سی آن که اکنون در نیمه راه تحویل خود هستند، میتوانند به اهدافی در فاصله تقریباً ۴۰۰ و ۶۲۵ مایلی این ناو هواپیمابر برسند.
هواپیماهای سوخت رسان بدون سرنشین که میتوانند از این ناو هواپیمابر پرواز کنند، مانند برنامه استینگری ام کیو-۲۶ (MQ-۲۵ Stingray) نیروی دریایی که اکنون در حال توسعه است، میتواند این مشکل را کاهش دهد، اما این پهپادها به تعداد کافی موجود نیستند و سوخت کمتری را نسبت به مدلهای قبلی سرنشین دار خود حمل میکنند.
هواپیماهای سوخت رسان نیروی هوایی، سوخت کافی دارند، اما بر روی زمین مستقر هستند و بنابراین در برابر تسلیحات دوربرد چینی بسیار آسیب پذیرند.
وجود این مشکل، به برنامههای نیروی دریایی برای ادامه ساخت ناوهای هواپیمابر- ابرناو هواپیمابر کلاس فورد صد هزار تنی به ارزش ۱۳ میلیارد دلار- حتی در شرایطی که توانایی حمله به عمق خاک دشمن را ندارد، ضرورت میبخشد.
نیروی دریایی، فرصتی را برای حل این مشکل از دست داد. ۱۵ سال قبل، نیروی دریایی دو هواپیمای بدون سرنشین رادار گریز، موسوم به ایکس- ۴۷ بی (X-۴۷B) را با شعاع پرواز ۱۰۵۰ مایل طراحی کرد و ساخت. این هواپیما در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ از ابر ناوهای هواپیمابر نیروی دریایی به پرواز درآمد. این هواپیما حتی از هواپیمای سوخت رسان بدون هیچ مشکلی سوختگیری میکرد.
این نمونه اولیه میتوانست به راحتی توسعه یابد تا چهار هزار پوند مهمات را به اهدافی در فاصله ۱۵۰۰ مایلی در چرخههای پروازی مکرر و بدون نگرانی درباره خستگی و مهارت خلبان حمل کند. با این حال، این برنامه به دستور مقام وقت نیروی دریایی در سال ۲۰۱۵ خاتمه یافت. در سال ۲۰۱۵، ری مابوس وزیر نیروی دریایی آمریکا اعلام کرد هواپیماهای اف- ۳۵ آخرین هواپیمای سرنشین دار نیروی دریایی خواهد بود.
تا زمانی که هواپیماهای تهاجمی دوربرد، سرنشین دار یا بدون سرنشین، وارد شاخه هوایی ناوهای هواپیمابر نیروی دریایی نشوند، ناوهای هواپیمابر نمیتوانند مشارکت معناداری در بازدارندگی و در صورت لزوم، پیروزی در درگیریهای متعارف با چین بر سر تایوان یا سایر نقاط، داشته باشند. برای جلوگیری از این نتیجه ناگوار، سران غیرنظامی از جمله قانونگذاران و وزیر نیروی دریایی باید برای تحقق این هدف وارد عمل شوند.
نشریه "نشنال اینترست" در گزارشی با اشاره تضعیف قدرت نیروی دریایی آمریکا نوشت: "واقعیت ها نشان می دهند قدرت نیروی دریایی آمریکا در مقابله با بحران های جهانی با چالش های عدیده ای مواجه شده و در حالی که به دنبال پاسخگویی به خواسته های متحدانش در جهان است، با کاهش ناوگان و بحران استخدام نیروهای مارینز و دیگر چالش های حیاتی دست و پنجه نرم می کند. چندی پیش واشنگتن تایمز گزارش کرد، برای نخستین بار از سال ۲۰۰۱ تاکنون نیروی دریایی ایالات متحده هیچ ناو هواپیمابری در اقیانوس آرام ندارد.
هم زمان با ناتوانی کارخانههای کشتیسازی، حتی در زمان صلح و کمبود تفنگداران دریایی برای پشتیبانی از کشتیهای جنگی مستقر در آب های آزاد، ظرفیت عملیاتی نیروی دریایی به شدت به خطر افتاده است.
