با این حال آنچه اکنون در میدان نبرد حزب الله و رژیم اشغالگر قدس رخ می دهد به طور کلی این ادعا را زیر سوال برده و به چالش کشیده است. افزایش برد عملیات موشکی حزب الله از 5 کیلومتری (در شمال مناطق اشغالی) به 120 کیلومتر، نه تنها به صورت تصاعدی بر تعداد آوارگان افزوده، بلکه منتج به برهم خوردن موازنه وحشت به ضرر تل ویو شده است. فراتر از آن، هدف قرار گرفتن حیفا و بخشی از تل آویو با موشکهای مقاومت، منجر به تصاعد بحران آوارگان طی روزهای آتی خواهد شد. به عبارتی بهتر، نه تنها نتانیاهو پس از جنایات گسترده و مستمر اخیر خود قادر به تغییر معادله آوارگان شمال اراضی اشغالی نشده، بلکه در مقابل معمایی به مراتب پیچیده تر قرار گرفته که حل و فصل آن ناممکن ( و نه حتی دشوار) خواهد بود.
حزبالله چگونه بحران را در تلآویو تشدید کرده است
صورت مسئله مشخص است: بر اساس آنچه بسیاری از استراتژیستهای صهیونیست نسبت به آن اذعان دارند، قدرت حزبالله لبنان بالاست. در جریان جنگ 33 روزه سال 2006 میلادی و حوادث پس از آن (از جمله حضور نیروهای حزب الله در جنگ علیه داعش)، مقاومت لبنان قواعد رزم در میدان و راهبردپردازی در خارج از آن را به خوبی در ذهن نیروهای خود ملکه ساخته است. در زمینهای نرم و شنی غزه، حماس تونلهایی از میان شنها برای خود تراشیده است. در جنوب لبنان که پوشش زمین کوهستانی و صخرهای است، حزبالله هم بیشک شبکهای از تونلها دارد که این بار در دل سنگها حفر شدهاند.صهیونیستها درصدد هستند تا با تشدید حملات به غیرنظامیان لبنانی، حزب الله از پذیرش ریسک افزایش درگیری با تل آویو خودداری کند. اما افزایش دامنه و عمق عملیات مقاومت لبنان در اراضی اشغالی، چنین توهمی را به چالش کشیده است. طی روزهای اخیر بسیاری از منتقدان صهیونیست و غربی نتانیاهو این سوال راهبردی را از ارتش رژیم صهیونیستی مطرح می سازند:
"آیا رژیم اسرائیل به اهداف مورد نظر خود برای بازگشت ۶۰ هزار آواره اسرائیلی به شمال و عقب راندن حزبالله از مناطق مرزی و نابودی زیرساختهای نظامی صهیونیستها در منطقه میرسد؟"
پاسخ این سوال قطعا منفی است اما نتانیاهو باید زمانی باید این حقیقت محض را درک می کردکه دست به جنایات روزهای اخیر در جنوب لبنان نزده بود! حزب الله طی روزهای اخیر، از یک سو مشغول مدیریت ابعاد روانی جنگ علیه جنوب لبنان و از سوی دیگر، طراحی و عملیاتی سازی پاسخهای به هنگام، قاطعانه و موثر در مصاف با دشمن اشغالگر است.
تلآویو و تکرار خطای غزه در لبنان
حملات گسترده صهیونیستها به جنوب لبنان در حالی صورت می گیرد که با گذشت یکسال از جنگ غزه، تل آویو هنوز به اهداف خود در این منطقه نرسیده و چشم اندازی نیز برای رسیدن به آنها وجود ندارد. شبکه یورونیوز که یکی از حامیان رسانه ای رژیم اشغالگر قدس در جنگ غزه محسوب می شود، در این خصوص می نویسد:
"اسرائیل از هفت اکتبر سال گذشته توانسته است از شماری از رهبران و فرماندهان حماس از جمله اسماعیل هنیه را از بین برده و غزه را تخریب کند. با این حال وعده اسرائیل مبنی بر نابودی حماس محقق نشده است. این گروه همچنان شماری از افرادی را که روز هفت اکتبر سال گذشته به اسارت گرفته شدند به عنوان گروگان در اختیار دارد.از سوی دیگر سرنوشت منطقه نوار غزه، کنترل آن و وضعیت ساکنانش پس از برقراری آتشبس احتمالی در هالهای از ابهام قرار دارد. اسرائیل پس از حمله روز هفت اکتبر اهداف عملیات نظامی خود در نوار غزه را نابودی حماس و آزادی گروگانها عنوان کرده بود."
اکنون تل آویو در حالی که شکست سنگین در نوار غزه را تجربه می کند، جبهه دیگری را در مقابل خود گشوده که به مراتب از غزه پیچیده تر است. حزب الله قواعد جنگ نامنظم با صهیونیستها را به خوبی می داند و از ابزارها و توانایی های بالقوه و بالفعل خود در هرگونه نبرد و مصافی با تل آویو به بهترین نحو ممکن استفاده می کند. از سوی دیگر، حزب الله توانایی چشمگیری در تطبیق راهبردها و تاکتیکهای خود در میدان نبرد با دشمن اشغالگر دارد. مقاومت لبنان از یک سو سایه جنگ را بر سر صهیونیستها حفظ کرده و از سوی دیگر، در تله راهبردی تل آویو مبنی بر ورود به یک جنگ تمام عیار نیافتاده است. این رصد و کنش همزمان، رمز پیروزی کنونی و نهایی مقاومت بر صهیونیستهاست.
و حالا حیفا و تلآویو...
صورتبندی آنچه طی روزهای اخیر در مناطق گوناگون اراضی اشغالی می گذرد، چندان دشوار نیست: حزب الله وارد جنگ هوشمندانه و ترکیبی با صهیونیستها شده و همین مسئله، بحران آوارگان صهیونیست را به لحاظ وسعت جغرافیایی و جمعیتی، بسط داده است. اگر تا قبل از حملات اخیر، نتانیاهو بر روی وضعیت دهها هزار آواره در جبهه شمال متمرکز بود، اکنون باید این تمرکز را بر روی صدها هزار نفر در نقاط گوناگون اراضی اشغالی صورت دهد. برای ساکنان اراضی اشغالی (خصوصا آوارگان صهیونیست) محرز شده که نتانیاهو در قبال حل بحران به وجود آمده در قبال آنها، هیچ گونه راهکار عقلانی و قابل توجهی ندارد. این مسئله در پرونده اسرای صهیونیست در نوار غزه نیز قابل مشاهده است:جایی که نتانیاهو نه تنها موفق به آزادی اسرا نشده، بلکه برخی از آنها را نیز در بمبارانهای رژیم اشغالگر قدس در مناطق گوناگون غزه به هلاکت رسانده است. محصول تحرکات خونین اخیر صهیونیستها در جنوب لبنان، پیچیده تر شدن و عمیق تر شدن معمای آوارگان جبهه شمال و تبدیل آن به سوی یک بحران گسترده در سرتاسر اراضی اشغالی بوده است. در اینجا نتانیاهو باید بخش اعظمی از توان خود را صرف مدیریت بحران کند،اما بحرانی که به دست خود ایجاد کرده و اکنون گریزی از آن ندارد. نتیجه این مدیریت مشخص است: شکست قطعی صهیونیستها در جنگ غزه و جنگ با لبنان و تسریع سقوط رژیم جعلی اسرائیل...