صفحه نخست >>  عمومی >> پرسمان
تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱۴۰۳ - ۰۵:۴۸  ، 
کد خبر : ۳۶۶۰۲۸
محمد بیات؛ کارشناس مسائل بین‌الملل

چرا امارات به عنوان متحد اصلی آمریکا مطرح شد؟

با افزایش تمرکز واشنگتن بر دو محور دونباس، کریمه و چین جنوبی- تایوان، امارات در کنار قطر و اردن نقش ویژه‌ای در ترتیبات امنیتی- نظامی غرب آسیا خواهد یافت. آمریکایی‌ها قصد دارند با راهبرد کنترل از راه دور و تکیه بر فناوری‌های جدید حفظ منافع خود را در غرب آسیا دنبال کنند.

امارات به عنوان دولت «اسپارتی» سعی دارد وزن ژئواستراتژیک خود را در منطقه غرب آسیا و در عین حال نظام بین‌الملل افزایش دهد. این امارت نشین عربی با اتکای بر ظرفیت‌های خدادادی مانند منابع هیدروکربن و تبدیل کردن دبی و بنادر این کشور به قطب تجارت و ترانزیت در شمال اقیانوس هند توانسته است علاوه بر افزایش تولید ناخالص داخلی، به بازیگری مهم در زنجیره تأمین جهانی تبدیل شود. محمد بن زاید آل نهیان، رئیس امارات قصد دارد در دوران جدید علاوه بر اقتصاد و تجارت جهانی؛ قدم در مسیر دستیابی به فناوری‌های جدید بگذارد و نقش ویژه‌ای در ترتیبات امنیتی غرب بازی کند.
 امارات امیدوار است پس از مخالفت‌های واشنگتن با توسعه روابط ابوظبی- پکن در حوزه هوش مصنوعی، بتواند این فناوری را از آمریکایی‌ها دریافت کند
سفر اخیر محمد بن زاید به واشنگتن و دیدار تاریخی اش با جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا زمینه‌ساز معرفی امارات به عنوان «متحد دفاعی اصلی» شد. پیش تر تنها هند توانسته بود به چنین امتیازی دست یابد. برخی کارشناسان معتقدند، اتخاذ چنین تصمیمی در امتداد تکمیل پروژه‌های امنیت غذایی امارات-هند-آمریکا- رژیم صهیونیستی و کریدور هند- غرب آسیا- اروپاست. 
 23 سپتامبر کاخ سفید برای نخستین بار میزبان محمد بن زاید، حاکم امارات بود. البته پیش تر حکام امارات و کابینه بایدن- کامالا هریس سه بار دیگر با هم دیدار کرده بودند. در این دیدار دو طرف در موضوعاتی همچون فناوری‌های پیشرفته (های تک)، انرژی‌های پاک، گسترش مرکز اقتصاد جهانی در امارات و توسعه روابط دفاعی به گفت وگو پرداختند. به عنوان نمونه، ماه آوریل «G-42» با مشارکت مایکروسافت قریب به 1.5 میلیارد دلار در حوزه زیرساخت‌های هوش مصنوعی غرب آسیا، آسیای مرکزی و آفریقا سرمایه گذاری کرد.
 امارات امیدوار است پس از مخالفت‌های واشنگتن با توسعه روابط ابوظبی- پکن در حوزه هوش مصنوعی، بتواند این فناوری را از آمریکایی‌ها دریافت کند. به عبارت دیگر اماراتی‌ها به عنوان «دولت آونگی» امیدوارند بتوانند با بازی در میان شکاف قدرت‌های بزرگ منافع خود را حفظ کنند.
 فارغ از منافع دوجانبه امارات- آمریکا و جایگاه اماراتی‌ها در منطقه خلیج فارس، قرار گرفتن نام اماراتی‌ها میان متحدان دفاعی اصلی آمریکا معنای ویژه‌ای برای جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت دارد. در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا مثلث بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی، محمد بن سلمان ولیعهد عربستان و بن زاید به تهدیدی راهبردی علیه منافع محور مقاومت تبدیل شدند.