منطقه هند-اقیانوسیه که برای منافع ایالات متحده حیاتی است، با انحراف منابع به نقاط دیگر به ویژه خاورمیانه، آسیب پذیر شده، کمبود ناوهای هواپیمابر شکاف مهمی در غرب اقیانوس آرام ایجاد کرده و تهدیدی برای تضعیف موقعیت راهبردی آمریکا و قرار دادن آن در دوراهی تحولات جهانی است.
ایالات متحده خود را در محیط ژئوپلیتیکی خطرناکی می بیند. در عین حال، حجم ارتش ایالات متحده، به ویژه نیروی دریایی به کمترین میزان از سال های میان دو جنگ جهانی رسیده است که در صورت وقوع جنگ، بعید نیست ناوهای جنگی نیروی دریایی به وسیله سامانه های پیشرفته تهدید شوند. طبعاً اگر کشتی های جنگی پیشرفته نابود یا از مدار خارج شوند، جایگزینی آنها در زمان جنگ تقریباً غیرممکن خواهد بود.
در عین حال، تفنگداران دریایی به عنوان یکی از اجزای حیاتی پشتیبانی ناوگان بین المللی ایالات متحده از کمبود نیروی انسانی رنج می برند. طبق گزارش نیویورک پست، دریانوردان تجاری کافی و باتجربه برای حراست از همه کشتی ها در یک زمان وجود ندارد.
فرماندهی نظامی نیروی دریایی ایالات متحده به دلیل کمبود خدمه کشتی متخصص در حال تهیه پیشنویس طرحی برای تخلیه 17 کشتی نیروی دریایی و انتقال آنها به سایر کشتیهای فعال است. طبق این گزارش، کشتیهای مذکور با عنوان «تعمیرات بلندمدت» از کار خواهند افتاد و خدمه آنها به سایر کشتیهای نیروی دریایی منتقل خواهند شد. این اقدام 700 خدمه را آماده انتقال به کشتیهای دیگر خواهد کرد.
این مشکل مهمی است، زیرا کشتیهای جنگی مستقر در خط مقدم نیروی دریایی که در حال حاضر تلاش میکنند قدرت بازدارندگی از دست رفته آمریکا را در اوراسیا احیا کنند، نیازمند حمایت تفنگداران دریایی هستند. اگر تفنگداران دریایی کافی برای حراست از هر کشتی وجود نداشته باشد، نیروی دریایی که در آستانه جنگ جهانی است، با مشکلات زیادی در زنجیره تأمین مواجه خواهد شد.
طبق گزارش نشریه نیوزویک، استخدام نیروهای فعال در ارتش و نیروی دریایی در ماه دوم سال مالی 2024، 30 تا 40 درصد کمتر از اهداف استخدامی است. تمامی شاخه های نیروهای مسلح ایالات متحده در دهه گذشته شاهد روندی چالشی و کاهش سربازی اجباری بوده اند. آمریکا اکنون بر سر واقعیتی آشکار قرار دارد؛ اینکه دیگر نمی تواند پلیس جهانی باشد.
نیروی دریایی یالات متحده با هدف جبران کمبود نیروی خود اقدامات مختلفی ازجمله پاداش بیشتر برای سربازان تازهوارد، کاهش استانداردهای تحصیلی و توجه نکردن به سابقه مصرف برخی مواد مخدر هنگام ثبتنام را درنظر گرفته است. با وجود این، نیروی دریایی به اهداف خود در جذب نیروهای جدید در سال 2023 دست نیافت و مجبور به افزایش استخدامیها در 2024 شد. نیروی دریایی علاوه بر مشکل کمبود نیرو، با چالش ظرفیت نامناسب کشتیسازی نیز مواجه و دلیل آن، حضور بیش از حد کشتیهای آمریکایی در اقصی نقاط جهان است.
نیروی دریایی ایالات متحده باید منطقه هند-اقیانوسیه را حتی به قیمت از دست دادن اروپا و خاورمیانه در اولویت قرار دهد. بیشتر 10 شریک تجاری برتر آمریکا در آسیا هستند، بنابراین منطقه هند و اقیانوسیه مهمترین عنصر سیاست خارجی آمریکاست، زیرا چین در آنجا قوی ترین و بزرگترین ارتش منطقه را ساخته و آماده است تا قدرت رو به زوال آمریکا را به طور کامل از بین ببرد."