جو بایدن رئیسجمهور آمریکا در جریان ترور شهید سید حسن نصرالله دبیر کل غیور جنبش مقاومت اسلامی لبنان، بار دیگر از پیوستگی راهبردی و تاکتیکی واشنگتن و تلآویو در پرونده پیچیده جنگ غزه پرده برداشت. به عبارت بهتر، در پیام خاصی که بایدن متعاقب شهادت سید مقاومت منتشر کرد، این پیوستگی "مطلق" و نه حتی "نسبی"، به اثبات همگان رسید. در اینجا مشخص میشود که اصرار کاخ سفید در خصوص برپایی مذاکرات قاهره و دوحه، یک آدرس غلط در راستای صیانت از مواضع مشترک آمریکا و رژیم اشغالگر قدس در جنگ با لبنان و غزه بوده است.
رمزگشایی از پیام وقیحانه بایدن
جو بایدن در پیام وقیحانه خود، شهادت دبیر کل حزبالله لبنان را اقدامی در راستای برقراری عدالت دانست. فراتر از آن، بایدن اعلام کرد که به وزیر دفاع این کشور دستور داده که وضعیت دفاعی نیروهای نظامی آمریکا در خاورمیانه را تقویت کند تا خطر حمله علیه مواضع واشنگتن و تلآویو را کاهش دهد! این رویکرد رئیسجمهور آمریکا، نیاز به رمزگشایی پیچیدهای ندارد: بر خلاف ادعای کاخ سفید و پنتاگون، نه تنها واشنگتن نسبت به عملیات ترور سید مقاومت بیاطلاع نبوده، بلکه در چینش این نقشه وقیحانه و اجرایی ساختن آن، نقش پررنگی ایفا نموده است. بخشی از این نقشآفرینی معطوف به ایجاد صحنه تصنعی مذاکرات آتشبس و بخش دیگر آن، معطوف به اصل عملیات بوده است.
مقامات آمریکایی در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر بارها مدعی شده بودند که با رویکرد تلآویو درجنگ غزه مخالف بوده و نتانیاهو را در مواضع ظاهری خود بابت تشدید نسلکشی و بسط دامنه نبرد مورد عتاب قرار دادهاند. با این حال، حمایت پیشینی و پسینی واشنگتن از عملیات ترور سید حسن نصرالله و جمعی از فرماندهان مقاومت، نقطه پایان این تصویرسازی کاذب محسوب میشود. در همین راستا وبسایت آکسیوس به نقل از دو مقام صهیونیستی و آمریکایی گزارش داده که تلآویو از واشنگتن خواسته است تا به منظور جلوگیری از انتقام گروههای مقاومت و جمهوری اسلامی ایران، اقداماتی را انجام دهد. اقداماتی که واشنگتن آن را نه تنها صرفا در مناسبات پنهان، بلکه در مناسبات آشکار خود با رژیم اشغالگر قدس کلید زده است. سنتکام یا همان فرماندهی نیروهای اشغالگر آمریکایی در غرب آسیا نقش یک نقطه ثقل عملیاتی را در این خصوص ایفا نموده و حتی ذرهای در این مسیر، با تلآویو تفاوتی ندارد.
تدوین سناریوی ترور سید مقاومت در واشنگتن
اکنون بر همگان محرز شده است که سناریوی ترور سید مقاومت، نویسندهای در آن سوی آتلانتیک (آمریکا) دارد و رژیم اشغالگر قدس این عملیات وحشیانه و وقیحانه را با حمایت محض و خدشهناپذیر واشنگتن صورت داده است. بدیهی است که در این شرایط، استناد به کلید واژگانی دروغین مانند آتشبس (چه از نوع موقت و دائم) و رویکرد دیپلماتیک در قبال بحرانهای جاری در منطقه غرب آسیا، معنا و مصداقی نخواهد داشت. اکنون سرنوشت بازی مشترک آمریکا و رژیم اشغالگر قدس مشخص است: این دو لاجرم باید هزینهها و تبعات بسیار سنگین تصمیمات و اقدامات مشترک خود را در تقابل مطلق با امنیت منطقه، پرداخت کنند. غیریتسازی میان نتانیاهو و بایدن، خطای راهبردی و محاسباتی بزرگی است که حتی لحظهای نمیبایست و نباید به آن استناد شود. در این میان، واشنگتن در راستای تشدید بازی غریتسازی در جنگ غزه (القای اختلافات تاکتیکی بایدن و نتانیاهو)، همچنان آدرسها و نشانههای غلط و فریبندهای را به نظام بینالملل مخابره میکند. به عنوان مثال، جو بایدن و مقامات ارشد کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا مدعی شدهاند که هیچ اطلاعی درباره حملهای که به شهادت سید حسن نصرالله و سردار رشید اسلام، شهید عباس نیلفروشان منجر شد نداشتهاند! ادعایی که با شواهد گذشته و جاری در فرامتن و متن جنگ غزه کمترین تطابقی ندارد.