 ابوظبی سال 2020 میلادی یکی از معماران اصلی «توافق ابراهیم» بود و نقش مهمی در افزودن نام سودان در این پیمان داشت. در جنگ فرسایشی غزه نیز اماراتی‌ها نه تنها اقدام به قطع روابط با رژیم صهیونیستی نکردند، بلکه در حال ایفای نقش کلیدی بر تعیین حاکم آینده این باریکه به وسیله لابی‌گری‌های محمد دحلان، چهره امنیتی سابق تشکیلات خودگردان هستند. لابی این کشور عربی نقش کلیدی در وضع تحریم‌های ضدایرانی دارد و در عین حال یکی از مسیرهای اصلی دور زدن تحریم‌ها به وسیله وزارت خزانه داری آمریکاست. به عنوان نمونه، در دو شوک ارزی به بازار ایران، صرافی‌های امارات با هماهنگی واشنگتن از دادن ارز به طرف ایرانی خودداری کردند و سبب ایجاد التهاب در بازار ایران شدند.
 چنین نقش آفرینی پیچیده‌ ای از سوی اماراتی‌ها ایجاب می‌کند معرفی این کشور به عنوان متحد دفاعی اصلی آمریکا پیام مثبتی برای تهران نداشته باشد. نگرانی اصلی ایران نسبت به افزایش حضور آمریکا در امارات ایجاد زمینه برای حضور عوامل ارتش صهیونیستی و موساد در حاشیه جنوبی خلیج فارس است. متأسفانه در سال‌های اخیر عوامل موساد سعی کردند با قرار گرفتن در زنجیر تأمین وسایل الکترونیکی به ایران، زمینه ورود قطعات آلوده یا جاسوسی به کشور را فراهم کنند. برهمین اساس لازم است تهران در قالب پیامی تهدیدآمیز نسبت به تبعات افزایش همکاری‌های نظامی میان امارات و آمریکا هشدار دهد. ابوظبی باید تعهد دهد این روابط علیه منافع کشور ثالث نیست.
لابی این کشور عربی نقش کلیدی در وضع تحریم‌های ضدایرانی دارد و در عین حال یکی از مسیرهای اصلی دور زدن تحریم‌ها به وسیله وزارت خزانه داری آمریکاست
بهره سخن
با افزایش تمرکز واشنگتن بر دو محور دونباس کریمه و چین جنوبی- تایوان، امارات در کنار قطر و اردن نقش ویژه‌ای در ترتیبات امنیتی- نظامی غرب آسیا خواهد یافت. آمریکایی‌ها قصد دارند با راهبرد «کنترل از راه دور» و تکیه بر فناوری‌های جدید همچون پهپادهای هوشمند حفظ منافع خود را در منطقه غرب آسیا دنبال کنند. با درک این نکته می‌توان گفت، از این به بعد آمریکایی‌ها حضور پررنگ‌تری در پایگاه الظفره خواهند داشت که پیامدهای جدی ژئوپلیتیکی برای ایران، روسیه و چین در منطقه خلیج فارس خواهد داشت. 
 برخی کارشناسان معتقدند، آینده رقابت میان واشنگتن-پکن به شکل مستقیم وابسته به نتیجه منازعه آنها در منطقه ایندوپاسیفیک است. برنده نهایی جدال «آیمک» و «یک کمربند- یک جاده» می‌تواند بر مسیرهای آینده تجارت جهانی مسلط شود. البته ممکن است این جدال برندگان دیگری مانند ترکیه، ایران یا هند نیز داشته باشد؛ اما آنچه قطعی به نظر می‌آید، افزایش فزاینده تنش در منطقه خلیج فارس است.
منبع: راهبرد معاصر

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات