کتاب داستانی «سوقی» به نویسندگی «شاهدخت حیدری» که انتشارات «روایت فتح» آن را به چاپ رسانده، دربردارنده خاطرات ایرانیان بازگردانده شده از عراق در زمان حاکمیت صدام است. در بخشی از کتاب آمده است: «گفتم کاترینا میدانی انتظار یعنی چه؟ نگاه خیسش را به من انداخت و منتظر جوابم ماند؛ یعنی یک عمر چشمت به در باشد و این در هرگز باز نشود و تو پیر شوی. موهایت سپید شود و نگاهت تا ابد به در بماند. میدانی، نمیآید ولی باز چشمت به در بسته باشد.
این بار با صدای بلند گریه کردم؛ آنقدر که احساس کردم سبک شدهام.»