پایان رسمی بازی غیریتسازی واشنگتن - تلآویو
همان گونه که اشاره شد، شهادت سید مقاومت نقطه پایانی بازی ساختگی غیریتسازی واشنگتن -تلآویو در جنگ غزه و شاهد مثالی گویا دال بر پیوستگی استراتژیک، تاکتیکی، اطلاعاتی و عملیاتی بایدن و نتانیاهو در تحولات منطقه (خصوصا جنگ غزه و جنگ لبنان) است. واشنگتن طی ماهها و هفتههای اخیر سیگنالهای هدفمندی را در قبال جنگ غزه به نظام بینالملل مخابره کرده است. بدیهی بود که هدف از ارسال این سیگنالها، غیریتسازی میان بایدن -نتانیاهو از یک سو و تعبیر آن به مثابه تفکیک بازی واشنگتن از تلآویو در قبال جنگ غزه است. به عبارت بهتر، مقامات کاخ سفید پس از کاهش شدید محبوبیت بایدن در نظرسنجیهای عمومی و ایالتی، درصدد آدرسها و نشانههای چندگانه و پارادوسیکالی به مخاطبان تحولات جنگ غزه بوده است. امروز واشنگتن نه تنها باید هزینه اشتراک راهبردی با صهیونیستی، بلکه شراکت در عملیات ترور سید مقاومت و دیگر فرماندهان حزبالله را به بدترین نحو ممکن بپردازد. این همان انتقام سختی است که به زودی گریبانگر واشنگتن و تلآویو در منطقه و بلکه دیگر نقاط دنیا خواهد شد. اکنون ماموریت وزارت امور خارجه آمریکا، ایجاد حاشیه امن روانی و سیاسی برای سنتکام و پنتاگون در راستای استمرار بازی آنها در زمین تلآویو است. در همین راستا، واشنگتن القائاتی صورت میدهد از جمله اینکه مقامات آمریکایی منتقد استمرار کشتار غیرنظامیان در جنگ غزه بوده و این موضوع را به مقامات صهیونیستی نیز منتقل ساختهاند. -اینکه بر خلاف کابینه نتانیاهو (موسوم به کابینه جنگ غزه)، مقامات آمریکایی با طرح دو دولتی و تشکیل کشور مستقل فلسطین با شرایطی خاص موافق هستند. -اینکه آمریکا با تحریم ساکنان مناطق اشغالی کرانه باختری (مناطقی که بر خلاف قطعانه شورای امنیت سازمان ملل متحد در آنها شهرکسازی صورت گرفته است)، پیام قاطعانهای را به نظام بین الملل در صیانت از قواعد بینالمللی مخابره ساخته است! رسانههای غربی و صهیونیستی با استناد به همین موارد، تلآویو و واشنگتن (خصوصا بایدن و نتانیاهو) را دو بازیگر جدا از یکدیگر تلقی کرده و میان این دو تفکیک و تمایز قائل میشوند. این آدرس غلط، پس از شهادت مظلومانه سید حسن نصرالله و یارانش، بیش از پیش از سوی افکار عمومی دنیا درک شده و اکنون زمان "پرداخت هزینه جنایت" از سوی آمریکاییها و صهیونیستهای متوحش است..